نگاهی به شهرسازی در دوران پیش از اسلام تا امروز
آینه نمای سبکهای زندگی
مجید خرمشاد شهر ایرانی قبل از اسلام در ابتدای پیدایش، متاثر از تمدن بینالنهرین شکل میگیرد و گسترش مییابد. در حقیقت در دوران تمدن مادی و سلسله هخامنشی، شاهد شکلگیری «شهرـمعبد» و «شهرـقدرت» (سبکپارسی) هستیم. در ادامه، شهر ایرانی با هجوم اسکندرمقدونی مواجه میشود و نوعی تحمیل سبک شهرسازی و سبک زندگی را بهویژه با ساخت نوشهرهای متعدد شاهد هستیم. شهر در این دوره امتزاجی است از مفاهیم دولت- شهر یونانی و شهر- قدرت سبک پارسی. در ادامه این روند و با از میان رفتن آخرین سرداران یونانی، شهر توسط دولت قدرتمند اشکانی به نوعی به ساختار شهرهای سبک پارسی باز میگردد.
مجید خرمشاد شهر ایرانی قبل از اسلام در ابتدای پیدایش، متاثر از تمدن بینالنهرین شکل میگیرد و گسترش مییابد. در حقیقت در دوران تمدن مادی و سلسله هخامنشی، شاهد شکلگیری «شهرـمعبد» و «شهرـقدرت» (سبکپارسی) هستیم. در ادامه، شهر ایرانی با هجوم اسکندرمقدونی مواجه میشود و نوعی تحمیل سبک شهرسازی و سبک زندگی را بهویژه با ساخت نوشهرهای متعدد شاهد هستیم. شهر در این دوره امتزاجی است از مفاهیم دولت- شهر یونانی و شهر- قدرت سبک پارسی. در ادامه این روند و با از میان رفتن آخرین سرداران یونانی، شهر توسط دولت قدرتمند اشکانی به نوعی به ساختار شهرهای سبک پارسی باز میگردد. تفاوت اصلی سبک پارتی که در زمان اشکانیان شکل میگیرد و در زمان ساسانیان ادامه مییابد با سبک پارسی، در توجه به مناطق پیرامونی شهرها و اعمال قدرت شهر بر آنها است. در مجموع ساختار کلی شهر ایرانی در قبل از اسلام با وجود فراز و نشیبهایی که دارد به این قرار است: اول دژ حکومتی که محل کاخها، معابد، تاسیسات نظامی و اداری و خزائن و انبارهای آذوقه و اسلحه است. دوم شهر میانی که محلات مسکونی اقشار قدرتمند و صاحب نفوذ، بازار و میدان در آن شکل میگیرد. سوم شهر بیرونی که محل زندگی مردم عادی است و خارج از حصار شهر قرار دارد.شهرها متناسب با چند عامل شکل میگرفتند: عامل اول راههای ارتباطی است که محل شکلگیری شهرها را تعیین میکرده است. عامل دوم طبقهای به نام روحانیون بودند که عمدتا از طریق اعمال نظرات خود در ساختار قدرت بر شهر تاثیر میگذاشتند. عامل سوم و مهمترین عامل تاثیرگذار، که بیشترین تاثیر را بر ساختار شهر و جایگیری عناصر و اجزای آن میگذارد، همان نظام طبقاتی حاکم بر افکار و عقاید ایرانیان قبل از اسلام است. این عامل تقسیمات و تمایزات اصلی شهر را تعیین میکرده است.
شهر در دوران اسلامی در ایران
شهر ایرانی پس از ورود اسلام به آن، تغییرات واضح و مشخصی را پذیرا میشود. اولین و مهمترین آن در هم شکستن نظام منطقهبندی موجود در شهرها است که براساس نظام اجتماعی طبقاتی ایجاد شده بود. در این تغییر، مرز میان سه بخش شهر برداشته شده و شهر بیرونی که محل استقرار اقشار خارج از طبقات ممتاز اجتماعی بوده، اهمیت زیادی مییابد. شهر ایرانی در کلیت ساختار خود پس از طی مراحل مختلف در نهایت در مکتب اصفهان در دوران حکومت صفویان به پختگی میرسد.
ساختار شهر در این دوره شامل چند عنصر اصلی است: اول مسجد که بهعنوان نماد اصلی شهر اسلامی از زمان تشکیل حکومت اسلامی در شهر مدینه، تا این زمان نقشی پررنگ داشته و روز به روز بر اهمیت آن افزوده میشد. مسجد بهعنوان مهمترین عنصر کالبدی اسلام در شهر، مرکز شهرها را برای شکلگیری و حضور خود انتخاب مینمود و مرتفعترین عنصر شهر بود.
اومانیسم آثاری را در شکل و ساختار شهر در پی داشته است. کشف پرسپکتیو بهعنوان دید به محیط زندگی از دید ناظر (انسان)، باعث اهمیت یافتن عنصر خیابان در رنسانس گردید تا حدی که یکی از وجوه تمایز شهرهای رنسانسی از شهرهای دیگر، همین خیابانهای طولانی و با پرسپکتیو قوی است.
دوم بازار که عمومیترین فضای شهری و ستون فقرات شهر محسوب میشد. بازار به دور مسجد و مدرسه میچرخد و آن را در بر میگیرد. این در همتنیدگی نمادهای دین و اقتصاد، یکی از وجوه تفاوت شهرهای اسلامی با شهرهای اروپایی است، تفاوتی که از همه جانبهبودن دستورات اسلام در مقابل دستورات مسیحیت کاتولیک نشأت میگیرد.
سوم محلات مسکونی شهرها در دوران اسلامی است. با گسترش شهر اسلامی، کمکم روستاییان شروع به مهاجرت کردند و به این وسیله محلات مختلف شهر، شکل میگرفتند. محلاتی که وجه تمایز آنها از یکدیگر یا عوامل قومیتی بودند یا عوامل مذهبی یا شغل اهالی ساکن در آنها. هر محله، خود واحدی منسجم بوده که ساکنان آن براساس یکی از عوامل پیشگفته کنار هم جمع میشدهاند. چهارم میدان است. میدان اصلی شهر که در مرکز شهر واقع میشد محل اصلی تجمعات و همچنین نقطه کانونی اتصال عناصر مختلف مذهبی، اقتصادی و حکومتی بود مانند میدان نقش جهان اصفهان. میدانهایی نیز در مقیاس کوچکتر در هر محله وجود داشت که اصلیترین فضای تعاملی در محله محسوب میگردید. پنجم گذرها بوده است. اصلیترین وظیفه گذرها، ارتباطدادن عناصر مختلف شهری بوده است. در عین اینکه فضای تعاملی نیز محسوب میگردیدهاند.
نکته مهم درمورد گذرها، وجود سلسله مراتبی از گذرهای عمومی، نیمه عمومی، نیمه خصوصی و خصوصی بوده که تابعی از اصل محرمیت در اعتقادات دینی اسلام بوده است. در مجموع عوامل اصلی تاثیرگذار بر شهر را میتوان به این صورت برشمرد:
۱- دین اسلام بهعنوان اصلیترین عامل
۲- اقتصاد بهعنوان قلبتپنده شهر
۳- تعاملات اجتماعی بهعنوان شکلدهنده فضاهای ایستا و پویا.
شهر در دوران معاصر ایران
شهر ایرانی با شروع سفرهای پادشاهان قجر به اروپا، سفر سریع خود را در جهت شباهت هر چه بیشتر به شهرهای اروپایی آغاز کرد و این سفر تا امروز با فراز و نشیبهایی ادامه دارد. در واقع این تغییرات تحتتاثیر زرقوبرق اروپا، با الگوبرداری صرفا شکلی از شهرهای غربی آغاز گردید، ولی اتفاقی که در ادامه بروز نمود، شکلگیری سبک زندگی غیربومی تحتتاثیر ناخودآگاه این تغییرات بوده است. خیابانهایی با مغازههایی در دو سمت آن، در مدت زمان کوتاهی جای بازار را میگیرد. این تغییر کالبدی، سبک خرید و فروش، مصرف و حتی گذران اوقات فراغت را متحول میکند. با ورود یکباره اتومبیل، خیابانهای مستقیم و منقطع، بافت کهن را در هم مینوردند و الگویی برای محلات جدید میگردند. این حرکت یکی از عواملی است که مفهوم محله و انسجام آن را به کلی از بین میبرد. شهرها بهسرعت گسترش یافته و کلانشهرها پدیدار میگردند. به دلیل این گسترش، ساکنان شهر از یکدیگر فاصله زیادی گرفته و از حالات و احوال یکدیگر خبر ندارند. آپارتماننشینی بهعنوان سبکی جدید از سکونت، گسترش وسیعی مییابد. شهر به دو ناحیه بالاشهر و پایین شهر تقسیم میگردد. نقش مساجد که زمانی مهمترین عنصر شهر به حساب میآمدند بسیار کمرنگ میشود. توسعه آتی شهر براساس الگوی طرحهای جامع اروپایی برنامهریزی میگردد. بهصورت خلاصه، آنچه تمام بایدها و نبایدهای شهر را تعیین میکند چیزی نیست جز سبک بینالملل. سبکی که متناسب با دید مدرنیستی، همه انسانها را فارغ از فرهنگ، ملیت، قومیت و مذهب دارای یکسری نیازهای ثابت فرض میکند و در همهجا یک نوع پاسخ به آن میدهد.شهر درواقع نقش ظرفی را برای موضوعات گوناگون سبک زندگی بازی میکند. شکل این ظرف به هر صورتی باشد، قطعا بر شکل و کیفیت مظروف تاثیر قابلتوجهی خواهد گذاشت. در نتیجه پرداختن به موضوع شهر و عوامل تاثیرگذار بر آن، اهمیتی صدچندان مییابد.
عوامل مختلفی که در شکلدهی به ساختار شهر در دورههای مختلف تاریخی تاثیرگذار بودهاند، حاصل تجربههای متعدد بشر در این کره خاکی است. به نظر میرسد تکتک این عوامل همچنان نیز بر شهر تاثیرات خود را میگذارند، ولی نکته مهم جهت رسیدن به یک الگوی مناسب این است که در به کارگیری این عوامل، باید اولویتها تعیین شود و سهم مناسب هریک برای نقشآفرینی در شهر مشخص گردد.
منابع
- جهانشاه پاکزاد، ۱۳۸۹،تاریخ شهر و شهرنشینی در اروپا، انتشارات آرمانشهر
- جهانشاه پاکزاد، ۱۳۸۸، سیر اندیشهها در شهرسازی ۱، شرکت عمران شهرهای جدید
- جیمز موریس، ترجمه راضیه رضازاده، ۱۳۸۸، تاریخ شکل شهر تا انقلاب صنعتی، انتشارات دانشگاه علم و صنعت
- سید محسن حبیبی، ۱۳۸۳، از شار تا شهر، انتشارات دانشگاه تهران
- مرتضی هادی جابری مقدم، ۱۳۸۴، شهر و مدرنیته، فرهنگستان هنر
- محمود توسلی، ۱۳۷۱، اصول و روشهای طراحی شهری و فضاهای مسکونی در ایران، مرکز مطالعات و تحقیقات معماری و شهرسازی ایران
ارسال نظر