سیدعلی ابطحی: معمولا هر زمان از اقتصاد دانش‌بنیان سخن گفته می‌شود، ذهن‌ها به شرکت‌های دانش‌بنیان و مجموعه‌های تحقیقاتی معطوف می‌شود که ماموریت اصلی آنها تولید دانش، تکنولوژی و محصولات جدید در حوزه‌های مختلف علمی است. برنامه‌های حمایتی از اقتصاد دانش‌بنیان نیز بیشتر رو به این جهت دارد. البته این حلقه از اقتصاد دانش‌بنیان، بسیار مهم و حیاتی بوده و طبیعتا باید مورد توجه قرار گیرد. اما اقتصاد دانش‌بنیان جهت بسیار مهم دیگری هم دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته و عبارت است از تولید محصولات دانش‌بنیان در بنگاه‌های تولیدی و خدماتی.


یکی از مسائلی که در اقتصادهای دانش‌بنیان مورد اهتمام زیادی قرار می‌گیرد، تولید و خلق دانش در بنگاه‌های اقتصادی است. یعنی خود بنگاه‌ها به‌جای اینکه تنها منتظر تولید دانش در یک موسسه تحقیقاتی و خرید آن باشند، خود نیز اقدام به تولید دانش در حوزه کالا یا خدمات تولیدی خود می‌کنند. بسیاری از بنگاه‌های پیشرو در اقتصاد جهان موقعیت برتر و مزیت‌های رقابتی خود را از سرمایه‌گذاری‌های هنگفت روی تحقیقات در تکنولوژی محصول یا تکنولوژی و روش‌های تولید خود به‌دست آورده‌اند که به ارائه محصول با کیفیت و جذابیت بیشتر و نیز روش تولید بهتر و کاهش بهای تمام‌شده منتج می‌شود. پر واضح است که هر دو حالت می‌توانند توانایی رقابتی و در نتیجه رشد بنگاه را با افزایش چشمگیری مواجه سازند. این موضوع تا حدی اهمیت دارد که بسیاری از بنگاه‌های پیشرو اقتصادی در جهان، بخش بزرگی از ساختار و هزینه‌های خود را به تولید دانش در درون خود اختصاص می‌دهند. از جمله برنامه‌های موثر در این حوزه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:


1- یافتن و جذب افراد خلاق در بخش تحقیقاتی بنگاه: معدن تولید دانش و ثروت در اقتصاد دانش‌بنیان، ذهن افراد خلاق است. گاهی جذب نیروی خلاق با جذب نیروی تحصیلکرده اشتباه می‌شود؛ چراکه هرکس تحصیلات آکادمیک بالاتر یا دانشگاه بهتر یا نمره بالاتر داشت، لزوما خلاقیت بیشتری ندارد و ممکن است تنها یک انسان بسیار سختکوش و البته مناسب برای بخش‌های اجرایی و نه تحقیقاتی باشد. خلاقیت یکی از استعدادهای خدادادی است که اگر در فردی وجود داشته باشد حتی با دانش معمولی از یک حوزه می‌تواند در آن حوزه تولید دانش و نوآوری کند. بسیاری از افراد خلاق در طول تاریخ کسانی بودند که لزوما در ساختار آموزشی نمره اول و حتی موفق محسوب نمی‌شدند اما در میدان نوآوری گوی سبقت را از همگان ربودند.


۲- سرمایه‌گذاری روی تحقیقات به عنوان بخش اصلی بنگاه: در بعضی موارد بنگاه‌ها، واحد تحقیق و توسعه هم دارند، اما سرمایه‌گذاری و توجه خاصی نسبت به آن ندارند و تنها به استخدام و حفظ تعداد محدودی نیرو در آن بسنده می‌کنند. در حالی که در بنگاه‌های پیشرو، مهم‌ترین بخش بنگاه، بخش تحقیقاتی آن است که سهم بسیار بزرگی از بودجه و برنامه‌های آتی بنگاه را به خود اختصاص می‌دهد.


3- ایجاد برنامه مدیریت دانش و بخش مربوط به آن در ساختار بنگاه: اهمیت دانش در سازمان به عنوان منبع اصلی ثروت و مزیت رقابتی باعث شد تا در کنار واحد تحقیق و توسعه، حوزه کاری یا واحد دیگری در سازمان تحت عنوان مدیریت دانش تجویز شود که به صورت تخصصی، ماموریت آن برنامه‌ریزی و مدیریت تولید، خلق و جذب دانش در بنگاه و همچنین مدیریت بهینه حفظ و استفاده از دانش در سطح بنگاه است.


۴- توسعه برنامه‌های حمایتی ملی از تحقیقات درون بنگاهی: مساله دیگری که در توسعه این بخش از اقتصاد دانش‌بنیان اهمیت دارد، توسعه برنامه حمایتی دولتی از این بخش است که می‌توان از آن جمله از برنامه‌های حمایتی و تسهیلات بلندمدت و کم بهره برای فعالیت‌های تحقیق و توسعه در بنگاه‌ها، ایجاد معافیت‌های مالیاتی در ازای هزینه‌های تحقیق و توسعه بنگاه‌های تولیدی و خدماتی و مشوق‌هایی از این دست نام برد. بنابراین به نظر می‌رسد با توجه به اینکه یکی از ارکان مهم و اساسی اقتصاد مقاومتی را موضوع اقتصاد دانش‌بنیان تشکیل می‌دهد، ضروری است در کنار تولید دانش در شرکت‌های دانش‌بنیان، موضوع تشویق تولید درون‌بنگاهی دانش و تکنولوژی، مورد توجه و اهتمام بیشتری قرار گیرد.