سهم ناچیز 14 میلیون کودک از سینمای کشور

نادره ترکمانی

کارگردان سینما

سینما با سابقه‌ای بیش از صد سال، در کشور ما همچنان به حیات و بقای خودش ادامه می‌دهد. هنوز سالمندانی را در بین خودمان داریم که خاطرات شیرینی از روزهای خوش سینما در سالن‌های تازه ساخته شده و پررونق در حافظه‌شان دارند و حتی هنوز هم کسانی هستند که دغدغه سرمایه‌گذاری و ورود به این عرصه هنری را در سر می‌پرورانند.

برخی از دوستان و همدوره‌ای‌های قدیم من در کشورهای دیگر زندگی می‌کنند و در آنجا به نوعی درگیر تولید و ساخت فیلم هستند، هروقت با هم صحبت می‌کنیم، می‌پرسند که: توی این آشفته بازار سینمای ایران با چه امیدی همچنان فیلم می‌سازید؟ می‌پرسم چطور مگر؟ و پاسخ‌های فراوانی دریافت می‌کنم ‌که فرازهایی از آنها را می‌نویسم:

«خبرهای نگران کننده از فیلم‌هایی که از پرده‌های سینما‌ها پایین کشیده می‌شوند، بدون آنکه متولی خاصی در صدد حمایت و پشتیبانی از آنها بربیاید. جشنواره‌هایی بی‌رمق و کم‌توان و بدون کمترین اثرگذاری بر سینما و سینماگران و مردم و با صرف بودجه‌های گزاف برگزار می‌شوند.

فیلمسازانی که در صحبت‌‌ها و رفتار‌هایشان از تبعیض و دسته‌بندی‌های گروهی و جناحی می‌نالند و یاس و ناامیدی احاطه‌شان کرده. فیلم‌هایی که به ده‌ها دلیل در انبار‌ها مانده‌اند و رنگ پرده را نمی‌بینند. سینماگرانی که از شرایط اقتصادی و نبود امنیت شغلی معترض و عصبانی‌اند. ۱۴میلیون کودک و نوجوان که اندک بهره‌ای از سینمای کشورمان ندارند و فقط بازار مصرف تولیدات غیرایرانی را رونق می‌دهند. حضور جدی و خرچنگ‌گونه دلالان و باندهای مافیایی در تولید و پخش و توزیع آثار سینمایی و...»

قرار است به همین روند و رویه ادامه بدهیم؟ قرار است همه‌مان در سرازیری یاس و بی‌حمایتی با سینمای کشورمان سقوط کنیم؟ قرار است باز هم یک‌به‌یک هنرمندان سینمای کشورمان را با باری از یاس و ناامیدی و بیمارهای مهلک تا بهشت زهرا(س) بدرقه کنیم و تنها تاسف بخوریم و منتظر نفر بعدی بمانیم؟ قرار است بازهم هنرمندان سینما را در آتش فقر و کم‌بضاعتی و بی‌حمایتی ببینیم و آه بکشیم؟