برشهایی از کتاب«چرا کشورها شکست میخورند»
دو نمونه کشورداری در نظامهای بهرهکش
چاپ دوم کتاب «چرا کشورها شکست میخورند» این هفته منتشر میشود. چاپ نخست این کتاب اوایل زمستان سال گذشته توسط انتشارات «دنیای اقتصاد» منتشر و اواسط اسفند نایاب شد. این کتاب که تالیف دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون است توسط پویا جبل عاملی و محمد رضا فرهادی پور ترجمه شده است. این کتاب نشان میدهد که نحوه حکومت کردن بر کشورها، راههای کامیابی یا ناکامی را پیش روی مردمان این کشورها قرار میدهد. دو نمونه از رفتار اینگونه حاکمان به نقل از کتاب «چرا کشورها شکست میخورند» به شرح زیر است. ۱- موگابه و جایزه ۱۰۰ هزار دلاری: ژانویه ۲۰۰۰، در حراره پایتخت زیمبابوه، فالوت چاواوا مسوول اعلام برنده قرعهکشی ملی بود که توسط بانک نیمه دولتی زیمباک برگزار میشد.
چاپ دوم کتاب «چرا کشورها شکست میخورند» این هفته منتشر میشود. چاپ نخست این کتاب اوایل زمستان سال گذشته توسط انتشارات «دنیای اقتصاد» منتشر و اواسط اسفند نایاب شد. این کتاب که تالیف دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون است توسط پویا جبل عاملی و محمد رضا فرهادی پور ترجمه شده است. این کتاب نشان میدهد که نحوه حکومت کردن بر کشورها، راههای کامیابی یا ناکامی را پیش روی مردمان این کشورها قرار میدهد. دو نمونه از رفتار اینگونه حاکمان به نقل از کتاب «چرا کشورها شکست میخورند» به شرح زیر است.
۱- موگابه و جایزه ۱۰۰ هزار دلاری: ژانویه ۲۰۰۰، در حراره پایتخت زیمبابوه، فالوت چاواوا مسوول اعلام برنده قرعهکشی ملی بود که توسط بانک نیمه دولتی زیمباک برگزار میشد. این قرعهکشی بین همه مشتریان بانک بود که حداقل پنجهزار دلار زیمبابوه در ماه دسامبر ۱۹۹۹، در حسابهایشان پول داشتند. وقتی چاواوا، قرعه برنده را کشید و آن را باز کرد از تعجب زبانش بند آمد. بیانیه رسمی زیمباک در این ارتباط میگوید: «مسوول قرعهکشی، فالوت چاواوا، نمیتوانست باور کند که نام برنده جایزه ۱۰۰ هزار دلاری زیمبابوه، عالیجناب موگابه باشد!»
موگابه که از سال ۱۹۸۰، با مشت آهنین، بر زیمبابوه حکم میراند، برنده قرعهکشی شده بود که جایزه آن پنج برابر درآمد سرانه سالانه کشور بود.
زیمباک ادعا کرد که نام آقای موگابه از بین هزاران مشتری این بانک درآمده بود. عجب مرد خوششانسی! لازم نیست اشاره کنیم که وی اصلا به این پول احتیاجی نداشت. در واقع وی حقوق خود وکابینهاش را اخیرا ۲۰۰ درصد افزایش داده بود.
این قرعهکشی تنها نماد دیگری از نهادهای بهرهکش زیمبابوه بود. شاید کسی این را فساد بخواند، اما این نشانهای بود از بیماری نهادی که در زیمبابوه وجود داشت. این واقعیت که موگابه حتی اگر اراده کند جایزه قرعه کشی را هم میتواند از آنِ خود کند، نشانهای از دامنه استیلای او بر امور زیمبابوه بود و تصویری از عمق و دامنه نهادهای بهره کش این کشور، پیش روی جهانیان گذاشت.
علت اصلی اینکه کشورها، امروز ناکام میمانند همانا وجود نهادهای بهرهکش است. زیمبابوه تحت سیطره رژیم موگابه نتایج اقتصادی و سیاسی این نهادهای بهرهکش را نشان میدهد.
اگرچه آمار ملی زیمبابوه بسیار غیرقابل اعتمادند، اما بهترین تخمین در سال ۲۰۰۸، نشان میدهد که درآمد سرانه این کشور، تقریبا نصف درآمد سرانه در زمان استقلال در سال ۱۹۸۰ بوده است. اگرچه این آمار وحشتناک است اما شاید آنچنان که باید افت سطح زندگی را در زیمبابوه نشان ندهد.
دولت در این کشور تقریبا معنای خود را از دست داده زیرا توانایی ارائه کمترین خدمات عمومی را ندارد. نابودی سیستم بهداشتی موجب شد تا بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹، وبا شیوع یابد.
تا روز ۱۰ ژانویه سال ۲۰۱۰، موارد ابتلا به وبا به ۹۸۷۴۱ مورد رسید و ۴۲۹۳ نفر بهخاطر آن جان دادند که این مورد در پانزده سال قبل آن، مرگبارترین شیوع وبا در آفریقا بود. در این بین آمار بیکاری به سطوح بیسابقه خود رسید. در سال ۲۰۰۹، دفتر امور بشردوستانه سازمان ملل گزارش داد که نرخ بیکاری در سطح باورنکردنی ۹۴ درصد قرار دارد.
۲- استالین و انتخابات: نیمه شب بود. دوازدهم دسامبر، روزی که اولین انتخابات سراسری برابر و مستقیم شورای عالی تمام شده بود. نتیجه انتخابات، بهزودی اعلام میشد.
اعضای کمیسیون انتخابات در دفترشان نشستهاند. اتاقی آرام در زیر نور چراغها. هیات تمامی کارهای رسمی پیش از شمارش آرا را انجام داد. اولین مورد این بود که ببینند چه تعداد رایدهنده وجود داشت و چه تعداد رای داده شد و نتیجه این بود: ۱۰۰ درصد. ۱۰۰ درصد! در کجای دنیا و در کدام کشوری ۱۰۰ درصد افراد رای میدهند؟
کار اصلی حالا شروع شد. رئیس پلمب جعبهها را بازرسی کرد. سپس اعضای کمیسیون نیز این کار را کردند و جعبهها باز شد. فضا آرام بود. ناظران و مجریان انتخابات خیلی جدی نشسته بودند.
حالا موقع آن بود که برگههای رای خوانده شود. سه عضو کمیسیون قیچیها را برداشتند. رییس برخاست و خوانندگان رای دفاترشان را آماده کردند. اولین صندوق رای باز شد. همه چشمها به آن خیره است. رئیس دو برگه رای بیرون آورد- یکی سفید [مربوط به نامزد انتخابات شورای اتحاد] و دیگری آبی [مربوط به نامزد انتخابات شورای ملیتها]- و آنها را بلند و شفاف خواند: «رفیق استالین».
ناگهان این فضای رسمی شکسته شد. با خوانده شدنِ نخستین رایِ اولین انتخابات سراسری در چارچوب قانون اساسیِ استالین همه به وجد آمدند و دست افشان و پایکوب شدند- رایِ نخست به نام خالق قانون اساسی در آمد.
ارسال نظر