برنامهای بدون محافظه کاری که به دل نشست
آخرین برنامه «جام چهاردهم» که با حضور دو کارشناس فوتبال و سرمربی تیم ملی برگزار شد متفاوت بود با آنچه سالها در عرصه سیما شاهد آن بودیم و طرفین بدون ژست محافظهکارانه، گفتنیها را گفتند و مردم شنیدنیها را شنیدند. آخرین برنامه «جام چهاردهم» دوشنبه شب با حضور امیرقلعه نویی سرمربی تیم ملی، عادل فردوسی پور مجری، بیژن ذوالفقارنسب و امیرحاج رضایی به عنوان کارشناس درحالی برگزارشد که خوشبختانه برخلاف همیشه مشکل کمبود زمان مطرح نبود و حاضران در جلسه به زیر و بم ناکامیفوتبال کشورمان پرداختند.
خبرگزاری مهر دیروز در تحلیلی پیرامون این برنامه نوشت: تا پیش از این کمتر اتفاق افتاده بود که مربی تیم ناکام رو در روی کارشناسان بنشیند و پاسخگوی سوالات آنها باشد که البته بیشتر مورد مواخذه قرار گرفت و استیضاح شد.
جام چهاردهم به خاطر حرفهایی که داشت، حرف نداشت. البته این را یک اظهار نظر نسبی قلمداد کنیم چرا که اگر از این دست برنامهها پیش از این در شبکههای تلویزیونی ما به نمایش در میآمد، این برنامه فقط یک برنامه معمولی تلقی میشد اما از آنجا که سیما همواره رفتارهای محافظهکارانه در پیش گرفته و نمیگذارد تنور این گونه برنامهها داغ شود، «جام چهاردهم» شکلی دیدنی و شنیدنی به خود گرفت.
پیشتر، وقتی قراربود علل ناکامی تیم ملی را بررسی کنند از هر دو طرف مناظره برای حضور در این برنامه دعوت به عمل نمیآوردند و یا اجازه حضور توامان به آنها نمیدادند. به عنوان مثال وقتی تیم ملی در جام جهانی ۲۰۰۶ شکست خورد، از اردشیر لارودی و محمد مایلی کهن به عنوان کارشناس برای حضور در این برنامه دعوت به عمل آوردند اما از برانکو و دایی خبری نبود و کفه ترازو به سوی منتقدین سنگینی میکرد.
«جام چهاردهم» با دعوت از ذوالفقارنسب و حاج رضایی، دو چهره موجه و پخته فوتبال و گریز به سخنان اصحاب رسانهها، راه هرگونه گریزی را بر سرمربی تیم ملی بست. البته در این راه زیاده رویهایی هم شد.
جمله آخر ذوالفقارنسب در خصوص اینکه ای کاش این فوتبال هرچه زودتر صاحب یک مدیر شود تا با عناوین کذایی «خرد جمعی» برای تیم ملی سرمربی انتخاب نکنیم حکایت از آن دارد که امیر قلعهنویی هم زاییده تفکرات اشتباه دستاندرکاران فوتبال است.
آنهایی که او را انتخاب کردند درحال حاضر باید پاسخگو باشند حال آنکه از گوشه و کنار فقط صدای انتقادشان را میشنویم. بیژن ذوالفقارنسب به عنوان یکی از همان کسانی بود که در آن جلسه کذایی خرد جمعی شرکت داشت و اگر به راستی این جلسه کذایی بود چرا به نشانه اعتراض آنجا را ترک نکرد؟ با این حال هرگز کسی در آن مناظره به این نکته اشاره نکرد فدراسیونی که رییس ندارد و طی ماههای گذشته همواره تلاش کرده تا از تعلیق برهد، قرار نیست موفق عمل کند.
قلعهنویی در این برنامه بارها و بارها به دفاع از عملکرد خود پرداخت اما هرگز نتوانست پاسخ مناسبی به این سوال فردوسی پور بدهد که اگر شما مقصرید پس چرا استعفا نمیکنید؟
به راستی سرمربی تیم ملی چرا استعفا نمیکند. شاید بدین خاطر است که او با تیم ملی قرارداد یک ساله دارد و اگر استعفا کند باید از حق و حقوق خود بگذرد. قلعهنویی درحالی که فیلم بازی ایران - کره در اثنای اجرای برنامه به نمایش در میآمد مدام از برتری تیم ملی بر حریف دم میزد اما خطراتی که قلعهنویی از آنها به عنوان خطر یاد میکرد، به معنای واقعی خطر نبودند و این از سطح پایین توقعات این مربی خبر میداد.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که ای کاش برنامه «جام چهاردهم» عاملی شود تا دستاندرکاران ورزش بیدار شوند و نه خودشیفتگی یا نارسیسیسمی بر آنها مستولی شود که شاید مسوولان حال حاضر تیم ملی دچار آن هستند.
ارسال نظر