پایان نخستین موفقیت طنز تلویزیون بدون مهران مدیری و رضا عطاران : دزد و پلیس
راه زیاده ولی سگم هست!
علیرضا مجمع
سریال دزد و پلیس با پایانی نسبتا خوب (مقولهای که در بهترین سریالهای تلویزیون همیشه فراموش میشود) به آخر رسید و تلویزیون ایران یکی از بهترین قصههای طنز خود را به درستی روایت کرد. این مساله البته در غیاب دو کارگردان قوی این گونه نمایش رخ داد: مهران مدیری و رضا عطاران.
به احترام رد پای پیمان قاسمخانی
علیرضا مجمع
سریال دزد و پلیس با پایانی نسبتا خوب (مقولهای که در بهترین سریالهای تلویزیون همیشه فراموش میشود) به آخر رسید و تلویزیون ایران یکی از بهترین قصههای طنز خود را به درستی روایت کرد. این مساله البته در غیاب دو کارگردان قوی این گونه نمایش رخ داد: مهران مدیری و رضا عطاران. ولی همچنان سایه پیمان قاسمخانی که میشود از او به عنوان بهترین فیلمنامهنویس کمدی تاریخ سینما و تلویزیون ایران نام برد، در این کار هم حس میشد. رد پای پیمان و حضور برادرش مهراب بهعنوان فیلمنامهنویس دزد و پلیس این نکته تلخ را یادآور میشود که اگر آنها در یک کار طنز حضور نداشته باشند بالطبع نمیتوان خیلی به آن کار اعتنا کرد. جای تاسف است، ولی حقیقت دارد. سیاهه کارهای پیمان قاسمخانی را اگر یک بار مرور کنید دیگر نیازی به پرحرفی من نیست: مارمولک، مکس، ورود آقایان ممنوع، سن پطرزبورگ، پاورچین، شبهای برره، مرد هزار چهره و... حقیقت دردناکی است که در این همه سال فقط یک نفر و نصفی (مهراب قاسمخانی را میگویم!) فیلمنامهنویس طنز در این کشور متولد شده است. دزد و پلیس آخرین تلاش برادران قاسمخانی بود که به ثمر نشست. تا کار بعدی خدا بزرگ است.
سریال «دزد و پلیس» به گفته دستاندرکارانش بیش از ۱۰۰ لوکیشن داشته و هر روز بازیگرانش را در گوشهای از تهران بزرگ جمع میکرده است. به گزارش ایسنا، روزی هم که سری به پشت صحنه این سریال زدیم، گروه «دزد و پلیس» مشغول ضبط سکانسهای پایانی در یکی از کوچههای فرعی پل رومی بودند؛ روزی که نویسندههای سریال در آخرین روزهای تابستان به مسافرت رفته بودند و فردایش هم تولد یکی از عوامل و البته آخرین روز کار بود.
بازیگران، برای تمرین گروهی دور هم جمع شدهاند، گریمور هم همزمان مشغول آماده کردن گریم مرجانه گلچین است. این اتاق، علاوه بر اتاق تمرین، اتاق لباس، گریم و استراحت عوامل هم هست. بهنام تشکر، هومن برقنورد، عزتالله مهرآوران، کمند امیرسلیمانی و مرجانه گلچین، بازیگرانی هستند که در این لوکیشن بازی دارند.
عزتالله مهرآوران، که چند صندلی آنطرفتر نشسته، با گریم عجیب و غریبش میگوید: کاری که ما انجام دادهایم از نوع طنزی است که هوشمندانه انجام شده و کمدی و لودگی نیست. ابزاری که در این صحنهها میبینید به درخواست کارگردان حیات مجدد پیدا میکند. حیات دیگری که در مقوله طنز یک نگاه هوشمندانه به آن شده است.
بهنام تشکر با تلفن همراهش که به یک اسپیکر کوچک وصل شده، یک قطعه موسیقی پخش میکند. بعد از تمام شدن این قطعه موسیقی، دور همان میز با هم در مورد «دزد و پلیس» صحبت میکنیم.
بهنام تشکر میگوید: فکر میکنم «دزد و پلیس» یک کار متفاوت است کاری که هم طنز و هم جدی است؛ به نظرم از آن سریالهایی است که مردم دنبال کنند؛ همه روی این کار خیلی زحمت کشیدند و فکر میکنم زحمتشان درست است. خیلی مواقع زحمت میکشیم، اما به نتیجه نمیرسیم، اما فکر میکنم خروجی این کار خروجی درستی باشد.
حالا نوبت ضبط یک پلان سکانس طولانی است؛ بعد از چندبار ضبط، آقاخانی به گروه استراحت میدهد و در این فاصله با هومن برقنورد همصحبت میشویم.
وقتی از او درباره لحن عجیب صحبت کردنش میپرسم، توضیح میدهد: کاراکتری که من بازی میکنم یک آدم ساده لوح ابله است؛ ولی خودش فکر میکند خیلی کاربلد است و هیچکس روی دستش بلند نمیشود؛ به همین دلیل باید صدایی برایش انتخاب میکردم که ابله بودن این آدم را تشدید کند به همین دلیل این صدا را برایش انتخاب کردم؛ چون اعتقاد من این است همانطور که یک کاراکتر جدید خلق میکنی این کاراکتر جدید مستلزم وجود یک سیمای جدید و یک فیزیک جدید است؛ بنابراین صدا هم جزوش میشود چون همیشه معتقدم کاراکتر باید یک صدای خاص هم داشته باشد.
دیالوگهایی در متن وجود داشت که ممکن بود نویسنده از روی آن رد شود. من دیالوگهای با مزه متن را پیدا کردم و از آن استفاده میکردم. دیالوگ «ما دو تا راه بیشتر نداریم»یا «را زیاده ،ولی سگم هست!» در متن بود، اما جای مانور بسیاری داشت و قابلیت این را داشت که در کار از آن استفاده کنم. گاهی مهراب با دیدن راشها، درمییافت که من از دیالوگی بجا استفاده کردم و آن را در متن میگنجاند. مثل «دوست خوب من» یا «ممنونم» اما من همه این تکیه کلامها را خرج نمیکردم و سعی کردم بجا از آنها استفاده کنم.
برقنورد هم مثل بهنام تشکر به تعدد لوکیشنها اشاره میکند و میگوید: «دزد و پلیس» کار خوب و دیدنی است و همه زحمت کشیدند؛ کار سختی بود که در یک سریال ۲۶ قسمتی، ۱۰۰ لوکیشن وجود داشته باشد. این ۱۰۰ لوکیشن به جز لوکیشنهای عبوری بودند؛ یعنی ما هر دو، سه روز یک جا بودیم. کارِ خیلی سختی بود ولی مطمئنم که نتیجه میدهد امیدوارم همه ببینند و لبخند با حالی بزنند و لذت ببرند.
با ادامه استراحت گروه، راه خروج از لوکیشن شرکت را در پیش میگیرم. در کوچه بنبستی که ساختمان شرکت در آن واقع شده، کمند امیرسلیمانی، قدمزنان با تلفن همراهش صحبت میکند؛ اما «دزد و پلیس» با بازی سعید آقاخانی در ساختمان شرکت همچنان ادامه دارد تا صحنههایی که در روزهای گذشته از شبکه سه سیما شاهدش بودیم، آماده پخش شود.
ارسال نظر