پیاده رو -گزارشی از پرسشهای بیپاسخ مرگی دیگر در ارتفاع
وقتی همه خواب بودند؟
خبرگزاری فارس- وقتی خبر درگذشت پزشک تیم کوهنوردی در رسانهها مطرح شد، یاد حوادثی مانند مرگ اوراز در اذهان زنده شد؛ اما به راستی، چه کسی مقصر است؟
نشستی با حضور مسوولان فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی، کارشناسان، اعضای تیم امید و شماری از اعضای خانواده سعید بهاءلو در دفتر امور مشترک فدراسیونها برگزار شد. در این نشست، گزارشی از صعود تیم امید و عملیات جستوجو ارائه و در ادامه پرسشهایی در خصوص این حادثه و نحوه انجام عملیات از سوی خانواده پزشک حادثه دیده صورت گرفت. حسین معین، برادر زن پزشک حادثه دیده، عنوان کرد: در ابتدا رییس فدراسیون گزارش خود را قرائت کرد و پس از آن، حسین امانی، سرپرست تیم، گزارش خود را ارائه داد. وی افزود: نکته قابل توجه در گزارش امانی این بود که سعی کرد تا اشتباهات سرپرستی را به گروه شرپاها (راهنما و باربر محلی) نسبت دهد. در پایان نیز سوالاتی از سوی خانواده بهاءلو مطرح شد که بیپاسخ ماند و به آینده موکول شد.
معین تصریح کرد: زمان جلسه آنقدر محدود بود که بستگان سعید به بیان سوالاتشان بسنده کردند و این فرصت را در اختیار مسوولان قرار دادند که با تامل بیشتر، جوابی برای آنها فراهم سازند. وی افزود: مساله قابل تامل بایکوت خبری بود؛ چرا که فدراسیون به هیچ خبرنگاری اجازه حضور در این نشست را نداده و دوربینی آن را ثبت نکرد.
وی سوالات مطرح شده را به شرح زیر عنوان کرد:
* چرا اجازه صعود به پزشک تیم داده شد؛ در حالی که در اردوهای آمادگی حضور نداشته است؟ بهاءلو اجازه صعود نداشته؛ حتی وسایل صعود هم نداشته است. مگر در هیمالیا برای رفتن یا نرفتن به ارتفاع، از پدر، مادر یا همسر اجازه میگیرند؟
* سرپرست قاطعیت لازم را نداشته، تحت تاثیر قرار گرفته و به پزشک اجازه صعود میدهد. رییس فدراسیون که در جریان صعود پزشک قرار گرفت، چرا از این موضوع جلوگیری نکرد؟ مگر میشود رییس فدراسیون یا مسوول کمیته هیمالیانوردی از صعود بهائلو بیخبر بوده باشند؟
* چرا تیم با کمترین امکانات راهی ارتفاعات هیمالیا میشود؟ صعود بدون حداقل تجهیزات افتخار است؟ تلفن ماهوارهای، وسایل ردیابی، بیسیمهای پیشرفته و ...، چرا باید برای ما به عنوان یک ایرانی دور از دسترس باشد؟
* چرا باید تیم به علت در تنگنا بودن، از افراد خارجی در منطقه، بیسیم امانت بگیرد؟
* اینکه عنوان میشود بودجه فدراسیون کم است، نقطه ضعف مدیریت فدراسیون به شمار میرود؛ نه مایه افتخار که از آن دم میزنید. با کمترین بودجه میخواهید بزرگترین برنامهها را به انجام برسانید. هزینه نکردن در اینگونه صعودها یعنی بازی با زندگی انسانها.
* چرا تیم امید را با یک سرپرست بدون تجربه راهی کردهاید؟ چگونه شایستگیهای یک سرپرست مشخص میشود؟ توانایی مدیریت بحران وی سنجیده شده است؟
* چه شاخصهایی تعیینکننده تعداد شرپاها در ترکیب است؟ چگونه صلاحیت این شرپاها تایید میشود؟
* چرا در حالی که به اذعان سرپرست و افراد، شرپاها ضعیف بودهاند و همکاری کامل را نداشتند، تدبیری برای این مورد اندیشیده نشده است؟ (این شرپاها به اذعان سرپرست و اعضا تخمین دقیقی از مسیر و میزان طناب لازم را نداشتهاند.)
*حادثهای که منجر به سقوط بهاءلو شده، دقیقا چیست؟ اگر دو شرپا پزشک را حمایت میکردند، چرا هیچکدام زمان سقوط عکسالعملی نشان ندادهاند؟
* پزشک یا هر یک از اعضا که دچار ارتفاعزدگی یاهایپوترمی میشد، چه کاری جز اینکه به همه اعضای گروه بگوید میتوانست بکند؟ باید گروه چه کاری برای وی میکرد؟
* چرا اعضا پس از خروج از طناب ثابت، به وسیله طنابهای خود همدیگر را حمایت نکردهاند؟ چرا بهاءلو بدون حمایت نشسته است؟
* سرپرست پس از رسیدن به کمپ دوم از حادثه مطلع میشود؛ چرا بیسیم وی یخزده است؟ به نظر میرسد که اگر تمام تیم هم به داخل دره سقوط میکردند، وی مطلع نمیشد.
* سرپرست بلافاصله اتفاق را به فدراسیون خبر نمیدهد؟ آیا میدانست که رییس فدراسیون به قول خودش در آن ساعت شب هیچ کاری نمیتوانست انجام دهد.
* چرا روز حادثه و روزهای بعد اطلاعات ضد و نقیض به خانواده بهاءلو داده شده است؟
* چرا مسوولان فدراسیون خطر بهمن در روز بعد از حادثه را شایعه میکنند تا ناامید شویم؛ در حالیکه کوله و کفش دکتر بعد از ۱۰ روز بیانگر پایداری مطلق هوای منطقه در آن روزها و عدم ریزش بهمن بوده است؟
* صحبت از تجسسهای هوایی و زمینی متعدد در منطقه در روزهای اول خندهدار به نظر نمیرسد؛ در حالی که در روز اول تجسس گروه نپالی به سادگی کوله پشتی دکتر پیدا شد؟
* چرا رییس فدراسیون به خواهشهای خانواده دکتر مبنی بر ادامه حضور گروه تجسس در منطقه تا پایان قرارداد وقعی نگذاشت؟
ارسال نظر