تا ابد عاشقانه خواهم خواند
بنیامین میگوید در آلبوم سوم او که به زودی منتشر خواهد شد، بیآنکه بخواهد به ۶ سال پیش بازگردد و خودش را تکرار کند، از نظر روش کار و نوآوری، رویکردی شبیه به آلبوم ۸۵ خواهد داشت. ماه رمضان امسال، بنیامین سنت شکنی کرد و تیتراژ برنامه تلویزیونی «ماه عسل» را خواند که بازخوردهای مثبتی از سوی تماشاگران تلویزیون پیدا کرد.
سومین آلبوم این خواننده جوان، به زودی منتشر خواهد شد که در آن بار دیگر مثلث هنری بنیامین بهادری، فرید احمدی (ترانه سرا) و نیما وارسته (تنظیم کننده آهنگها) مثل کار سال ۸۵ دور هم گرد آمدهاند. بنیامین بهادری از حساسیت های
پیشآمده در سال ۸۵ می گوید.
بهتر است گفتوگو را با آلبوم سومتان شروع کنیم که نزدیک به یک سال است علاقهمندان شما منتظر انتشار آن هستند و هنوز این اتفاق رخ نداده است. چرا؟
یک دلیل طول کشیدن آلبوم، وسواس ما بوده است. من به همراه دیگر هنرمندان گروه، خیلی دقت و تلاش کردهایم تا این مجموعه بتواند ضمن جلب رضایت مخاطبان، کاری نو و متفاوت هم باشد. کار ما شبیه کشف و استخراج طلاست.
با برنامهریزی، تجهیزات مناسب، هدفگذاری درست و... وارد معدن میشویم و یک باره و به صورت غیر منتظره با یک دیواره سنگی سخت یا مانع و مشکلی دیگر روبهرو میشویم که کار را به تعویق میاندازد. تاخیر در انتشار آلبوم سوم، ریشه در همین وسواسها و دقتهای ما دارد تا کاری متفاوت و ارزنده را به مخاطبان عرضه کنیم.
به ویژه که مثلث هنری آلبوم سال ۸۵ را یک بار دیگر شکل دادهاید.
چند سال با نیما وارسته همکاری نداشتیم، اما همیشه با هم دوست بودیم و این پلی شده تا برگردیم به زمانی که با فرید احمدی مثلث طلایی تشکیل داده بودیم.
با همکاری فرید و نیما، فکر میکنم این آلبوم سوم بتواند همه را راضی کند.
آلبوم ۸۵ که البته ۱۵ اسفند ۸۴ منتشر شد، تو فضای آن روزهای موسیقی پاپ ایران خیلی متفاوت و تازه بود. روی این متفاوت بودن از قبل فکر کرده و تصمیم گرفته بودی یا کارت را انجام دادی و این قدر متفاوت و تازه شد؟
وقتی آدم صبح بیدار میشود، دوست دارد روزی متفاوت را آغاز کند، این حس تو ذات انسان است. خب برای یک نفر که تو عرصه موسیقی کار میکند، این روحیه همیشه وجود دارد و دوست دارد آثاری متفاوت ارائه دهد.
من و فرید احمدی و نیما وارسته روی آن کار خیلی زحمت کشیدیم. من و فرید فقط دو سال کار کردیم تا بتوانیم یک زبان گفتاری جدید خلق کنیم. بعدش هم با نیما یک تیم سه نفره شدیم که دو سه سال کنار هم روی کار متمرکز شدیم. یعنی پشت آلبوم ۸۵، پنج سال فکر و کار خوابیده بود که تازه من ابتدا نمیدانستم خودم میخواهم آن را بخوانم.
خود این ماجرا هم خیلی جالب است. اگر یکی از قطعات آن آلبوم با صدای تو لو نمیرفت و مردم آن استقبال را نشان نمیدادند، آیا خواننده میشدی؟
ما آن قطعات را با تعداد زیادی خواننده کار کرده و البته خودم هم برای اتود خوانده بودم. من تنها در مقام آهنگساز آن را خواندم و دنبال خواننده میگشتیم تا آن را بخواند، اما چند تا تست زدیم و به نتیجه نرسیدیم. تا آنکه قطعهای که خوانده بودم، لو رفت و بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت. تا پیش از آن فکرش را هم نمیکردم من بخوانم.
وضعیت موسیقی پاپ ایران را چگونه میبینید؟
خیلی متنوع شده و خوب پیشرفت کرده است. روز به روز داریم فاصلهمان را با موسیقی پاپ جهان کم میکنیم.
ارسال نظر