معمای هابرماس
نوشته لاسه توماسن
ترجمه: محمد غلامی
لاسه توماسن در کتاب «معمای هابرماس» میکوشد تا آثار هابرماس را مفهوم سازد. هدف این کتاب یافتن تناقضات و اشتباهات موجود در آثار هابرماس نیست، بلکه به نوعی بازسازی همدلانه آثار اوست. به این منظور، توماسن نوشتههای وی را در تقابل با مباحث فلسفی و بسترهای سیاسیای قرار میدهد که هابرماس با آنها درگیر بوده است. همچنین در این کتاب برخی از مفاهیم و عبارات کلیدی هابرماس بهدقت توضیح داده میشود و نویسنده بهمنظور روشن ساختن نکات نظریتر، از آثار سیاسیتر وی نیز بهره میگیرد.
نوشته لاسه توماسن
ترجمه: محمد غلامی
لاسه توماسن در کتاب «معمای هابرماس» میکوشد تا آثار هابرماس را مفهوم سازد. هدف این کتاب یافتن تناقضات و اشتباهات موجود در آثار هابرماس نیست، بلکه به نوعی بازسازی همدلانه آثار اوست. به این منظور، توماسن نوشتههای وی را در تقابل با مباحث فلسفی و بسترهای سیاسیای قرار میدهد که هابرماس با آنها درگیر بوده است. همچنین در این کتاب برخی از مفاهیم و عبارات کلیدی هابرماس بهدقت توضیح داده میشود و نویسنده بهمنظور روشن ساختن نکات نظریتر، از آثار سیاسیتر وی نیز بهره میگیرد. نهایتا بخشهای مختلف آثار هابرماس به یکدیگر مرتبط شده و با دیدگاه سایر متفکران مقایسه میشود تا از دل این شباهتها و تفاوتها موضع شخص وی مشخص شود. «معمای هابرماس» مهمترین موضوعات مطرحشده در آثار هابرماس و نیز مهمترین جنبههای آن موضوعات را در بر میگیرد. در فصل اول، دیدگاه هابرماس در برابر سایر نظریهپردازان انتقادی بررسی میشود. هابرماس به نسل دوم نظریهپردازان انتقادی مکتب فرانکفورت تعلق دارد و آثارش، در تقابل با نظریهپردازان نسل اول این مکتب علیالخصوص آدورنو و هورکهایمر، بررسی میشوند. تاثیرپذیری هابرماس از آنها و نیز نقد وی بر آنها نیز از مباحث مطروحه در فصل نخست هستند. در پایان فصل نخست عبور هابرماس از نظریه انتقادی نسل اول مکتب فرانکفورت و چرخش او به سمت فلسفه بینالاذهانی که زبان و ارتباطات را نقطه شروع میداند، مورد مطالعه قرار میگیرد.
ارسال نظر