دبیر کل منشور انرژی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» مطرح کرد
استراتژی برد - برد در بازار انرژی - ۲۳ تیر ۹۵
پس از رفع تحریمها یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی کشور که موردتوجه قرار گرفته، حوزه انرژی است. دبیرکل منشور انرژی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» از تمایل خود برای عضویت ایران در این سازمان خبر داد. اربان راسناک معتقد است اساس پیمان منشور انرژی، تامین امنیت در حوزه انرژی است. به گفته وی، عضویت ایران در منشور انرژی هرچند ممکن است برخی ریسکها را به دنبال داشته باشد، اما به دلیل آنکه روابط بر پایه بازی برد- برد است، منافع زیادی به دنبال دارد.
گروه نفت و پتروشیمی: دسترسی عادلانه و همگانی به انرژی مقولهای است که اهمیت آن باعث شکل گرفتن پیمانی مشترک میان کشورهای مختلف جهان شده است.
پس از رفع تحریمها یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی کشور که موردتوجه قرار گرفته، حوزه انرژی است. دبیرکل منشور انرژی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» از تمایل خود برای عضویت ایران در این سازمان خبر داد. اربان راسناک معتقد است اساس پیمان منشور انرژی، تامین امنیت در حوزه انرژی است. به گفته وی، عضویت ایران در منشور انرژی هرچند ممکن است برخی ریسکها را به دنبال داشته باشد، اما به دلیل آنکه روابط بر پایه بازی برد- برد است، منافع زیادی به دنبال دارد.
گروه نفت و پتروشیمی: دسترسی عادلانه و همگانی به انرژی مقولهای است که اهمیت آن باعث شکل گرفتن پیمانی مشترک میان کشورهای مختلف جهان شده است. «پیمان منشور انرژی» که با هـدف اولیـه تسهیل همکاری میان بخشهـای انـرژی اروپـای غربـی، کشـورهای اتحاد شوروی سابق و کشورهای اروپای شرقی در سال ۱۹۹۴ شکل گرفت، در سالهای بعدی و با توجه به ضرورت تامین امنیت انرژی با استقبال کشورهایی از نقاط مختلف دنیا همراه شد. دبیرکل منشور انرژی که چندی قبل به واسطه برگزاری یازدهمین همایش بینالمللی انرژی در ایران حضور داشت، مهمترین محور سفر خود به ایران را جلب رضایت مسوولان کشورمان برای امضای پیمان منشور انرژی و عضویت در این سازمان قرار داده بود. اربان راسناک در رابطه با اهمیت توجه کشورها به این پیمان به «دنیای اقتصاد» گفت: «راهحلهای کوچک و ساده برای دنیای پیچیده امروز مناسب نیستند و این راهحلها میتوانند عواقب پیچیدهای در پی داشته باشند که شرایط را وخیمتر کند. بنابراین ما باید بسیار هوشیار باشیم و سیستم انرژی را به قدری مستحکم و قابل اتکا کنیم که دسترسی مردم جهان به انرژی تسهیل شود.» راسناک که از ۵ سال قبل تا کنون دبیر کلی پیمان منشور انرژی را برعهده دارد در رابطه با این سازمان میگوید: منشور انرژی به همکاری و روابط برد-برد میان تولیدکنندگان و مصرفکنندگان انرژی اعتقاد دارد؛ زیرا در نهایت همه ما در شرایط یکسانی قرار داریم و اگر اختلال یا منافعی وجود داشته باشد، هر دو طرف این معادله بهصورت مساوی از آن متضرر یا منتفع میشوند. وی بر این باور است که عضویت در منشور انرژی هرچند ممکن است ریسکهایی را متوجه ایران کند؛ اما با مدیریت درست منافعی بیش از آنچه ریسکها به دنبال دارند، نصیب کشور خواهد کرد.
متن کامل گفتوگوی «دنیای اقتصاد» با این دیپلمات انرژی متولد اسلوواکی که تحصیلات خود را در رشته مهندسی نفت و گاز در مسکو به اتمام رسانده است، در ادامه خواهید خواند:
دلیل سفر شما به ایران چیست؟
این اولین باری نیست که من در ایران حضور دارم و دو سال پیش نیز به کشور شما سفر کرده بودم. در واقع شرکت در کنفرانس بینالمللی انرژی تهران برای منشور انرژی تبدیل به یک سنت شده است و من مطمئن هستم که این روند در سالهای آینده تداوم خواهد داشت. اما دلیل حضور امروز من در ایران واضح و مشخص است، اعضای منشور انرژی، سازمانی که من نماینده آن هستم بسیار علاقهمند هستند که روابط خود را با جمهوری اسلامی ایران گسترش دهند. در عین حال ما منفعت متقابل ایران را در این همکاری میبینیم. ایران از سال ۲۰۰۲ در سازمان منشور انرژی عضو ناظر بوده اما تنها با دعوت این سازمان امکان شرکت در جلسات را داشت. در حال حاضر تصمیم گرفته شد که ایران بهعنوان ناظر رسمی به عضویت سازمان منشور انرژی درآید. در واقع با رفع تحریمها همکاری سازمان با ایران افزایش یافته است.
چرا تصمیم گرفته شد ایران به عضو رسمی سازمان منشور انرژی درآید؟
دو سال پیش، ما فرآیند مدرن کردن Energy Charter (منشور انرژی) را آغاز کردیم و بر اساس یک تبصره جدید در منشور انرژی توافق کردیم که همکاری میان اعضای این سازمان بر اساس اصول اساسی منشور، از جمله عدم تبعیض، دسترسی به منابع بینالمللی، تبادل تکنولوژیهای جدید، احترام به محیطزیست، کارآیی و تمام مواردی که باید در یک سازمان انرژی معاصر رعایت شود، باشد. همکاران ایرانی ما نیز در مذاکرات شرکت فعال داشتند و نسبت به موضوع آشنایی داشتهاند. از همین رو جمهوری اسلامی ایران سال گذشته این تعهدنامه (declaration) را پذیرفت و هم اکنون منتظر هستیم که ایران این تعهدنامه را امضا کند و به عضو ناظر رسمی منشور انرژی تبدیل شود.
عضو ناظر رسمی بودن در منشور انرژی چه مزایایی برای ایران به همراه خواهد داشت؟
در حال حاضر برخلاف تغییراتی که در فضای سرمایهگذاری در ایران ایجاد شده و همچنین برخلاف تمام شرایط جغرافیایی و منابع سرشار طبیعی، شرایط سرمایهگذاری در ایران برای سرمایهگذاران خارجی جذاب نیست. ما توانایی این را داریم که بتوانیم مشاوره و راهنماییهای لازم را در زمینه بهبود فضای سرمایهگذاری به ایران بدهیم. همچنین حضور ما در همه زمینههای تجارت فرامرزی از جمله برق و نفت و گاز میتواند موثر و مفید باشد. به محض اینکه دولت جمهوری اسلامی ایران عضویت خود را بهعنوان عضو ناظر تایید کنند منشور انرژی میتواند از کارشناسان ایرانی به دفتر اصلی این سازمان در بروکسل دعوت کند تا جنبههای متفاوت منشور انرژی را مطالعه و آشنایی لازم را کسب کنند.
اما در اینجا مسائلی وجود دارد که مزایای احتمالی عضو ناظر بودن ایران را زیر سوال میبرد. در واقع سازمان شما مدافع منافع سرمایهگذاران و مصرفکنندگان انرژی است نه تولیدکنندگان آن.
من فکر میکنم این یک سوء برداشت است. در منشور انرژی بخشهای مختلفی وجود دارد و بخش بسیار مهمی از همکاریها و تبادل انرژی را پوشش میدهد. برای مثال در مسائل مربوط به تجارت و انتقال انرژی، امنیت انرژی اهمیت بالایی دارد. امنیت انرژی در جاهای مختلف دنیا مفاهیم متفاوتی دارد، این مفاهیم بر اساس اینکه کشوری تولیدکننده یا مصرفکننده انرژی است، تعریف شده است. اما انرژی چارتر تمایل دارد رویکرد و ایدهای متفاوت را توسعه دهد. در واقع به نظر ما مفهوم امنیت انرژی نمیتواند تنها در سمت عرضه یا تقاضا تعریف شود، چراکه بر کل سیستم حملونقل تاثیرگذار است و لازم است که امنیت در نقل و انتقال انرژی وجود داشته باشد. همچنین در منشور انرژی دیدگاههای سیاسی نادیده گرفته میشود و امنیت مصرفکننده نهایی و نبود فقر انرژی است که بسیار اهمیت دارد. همچنین موضوع در مورد امنیت سرمایهگذاری نیز بسیار ساده است. کشورهای بسیاری وجود دارند که به تکنولوژیهای پیشرفته و منابع مالی دسترسی دارند، اما این کشورها کمبود منابع طبیعی دارند. در مقابل کشورهای دیگری نیز وجود دارند که منابع طبیعی غنی دارند اما به هر دلیلی به منابع مالی یا تکنولوژی دسترسی ندارند. به همین دلیل تبادلاتی بین این کشورها صورت میگیرد. بنابراین ما حاضریم که در کشور شما سرمایهگذاری کنیم به شرطی که شما امنیت سرمایهگذاری ما را تامین کنید.
در واقع شما در انرژی چارتر به دنبال گسترش روابط بین کشورهای مصرفکننده و تولیدکننده انرژی هستید؟
بله. من بهعنوان دبیرکل انرژی چارتر سعی میکنم یک همکاری همه جانبه و با درک کامل نسبت به امنیت انرژی شکل بگیرد و این نقطه آغازی خواهد بود که روابط موثرتر بین کشورهای تولیدکننده انرژی و مصرفکننده انرژی ایجاد شود. همچنین نقطه آغازی است برای حصول اطمینان از انتقال پایدار منابع انرژی.
در واقع سازمانهای کشورهای صادرکننده نفت از جمله اوپک(OPEC) و مجمع کشورهای صادرکننده گاز(Gas Exporting Countries Forum) سعی میکنند، نظرات خود را اعمال کنند. در طرف دیگر نیز IEA (آژانس بینالمللی انرژی) و OECD نیز وجود دارند که اعضای این گروهها نیز سعی میکنند منافع خود را در نظر گیرند و بر اساس آن نظرات خود را اعمال کنند. ما در منشور انرژی معتقدیم که این رویه از اساس نادرست است. به دلیل اینکه با نگاه کردن از هر یک از این دو زاویه شما هیچ گاه نمیتوانید به توافق برسید و هیچ گاه قادر نخواهید بود ساختار بینالمللی انرژی عادلانه و مناسبی(global energy governance) ایجاد کنید. انرژی چارتر با این هدف ۲۵ سال پیش پایهگذاری شد. اما در آن زمان نتوانست به درستی توسعه یابد به دلیل اینکه در اروپا وآسیای شمالی حبس شده بود. همچنین بسیاری از اقتصادهای نوظهور عضو منشور انرژی نبودند، اما در حال حاضر ایران، پاکستان، بنگلادش، چین، نیجریه، کلمبیا و از سراسر جهان کشورهای زیادی تمایل به عضویت در این منشور نشان میدهند.
ایران چه نقشی میتواند در انرژی چارتر بازی کند؟
من فکر میکنم بستگی دارد که ایران تا چه حد تمایل به همکاری داشته باشد. اگر ایران در نقش ناظر فعال حاضر شود، این امکان را خواهد داشت که فرآیند انرژی چارتر را به نحوی به کار گیرد که از این طریق نظرات و سیاستهایش را به سایر اعضا منتقل کند، همچنین امکان دریافت مشاوره و بهرهگیری از اطلاعات انرژی چارتر برای ایران فراهم میشود. این امر میتواند بر مذاکرات تاثیرگذار باشد. اگر ایران در آینده تصمیم بگیرد که تعهدات این قرارداد را بپذیرد و طبق تعهدات این منشور عمل کند، آنگاه این امکان را خواهد داشت که معادلات را به نفع خودش در سطح بینالمللی تغییر دهد. به معنای آنکه توانایی اثرگذاری بر بازار را در سطحی بسیار فراتر از نقش ملی یا منطقهای که هماکنون دارد، خواهد داشت. به دلیل اعمال تحریمهای بینالمللی علیه ایران، نقش کشور شما در حکمرانی انرژی جهانی بسیار پایینتر از جایگاهی بود که باید باشد و این در حالی بود که ایران یکی از تولیدکنندگان بزرگ نفت و گاز در جهان است و از لحاظ جغرافیایی نیز جایگاه استراتژیکی دارد. طی سالهای اخیر صدای ایران و منافع ایران نادیده گرفته شد. ایران همچنان عضو سازمانهایی از جمله اوپک و کشورهای صادرکننده گاز است اما نقش ایران در این سازمانها محدود به سیاستگذاریهای همین سازمانها است و در شرایط کنونی دسترسی و امکان اثرگذاری مستقیم بر بازار جهانی را ندارد. اما از طریق انرژی چارتر امکان اثرگذاری ایران بر دیپلماسی انرژی بیشتر خواهد شد.
بهصورت مشخصتر نقش ایران در منشور انرژی بهعنوان عضو ناظر چه خواهد بود؟
در واقع همواره شرکت در مذاکرات و آگاهی نسبت به موضوعاتی که مطرح میشود برای هر کشوری مزایایی به همراه دارد. همانطور که طی ۲۵ سال گذشته ایران بهعنوان ناظر مدعو به مذاکرات دسترسی داشت، اما هنوز نمیتواند در رایگیریها شرکت کند، زیرا تنها اعضا امکان شرکت در رایگیری را دارند؛ بنابراین دسته دیگری از منافع را ایران تنها با عضویت در منشور بهدست خواهد آورد. نکته اصلی این است که عضویت در منشور مانند هر امر دیگری ریسکها و منافعی برای ایران به دنبال خواهد داشت. منافعی شامل ثبات و امنیت بیشتر محیط سرمایهگذاری یا شرایط سرمایهگذاری قابل پیشبینیتر با عضویت برای ایران ممکن خواهد بود. اگر دولت بپذیرد طبق قوانین منشور انرژی عمل کند، باید سطح حمایت از سرمایهگذاریها را افزایش دهد.
این موضوع نقش دولتهای کشورهایی را که دارای منابع هستند، محدود نمیکند؟
عضویت در منشور یک تصمیم داوطلبانه است. این قوانین برای سرمایهگذاران خارجی نیز صدق میکند، آنها نیز میپذیرند به قوانین منشور عمل کنند. از سویی باید توجه داشت که سرمایهگذاران خارجی با دعوت وارد یک کشور نمیشوند. در بسیاری از موارد با تغییر دولتها قوانین مربوط به سرمایهگذاریهای خارجی نیز تغییر میکند که به ندرت در راستای منافع سرمایهگذاران است؛ بنابراین تعهدنامه منشور انرژی بهعنوان میانجی و در جهت ایجاد روابط موثرتر میان دولتها و سرمایهگذاران خارجی عمل میکند زیرا دولتها قدرت بیشتری نسبت به سرمایهگذاران دارند. بنابراین نمیتوان گفت که تعهدنامه منشور انرژی ریسکی برای کشورهای پذیرنده این معاهده ندارد. اما این ریسکها قابل مدیریت هستند. با آگاهی نسبت به نحوه برقراری ارتباط با سرمایهگذاران و با ایجاد یک زمینه همکاری مشترک و عادلانه دولتها امکان این را دارند که از چنین ریسکهایی در امان بمانند. به دلیل اینکه این موارد برای سرمایهگذاران خارجی نیز به نوعی آخرین راه چاره است و آنها نیز میلیاردها دلار یا یورو سرمایهگذاری میکنند. بنابراین با این فرضیه وارد این تعهدنامه میشوند که سرمایهشان را از دست ندهند. مسلما این ریسکها محدودکننده است. اما از سوی دیگر منافعی که برای دولتها به همراه دارد این است. در واقع ممکن است سرمایهگذاران بدون وجود تعهدنامه هم ریسکهای ورود به یک کشور را بپذیرند اما در مقابل مطالبات بیشتر و انتظار بازدهی بالاتری دارند. بنابراین نکته نهایی این است که در نهایت عملکرد خارج از تعهدنامه منشور انرژی، مصرفکننده نهایی یا دولتها را متحمل هزینه بیشتری میکند. به دلیل اینکه این ریسک باید یا بهصورت قانونی جبران شود یا بهصورت مالی و تعهدنامه منشور انرژی امکان جبران ریسک از روشهای قانونی را فراهم میآورد. تحقیقات و گزارشها نشان داده است که عملکرد بر اساس معاهده منشور انرژی میتواند risk premium را حدود ۱ تا ۲ درصد کاهش دهد که با در نظر گرفتن حجم منابع مالی مورد نیاز برای سرمایهگذاری در انرژی میتواند مبلغ قابلتوجهی باشد بنابراین اجرای این فرآیند نیاز دارد که دولتها به دقت چگونگی و نحوه انجام این کار را مطالعه کنند اما ایران هنوز از این مرحله فاصله دارد. کارشناسان معدودی در ایران با منشور انرژی آشنایی دارند و نکته حائز اهمیت این است که هر کشوری با ریسک متفاوتی مواجه است. همچنین در زمانهای مختلف تعادل میان ریسک و منافع میتواند تغییر کند. باید در نظر داشت که این یک فرآیند بدون ریسک نیست. وجود ریسک در مورد عضویت در همه سازمانها و نهادها صدق میکند. مثلا آیا میتوان گفت که عضویت در اوپک، بدون ریسک است؟ بنابراین این پروسه نمیتواند بدون ریسک باشد، اما سوال این است که چگونه میتوان این ریسکها را مدیریت کرد و چطور میتوان مزایا را حداکثر کرد؟
در مورد انرژیهای تجدیدپذیر، در یازدهمین همایش بینالمللی انرژی اشاره کردید که خاورمیانه تا سال 2020، به 5/ 37 میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد، با در نظر گرفتن اینکه خاورمیانه منطقهای بسیار غنی از لحاظ منابع فسیلی است، شما پتانسیلهای این سرمایهگذاری را چگونه میبینید؟
من فکر میکنم که اکنون یک دوران گذار آغاز شده است. اگر از من بپرسید، من بهعنوان فردی که در زمینه مهندسی نفت و گاز تخصص دارم فکر میکنم که قرن بیستم قرن نفت بود، اما قرن ۲۱ قرن انرژیهای تجدیدپذیر است. اما ما هم اکنون در سال ۲۰۱۶ هستیم و زمان بسیار زیادی تا پایان قرن باقی است. بنابراین ما همچنان در حال گذار از انرژیهای فسیلی به سمت انرژیهای تجدیدپذیر هستیم. بنابراین باید به آهستگی و با روشی منطقی این گذار طی شود و گذاشتن همه تخممرغها در یک سبد کار درستی نیست. ما نباید تنها روی یک تکنولوژی و ابداعات در یک زمینه و یک منبع انرژی تمرکز کنیم.
اینجا است که فرآیند انرژی چارتر اهمیت پیدا میکند. ما به اعضا یا ناظران نسخه نمیدهیم و آنها را مجبور به سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر یا فسیلی نمیکنیم. این تصمیم به عهده خود کشورها است که ترکیب مناسب برای انرژی را طی دوره زمانی مشخص تعیین کنند و استراتژی توسعه انرژی را خودشان اتخاذ کنند. اما باید در نظر داشت که برای توسعه سرمایهگذاری به حمایت نیاز است. ما اعتقاد داریم که هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که به تنهایی توانایی توسعه سرمایهگذاری در انرژی را داشته باشد. بنابراین ارتباطات بینالمللی و تسهیل ورود سرمایه گذاران خارجی برای کشورها بسیار لازم خواهد بود. به اعتقاد ما گذار سرمایهگذاری از انرژیهای فسیلی به تجدیدپذیر، نیازمند منابع سرمایهای جدید است و این در حالی است که در شرایط کنونی به غیر از معاهده منشور انرژی هیچ ابزاری برای حمایت از سرمایهگذاری وجود ندارد.
ما اینجا در مورد میلیاردها دلار سرمایه صحبت میکنیم که میتواند در قالبهای مختلفی به جز انرژیهای تجدیدپذیر، مانند آموزش یا در حوزه سلامت سرمایهگذاری شود. بنابراین به نظر میرسد کشورهای مختلف باید این نکته را در نظر بگیرند که انرژی چارتر بخشی از راه حل است. ابزاری است که میتواند به نفع سرمایهگذاری مورد استفاده قرار گیرد.
در سالهای اخیر شاهد روند کاهشی قیمت نفت بودهایم. این موضوع از دو جنبه قابل بررسی است؛ اولین موضوع این است که کشورهایی که متقاضی انرژی هستند به دنبال انرژی ارزان قیمتتر شامل نفت و گاز هستند. از طرف دیگر کشورهای تولیدکننده انرژیهای فسیلی در حال از دست دادن بخش عظیمی از درآمدهایشان هستند. بنابراین این امر باعث میشود توانایی سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر را از دست بدهند. شما اثر کاهش قیمت نفت را بر این امر چگونه میبینید؟
من فکر میکنم صنعت انرژی، صنعتی است که بازدهی سرمایه آن بسیار طولانی مدت است و صنایع مربوط به انرژی پویایی بسیار کمی دارند و به نسبت صنعت سنتی تری است. زمانیکه یک خط لوله احداث میشود این خط لوله سالها قابل استفاده است. یا زمانی که چاه نفتی احداث میشود تا سالها قابلیت برداشت از این چاه وجود دارد. بنابراین به آسانی قابل توقف یا راهاندازی نیست. از همین رو اگر شما با مدیران شرکتهای بزرگ انرژی صحبت کنید متوجه میشوید که این شرکتها نوسانات نفت را در محاسباتشان در نظر میگیرند. اما در بلندمدت اگر شما دو تکنولوژی داشته باشید که یکی توانایی تولید انرژی بدون هزینه نهایی را داشته باشد و دیگری نیاز به استخراج، انتقال و سوزاندن مادهای داشته باشد، منطقی است که در بلندمدت تکنولوژی بدون هزینه، برای مثال انرژی خورشیدی در این رقابت برنده شود. اگرچه در شرایط کنونی میتوان به کارآیی پایین پنلهای خورشیدی اشاره کرد زیرا در حال حاضر این پنلها تنها ۱۵ درصد کارآیی دارند و انرژی و هزینه زیادی صرف تحقیق و توسعه کاربرد انرژی خورشیدی میشود اما این نکته قابلتوجه است که بهبود این تکنولوژی در آینده نزدیک بسیار محتمل است تا آنجایی که میتواند دنیا را تحتتاثیر قرار دهد و تاثیر بسزایی بر اقتصاد جهانی داشته باشد. در چنین شرایطی قیمت نفت بیاهمیت خواهد شد زیرا تکنولوژی جدیدی وجود خواهد داشت که شما را از سوزاندن مواد برای تولید انرژی دیگر بینیاز میکند. باید در نظر داشت که پول همیشه وجود دارد، تمایل به سرمایهگذاری نیز همیشه وجود دارد اما سوال این نیست که چطور چنین سرمایهگذاریهایی انجام میشوند، سوال اصلی این است که چه زمانی سرمایهگذاری در تکنولوژیهای جدیدتر شکل میگیرد. زمانی که تکنولوژی به اندازه کافی به بلوغ رسیده باشد تا توانایی تولید با هزینه پایین وجود داشته باشد، میتوان به جرات گفت که غروب دوران نفت فرا رسیده است زیرا نفت دیگر توان رقابت با انرژی خورشیدی را نخواهد داشت بنابراین با پیشرفت تکنولوژی، به تدریج شاهد جایگزین شدن انرژیهای فسیلی با انرژیهای تجدیدپذیر خواهیم بود. اما این جایگزینی در کشورهایی که هزینه نهایی تولید انرژیهای فسیلی همانند کشورهای خاورمیانه و ایران پایین است، در مدتزمان بیشتری به طول خواهد انجامید.
ارسال نظر