درس انسانیت پای تخته فوتبال
این شیاطین، فرشتهاند!
گروه ورزش: با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال میلادی و طبق یک سنت دیرینه، ستارههای فوتبال در اروپا به سرکشی از افراد محروم و نیازمند جامعه میپردازند و سعی میکنند هرچند برای چند دقیقه، لبخندی گرم روی صورت آنها بنشانند. در همین راستا روز گذشته خبرگزاریهای معتبر تصاویری از دیدار بازیکنان منچستر با کودکان بیمار را به اقصینقاط جهان مخابره کردند. بازیکنان یونایتد که سالها است در ادبیات فوتبالی دنیا به «شیاطین سرخ» شهرت دارند، این بار در قامت فرشتههایی دوست داشتنی بر بالین بچههای مریض شهر حاضر شدند و از آنها عیادت کردند.
گروه ورزش: با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال میلادی و طبق یک سنت دیرینه، ستارههای فوتبال در اروپا به سرکشی از افراد محروم و نیازمند جامعه میپردازند و سعی میکنند هرچند برای چند دقیقه، لبخندی گرم روی صورت آنها بنشانند. در همین راستا روز گذشته خبرگزاریهای معتبر تصاویری از دیدار بازیکنان منچستر با کودکان بیمار را به اقصینقاط جهان مخابره کردند. بازیکنان یونایتد که سالها است در ادبیات فوتبالی دنیا به «شیاطین سرخ» شهرت دارند، این بار در قامت فرشتههایی دوست داشتنی بر بالین بچههای مریض شهر حاضر شدند و از آنها عیادت کردند. این بازیکنان اگرچه با کادوهایی در دست راهی بیمارستان شدند، اما بیگمان دلخوشی اصلی در پاهای آنها بود؛ ساقهای میلیون دلاری که هر حرکتشان برای باشگاه کلی هزینه دارد، ولی این بار داوطلبانه و محبتآمیز به سمت کودکان محتاج نوازش چرخیدند و به آنها شور و عشق هدیه کردند. حقیقت آن است که فوتبال میتواند مملو از این اتفاقات زیبا و ستایشبرانگیز باشد. اگر ما از این رشته ورزشی فقط جنگ و جدلهایش را یاد گرفتهایم و اغلب اوقات مشغول زجر کشیدن هستیم، دنیا دارد با فوتبال به معنای واقعی کلمه «زندگی» میکند و به مدد آن رنگ شادی روی لحظههای مردم میپاشد. هرچند، همینجا در ایران هم هستند آدمهایی که گاهی نشان میدهند میشود از فوتبال به انسانیت پل زد.
وقتی کاپیتان نکونام شانه به شانه کودکان محک فوتبال بازی میکند و وقتی علیرضا حقیقی که خیلی از بزرگان آلبیسلسته هم از گشودن دروازهاش عاجر ماندند مقابل این بچهها گلباران میشود، انگار نفسی تازه در شش این فوتبال جا میگیرد. دوشنبه همین هفته بود که خبرگزاریها از ملاقات علی دایی با کودکان مبتلا به ایدز خبر دادند؛ طفل معصومهایی که بازی زندگی را «بازنده» شروع کردند و بیش از آنچه بشود فکرش را کرد به توجهات عمومی نیاز دارند. در جامعهای که خیلی از آدمهای تندرستش هم زیر غبار فراموشی گم شدهاند، پنجه انداختن در پنجه بیماری خیلی هنر میخواهد. کاش بسیاری از آنها که ماهی ۱۵ میلیون فقط پول لباس میدهند، این هنرمندان کوچک را رها نکنند.
ارسال نظر