نگاهی متفاوت به آنچه در اردوی تیم امید گذشت
مدیریت پرابهام
گروه ورزش: طی ۴۸ ساعتی که از حذف تیم ملی امید کشورمان از مسابقات مقدماتی المپیک میگذرد، بسیاری از منتقدان و کارشناسان به بررسی مسائل فنی مربوط به این تیم پرداختهاند و نقش ترکیب مایلیکهن- خاکپور را مورد ارزیابی قرار دادهاند. با این وجود مسلما نمیتوان عملکرد این زوج را بدون در نظر گرفتن یک ضلع سوم مدیریتی تحلیل کرد. حقیقت آن است که بار عمده اداره تیم امید بر عهده حبیب کاشانی بود و رد پای این عضو شورای شهر تهران را در بسیاری از سیاستگذاریهای تیم المپیک میشد دید. رابطه حسنه کاشانی و مایلیکهن به سالها پیش برمیگردد.
گروه ورزش: طی ۴۸ ساعتی که از حذف تیم ملی امید کشورمان از مسابقات مقدماتی المپیک میگذرد، بسیاری از منتقدان و کارشناسان به بررسی مسائل فنی مربوط به این تیم پرداختهاند و نقش ترکیب مایلیکهن- خاکپور را مورد ارزیابی قرار دادهاند. با این وجود مسلما نمیتوان عملکرد این زوج را بدون در نظر گرفتن یک ضلع سوم مدیریتی تحلیل کرد. حقیقت آن است که بار عمده اداره تیم امید بر عهده حبیب کاشانی بود و رد پای این عضو شورای شهر تهران را در بسیاری از سیاستگذاریهای تیم المپیک میشد دید. رابطه حسنه کاشانی و مایلیکهن به سالها پیش برمیگردد. حاجی مایلی که زبان تند و تیزی دارد و معمولا با نقدهای صریحش علیه دیگران شناخته میشود، عمدتا در مورد کاشانی استثناء قائل شده و جز به تحسین او، لب به سخن نگشوده است.
این ماجرا مربوط به امروز و دیروز هم نیست و طرفین از سالها پیش با هم رفقای گرمابه و گلستان بودهاند. بهعنوان مثال فقط کافی است به این بخش از مصاحبه مایلیکهن با رسانهها در تیرماه سال ۹۰ توجه کنید: «حبیب کاشانی به اعتقاد من بهترین مدیر پرسپولیس بعد از انقلاب بوده است. کاشانی با ارتباطات خوبی که داشت موفق شد حتی در سفرها هم پرسپولیس را خوب تقویت کند. در سالهای اخیر هیچگاه شاهد چنین وضع مناسبی در باشگاه نبودهایم.» با این اوصاف بدیهی بود که مثلث همگن و همدل کاشانی، مایلیکهن و خاکپور بهانهای برای ناکامی نداشته باشند و به خصوص با توجه به تدارکات کمسابقهای که برای تیم امید شده بود، سوغاتی غیر از صعود به المپیک از قطر به همراه نیاورند. با این وجود چنین اتفاقی هرگز رخ نداد تا مشخص شود یک یا چند جای کار حسابی میلنگیده است!
کدام خیران؟
بهطور کلی یکی از ویژگیهای مدیریتی حبیب کاشانی که وی در این سالها به خاطر آن شهرت یافته، مربوط به توانایی او در جذب منابع مالی بوده است؛ آنچه کاشانی بعضا از آن با عنوان کمک «خیران» یاد میکند و پیش از اعزام تیم امید به مقدماتی المپیک، شوخی عادل فردوسیپور با همین اصطلاح در برنامه نود باعث اصطکاک بین طرفین شد. با این وجود بعد از شکست ایران در بازی دوم مرحله گروهی مقابل قطر، سایت وزارت ورزش به نقل از فدراسیون فوتبال لیست هزینهکردها برای تیم امید را منتشر کرد که واقعا جای تعجب داشت. براساس این لیست مشخص شد چیزی حدود پنجونیم میلیارد تومان برای امیدها هزینه شده است. از همه جالبتر اما توضیح مندرج در ذیل فهرست مخارج بود: «مبلغ ۳۵۰ میلیون تومانی که آقای کاشانی مدیر تیم امید در مورد آن صحبت کرده بود، نزد فدراسیون چنین رقمی موجود نیست و به حساب واریز نشده است. ضمن اینکه در این مدت تنها از طریق شهرداری منطقه یک مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان به حساب فدراسیون واریز شد و در همان روز آقای کاشانی آن را برای هزینهکردهای تیم امید دریافت کرده است.» حالا باید پرسید تلاشهای کاشانی برای جذب منابع مالی در راستای کمک به تیم امید تا چه اندازه موفق بوده و سوال اساسیتر اینکه آیا واقعا راه یاری رساندن به فوتبال پایه، استفاده از کمک خیران است؟ آیا ژاپنیها که ما را شکست دادند و بار دیگر در یک قدمی صعود به المپیک قرار گرفتند هم از کمک خیران ژاپنی استفاده کردهاند؟ آیا شیوه بهتر مدیریت، نمیتواند مبتنی بر ساختارسازی و ایجاد منابع مالی استاندارد، حرفهای و ماندگار باشد؟
مدیریت دلی و این همه حاشیه؟
حبیب کاشانی ابایی ندارد از اینکه دیگران سبک مدیریتی او را مبتنی بر تلاش برای ایجاد همدلی در مجموعه بدانند. او با چنین رویهای کارش را در تیم ملی امید شروع کرد، اما مطلقا در دستیابی به اهدافش موفق نبود. در شرایطی که از گذشته روابط پرتنشی بین کادرفنی تیمهای ملی امید و بزرگسالان وجود داشت، کاشانی به هیچوجه موفق نشد این فضا را تعدیل کند و تازه در این ماههای اخیر حملات مایلیکهن به کیروش تشدید هم شد. حتی وقتی سرمربی پرتغالی راهی قطر شد تا دو بازی نخست امیدها را زیر نظر بگیرد، اتفاق عجیبی برای او در جایگاه ویژه ورزشگاه رخ داد؛ به این ترتیب که یک نفر برای مدت زمان طولانی از کیروش فیلم گرفت تا شادی نکردن او بعد از گل اول ایران به سوریه را شکار کند و همین مساله دستمایه حملات جدیدی به کیروش قرار بگیرد. این البته تنها حاشیه تیم امید نبود؛ چه اینکه درگیری لفظی بازیکنان تیم کشورمان در پایان نیمه اول مسابقه با قطر هم توجه خیلیها را به خودش جلب کرد. به علاوه گفتوگوهای اختصاصی سرمربی و مدیرفنی تیم ملی امید با تلویزیونهای فارسیزبان بیگانه بار حواشی منفی تیم را بیشتر کرد. به این سیاهه، حتما باید داستان دعوت نکردن از احمد نوراللهی را هم اضافه کرد؛ هافبک دفاعی آماده پرسپولیس که در عین سلامتی در تهران ماند تا جایش در قطر خالی به نظر برسد. بسیاری بر این باورند که داستان مربوط به نوراللهی به خوبی مدیریت نشد وگرنه ما میتوانستیم از این پتانسیل استفاده کنیم. با این اوصاف باید پرسید حبیب کاشانی و کسانی که او را منتسب کردند چقدر از فرم مدیریت صورت گرفته در تیم امید رضایت دارند؟
ارسال نظر