وقتی مربیان مطرح بینالمللی، فرهنگ ایرانی را نقد میکنند
درس تاریخ از معلم ورزش!
گروه ورزش، رسول بهروش: طی سالهای اخیر مربیان بینالمللی و مطرح زیادی برای فعالیت در رشتههای مختلف ورزشی به کشورمان آمدهاند. غیر از ابعاد فنی اما، حضور مستمر این گروه از مربیان در ایران باعث شده آنها امکان قضاوت کردن پیرامون برخی از جنبههای اجتماعی مردم ما را نیز پیدا کنند. بدیهی است که هیچ فرهنگی کامل نیست و همیشه نقاط ضعفی وجود دارد. طبیعتا دیدن این کاستیها برای ناظران بیطرف و بیرونی کار سادهتری است، پس باید حرفهایشان را جدی گرفت و به آن فکر کرد.
کیروش؛ آدمهایی که همه چیز را میدانند
شاید اولین جمله اعتراضی و البته مطایبهآمیز کارلوس کیروش به شرایط زندگی در ایران، تنها چند ماه بعد از ورودش به کشورمان مطرح شد؛ جایی که سینیور به طعنه گفت: «در ایران یاد گرفتهام هر زمان که هواشناسی گفت آسمان صاف و آفتابی است، با خودم چتر بردارم!» مرد پرتغالی اما برای بیان یک نقد اجتماعی جدی، سالها انتظار کشید.
گروه ورزش، رسول بهروش: طی سالهای اخیر مربیان بینالمللی و مطرح زیادی برای فعالیت در رشتههای مختلف ورزشی به کشورمان آمدهاند. غیر از ابعاد فنی اما، حضور مستمر این گروه از مربیان در ایران باعث شده آنها امکان قضاوت کردن پیرامون برخی از جنبههای اجتماعی مردم ما را نیز پیدا کنند. بدیهی است که هیچ فرهنگی کامل نیست و همیشه نقاط ضعفی وجود دارد. طبیعتا دیدن این کاستیها برای ناظران بیطرف و بیرونی کار سادهتری است، پس باید حرفهایشان را جدی گرفت و به آن فکر کرد.
کیروش؛ آدمهایی که همه چیز را میدانند
شاید اولین جمله اعتراضی و البته مطایبهآمیز کارلوس کیروش به شرایط زندگی در ایران، تنها چند ماه بعد از ورودش به کشورمان مطرح شد؛ جایی که سینیور به طعنه گفت: «در ایران یاد گرفتهام هر زمان که هواشناسی گفت آسمان صاف و آفتابی است، با خودم چتر بردارم!» مرد پرتغالی اما برای بیان یک نقد اجتماعی جدی، سالها انتظار کشید. او که در این مدت با انتقادهای فراوانی -بعضا منصفانه و عمدتا غیرمنصفانه- دست به گریبان بود، سرانجام پس از پایان جام ملتها با کنایه به برخی از مربیان وطنی گفت: «خیلیها در ایران طوری به دنیا میآیند که از همان ابتدا همه چیز را بلد هستند، اما متاسفانه من اینطور نیستم و مدام نیاز به یادگیری و تجربهاندوزی دارم.»
اصلا فارغ از اینکه کیروش کیست و در ایران چه کرده، آیا واقعا آنچه او در مورد برخی از هموطنان ما میگوید دور از واقعیت است؟ آیا این نقد به بعضی از ایرانیان وارد نیست که بدون اطلاعات کافی در هر زمینهای دست به اظهارنظر میزنند و تحت هیچ شرایطی خطا بودن احتمالی قضاوتهایشان را نمیپذیرند؟ این داوری مردی است که از یک فضای کاملا بیگانه آمده و به مدد بیش از چهار سال زندگی در ایران به این جمعبندی دست یافته است. حالا میشود مثل خیلی از مواقع روبهرویش گارد گرفت و به شکل احساسی او را پس زد، یا اینکه حداقل چند ثانیه به حرف مهمی که زده فکر کرد. انتخاب با ما خواهد بود.
ولاسکو؛ فقط میگویید «کموبیش»!
بدون شک خولیو ولاسکو یکی از بزرگترین مربیان خارجی بود که به ایران آمد. همچنان خیلی از منتقدان و کارشناسان سهم مهمی از روند صعودی تیم ملی والیبال در کشورمان را متعلق به این مرد آرژانتینی میدانند.
او که کاراکتر آرام و بیحاشیهای داشت، دو سال با چاشنی سکوت در ایران زندگی کرد، اما نزدیکیهای رفتنش چند جمله جالب در مورد فرهنگ کشور ما به زبان آورد. ولاسکو گفت: «به نظرم یکی از مهمترین عبارات در ایران، کلمه کموبیش است.
خیلیها مدام از این اصطلاح استفاده میکنند و بهانه میآورند. این یعنی چیزی قطعی نیست و همیشه مشکلات و تردیدهایی وجود دارد. به بازیکنانم میگفتم نگویید اینجا ایران است. شما وقتی مساجد اصفهان را میبینید همه چیز کامل است. این فرهنگ شما است، پس نگویید کموبیش.» شاید به همین دلیل هم بود که اصطلاح «کموبیش» به یکی از معدود واژگان فارسی تبدیل شد که ولاسکو آنها را آموخته بود و به کار میبرد. راستی ادعای این مربی کهنهکار والیبال، تا چه اندازه میتواند درست باشد؟ ما چقدر آدمهای مصمم و دقیقی هستیم؟
کواچ؛ ایران بهترین کشور دنیاست؟
سرمربی فعلی تیم ملی والیبال کشورمان نیز بعد از بازی با روسیه در تهران لب به گله گشود و جملات مهمی به زبان آورد. اسلوبودان کواچ که بنا به اذعان خیلی از کارشناسان کارنامه قابل قبولی روی نیمکت تیم ملی داشته، در نشست خبری پس از آن مسابقه گفت: «شما فکر میکنید ایران در همه جنبهها بهترین کشور دنیا است، اما اینطور نیست. والیبال ایران به تازگی به جمع قدرتهای جهانی اضافه شده و با توجه به این نکته، عملکرد بازیکنان من بسیار خوب بوده است.»
کواچ در این مصاحبه درست روی یک نقطه اساسی دست گذاشت؛ آنجا که سالهاست خیلی از ما ایرانیان باور داریم در بسیاری از زمینهها جزو پیشروترین کشورهای جهان هستیم. چند بار از زبان هم شنیدهایم که ایرانیان باهوشترین، بانمکترین، زیباترین، مستعدترین، مهربانترین یا میهماننوازترین مردمان دنیا هستند؟ هیچ شده که موقع شنیدن این حرفها، کمی به فکر فروبرویم و از خودمان بپرسیم چنین ادعاهای بزرگی با تکیه بر کدام پژوهش علمی یا تحقیق آزمایشگاهی و میدانی مطرح شدهاند؟ برای ما دل سپردن به این گزارهها عادی است، اما کواچ که از فرهنگی دیگر آمده نادرست بودن چنین رویکردی را حس میکند و آن را به زبان میآورد. حالا تصمیم چیست؛ اینکه او را لعن و طرد کنیم یا اینکه کمی در سخنانش تامل به خرج دهیم؟
برانکو؛ در جستوجوی ثروت بادآورده
بسیاری از گزارشهای غیررسمی حاکی از آن است که از زمان آغاز فصل نقلوانتقالات برای لیگ پانزدهم، برانکو ایوانکوویچ از دست کسانی که بازیکنان مختلف را برای حضور در پرسپولیس به او توصیه میکردند کلافه شده است.
گویا مربی کروات بارها تعجب و دلخوریاش از این موضوع را علنی کرده است. در همین راستا اخیرا یکی از روزنامههای ورزشی در تیتر اولش مدعی شده ایوانکوویچ در جلسه هیاتمدیره سرخپوشان با خنده و طعنه به مدیران باشگاه گفته است: «انگار در تهران ۱۶ میلیونی، ۱۰ میلیون نفر دلال هستند!»مسلم است که ایجنت یا مدیربرنامه بودن به شکل صحیح و قانونیاش به هیچوجه نامطلوب نیست، اما مشکل از جایی پیدا میشود که با ورود پول بیحساب به فوتبال ایران، خیلیها به فکر جابهجا کردن بازیکن و کسب ثروت هنگفت و بادآورده افتادند.
متاسفانه رد پای بسیاری از اقشار و اهالی فوتبال ایران نیز در این حوزه به چشم میخورد؛ از خبرنگار و مربی تا مدیر و سرپرست. شاید باورنکردنی باشد، اما شنیده میشود در این سالها برخی بازیکنان اسم و رسمدار هم به صرافت بهرهبردن از پنجره نقلوانتقالات افتادهاند و به شرطی راهی باشگاههای مختلف میشوند که امتیاز جذب یک یا چند بازیکن جدید را داشته باشند. این وضع فوتبال کمنظیر ماست؛ شاید تابعی از یک جامعه که برخی از آدمهایش سودای کسب ثروت آسان و ناگهانی و یک شبه پیمودن راههای صد ساله را در سر دارند. برانکو سرسام گرفته است، شاید مثل هر غریبه دیگری؛ ما اما با خودمان چه میکنیم؟
ارسال نظر