یادداشــــت
نشانههای روابط ناسالم در فوتبال
انتخاب افرادی همانند منصوریان و محمدی برای حضور در ردههای مختلف تیم ملی نشاندهنده روابط ناسالم حاکم در فوتبال ما است.
انتخاب افرادی همانند منصوریان و محمدی برای حضور در ردههای مختلف تیم ملی نشاندهنده روابط ناسالم حاکم در فوتبال ما است.
برایاینکه موجودی، رشد و نمو داشته باشد باید پروسهای طی شود. فوتبال ما هم ازاین قاعده مستثنی نیست. اشکالاینجاست که نطفه فوتبال ما بد بسته شده و در ادامه راه برای تکامل پیدا کردن نیز راه درستی را نرفته و به همین دلیل پیشرفت فوتبال ما مقطعی است.
شاید نسبت به سالهای گذشته در کار تدارکاتی بهتر عمل کردهایم، اما هنوز هم برای گزینش نیروهای انسانی مشکل داریم.
به خاطر همین نگرشها است که آقای بیداریان را از هدایت تیم نوجوانان برمیدارند و آقای محمدی را به دلیل تحصیلات دانشگاهی بهتر واینکه به علم روز دنیا آشنایی دارد جایگزین میکنند. فکر میکنند به دلیل جوانیاین مربی، وی با نوجوانان میتواند ارتباط منطقیتری داشته باشد. البتهاین مسائل مهم است، اما فدراسیون فوتبال، فاکتور مهم تجربه را فراموش کرد.
این خیلی مهم است که یک مربی از کجا آمده و چه سابقهای داشته و بر چه اساسی برای هدایت یک تیم در رده ملی انتخاب شده است. وقتی یک شبه، یک بچه را مربی تیم نوجوانان میکنی هم اعتبار تیم ملی را زیر سوال میبری و هم خود آن مربی را میسوزانی. این اتفاق در رده بزرگسالان ما هم با انتخاب علی دایی رخ داد.این همه اعتبار ورزشی و اجتماعی دایی به دلیل زمان غلط انتخاب وی زیر سوال رفت و او را سوزاندیم.
این موضوع در مورد علیرضا منصوریان هم رخ داده است. منصوریان دو ماه مربی یک تیم باشگاهی بود که موفقیتی نداشت اما او را به یکباره در تیم ملی قرار میدهند. این گونه انتخابات نشانه روابط ناسالم حاکم در فوتبال ما است.
اگر اکبر محمدی که اتفاقا پسر خوبی است و شاگرد خودم بوده را برای سرمربیگری تیم نوجوانان انتخاب میکنند
باید دید بر چه اساسیاین تصمیم گرفته شده است. کمیته فنی فدراسیون چه معیاری برای انتخاب این فرد داشته است؟
چرا بیداریان برکنار شد و پس از آن تصمیم گرفته شد چه کسی با چه عیار فنی بیاید؟ وقتی محمدی برای سرمربیگری انتخاب میشود، باید دستیارانی در حد خود داشته باشد یا نه؟ اصلا آیا آنها کوچینگ خوبی داشتند؟
* کارشناس و مدرس فوتبال ایران
ارسال نظر