سود اقتصادی کم، غنای فرهنگی کمتر
هوادار؛ سرمایه معلق!
گروه ورزش- بهروز رسایلی: همه جای دنیا از هواداران تیمهای فوتبال به عنوان مهمترین سرمایههای باشگاه یاد میشود؛ آنها که میتوانند از جنبههای مادی و غیرمادی به مجموعه کمک کنند و آینده آن را بسازند. با این وجود اما در فوتبال ایران این سرمایه به دلایل مختلف «معلق» مانده و نه تنها فایدههای اساسیاش را از دست داده، بلکه گاهی زیانش بیشتر از سود شده است! منافع مالی؟ حرفش را نزنید!
یکی از مهمترین امتیازات بهرهمندی از «هوادار» در فوتبال اروپا، افزایش دارایی و سود مالی باشگاه است. در حقیقت طرفداران فوتبال حرفهای از راههای مختلف میتوانند به تیم محبوبشان منفعت برسانند.
گروه ورزش- بهروز رسایلی: همه جای دنیا از هواداران تیمهای فوتبال به عنوان مهمترین سرمایههای باشگاه یاد میشود؛ آنها که میتوانند از جنبههای مادی و غیرمادی به مجموعه کمک کنند و آینده آن را بسازند. با این وجود اما در فوتبال ایران این سرمایه به دلایل مختلف «معلق» مانده و نه تنها فایدههای اساسیاش را از دست داده، بلکه گاهی زیانش بیشتر از سود شده است! منافع مالی؟ حرفش را نزنید!
یکی از مهمترین امتیازات بهرهمندی از «هوادار» در فوتبال اروپا، افزایش دارایی و سود مالی باشگاه است. در حقیقت طرفداران فوتبال حرفهای از راههای مختلف میتوانند به تیم محبوبشان منفعت برسانند. در این میان یکی از مهمترین راهکارها، حضور گسترده تماشاگران در استادیومها و استفاده از عواید بلیتفروشی است؛ تا جایی که بسیاری از هواداران با پیشخرید کل بلیتهای مسابقات خانگی در ابتدای فصل، منبع مالی هنگفتی برای باشگاه مورد علاقهشان دست و پا میکنند. غیر از این، خرید اشتراک پخش تلویزیونی مسابقات هم شیوه دیگری برای سودرسانی به تیم است. در آن سوی دنیا طبیعتا باشگاههایی که هواداران بیشتری دارند، پول بیشتری هم از تلویزیونهای طرف قرارداد دریافت میکنند و همین مساله باعث میشود تیمهای محبوبتر همیشه از نظر اقتصادی در وضعیت بهتری نسبت به رقبا قرار بگیرند. در ایران اما تقریبا هیچکدام از این امتیازات وجود خارجی ندارند. اینجا نه باشگاهها استادیوم اختصاصی دارند که از سود واقعی بلیتفروشی استفاده کنند و نه اینکه نرخ حضور مردم در ورزشگاهها آنقدر قابل توجه است که بشود رویش حساب کرد. در مورد حق پخش تلویزیونی هم اوضاع بهتر از این نیست؛ چه اینکه همان مبلغ جزئی که بعد از کلی بحث و درگیری به دست فوتبال میرسد، معمولا با کمترین توجه به پایگاههای اجتماعی باشگاههای مختلف توزیع میشود.
ضرر هم میدهند
طعنهآمیز اینکه قواعد فوتبال ایرانی گاهی باعث میشود تیمهایی که هواداران بیشتری دارند، نسبت به سایرین با ضرر و زیانهای بیشتری هم مواجه شوند! مجازات محرومیت از حضور در استادیومها البته در کنار جرایم چندین میلیونی فقط مخصوص باشگاههای پرهوادار است و تیمهایی که تماشاچی چندانی ندارند هرگز طعم چنین مشکلاتی را نخواهند چشید. عجیبتر اینکه فصل گذشته قانونی در فوتبال ایران اعمال شد که به حسب آن تخلف تماشاگران، کسر امتیاز از تیمها را به دنبال میآورد. به همین سادگی محبوبترین باشگاههای کشور مثل پرسپولیس، استقلال، داماش و ملوان امتیاز از دست دادند تا باشگاههایی مثل راهآهن و نفت تهران در رقابت با آنها پیش بیفتند.
فرهنگ هواداری؟ جایی حوالی صفر!
هواداران فوتبال ایران شاید خونگرم و متعصب باشند، اما حقیقت آن است که در زمینه چگونگی برخورد با مقتضیات فوتبال حرفهای چندان متناسب عمل نمیکنند. در حال حاضر سالهاست که باشگاههایی همچون لیورپول و آرسنال یا کلن و هامبورگ در نتیجهگیری موفق عمل نکردهاند، اما به ندرت پیش میآید که خبری در مورد اعتراضات حاد هواداران این قبیل تیمها مخابره شود. در آنجا طرفداران فوتبال آموختهاند که هوادار، حامی تیم و رفیق روزهای بد و خوب باشگاه است، نه کسی که در موفقیتها و شادکامیها شراکت میکند، اما هنگام شکست به نمکی روی زخم تبدیل میشود. چه بسیار پیش آمده هزاران نفر در استادیومهای ایران تا دقیقه ۹۰ مشغول ستایش از غیرت و تعصب بازیکنانشان بودهاند، اما فقط غلتیدن یک توپ به دروازه تیم محبوب آنها، شعار «بیغیرت» را از حنجرهشان استخراج کرده است! تا هزار روز میتوان مصداقهایی از بدرفتاریهای هواداران فوتبال در ایران را پشت سر هم ردیف کرد که مستقیما به منافع تیم لطمه زدهاند؛ از واکنشهای عجیب تماشاگران در بازی ملی با عربستان در سال ۸۸ که جام جهانی را از ما گرفت تا آنچه پرسپولیسیها در آغاز لیگ یازدهم بر سر استیلی آوردند و باعث شد پرسپولیس بدترین رتبه تاریخش را به دست بیاورد. به نظر میرسد «فقر آموزش» در این مورد نقشی اساسی ایفا میکند و تا زمانی که هواداران ایران جایگاه، تکالیف و حقوق خودشان را درک نکنند، اوضاع از این بهتر نخواهد شد.
ارسال نظر