محمد صادق جنان‌صفت

وزارت نیرو، یک بدهکار راستگو به حساب می‌آید. مسوولان بخش برق وزارت نیرو بدون اینکه انکار کنند بیش از یک‌سال است حتی در رسانه‌های عمومی نیز میزان بدهی، نام طلبکاران و دلایل ناتوانی خویش را در پرداخت بدهی اعلام می‌کنند. این خبر دست‌کم هر ماه یک‌بار از طریق مدیران دولتی صنعت برق اعلام می‌شود و امروز نیز بار دیگر همین خبر را می‌خوانید. از طرف دیگر طلبکاران و پیمانکاران طرف قرارداد نیز طلبکاران بردباری‌اند. پیمانکاران نیز بیش از یک‌سال است رقم طلب خود را با صدای بلند و در هر جایی که امکان داشته باشد فریاد می‌زنند. آخرین خبر از اردوی طلبکاران بردبار این بود که یکی از شرکایشان در خطر ورشکستگی است.

داستان بدهکاران و طلبکاران تاریخی شده و کم‌کم هیجان خود را از دست می‌دهد. طلبکاران دیگر آن غوغای لازم برای دریافت طلب خویش را ندارند و چون با یک بدهکار راستگو و البته نیرومند که تنها خریدار کالای آنها نیز هست مواجه شده‌اند راه به جایی نمی‌برند.

پایان این داستان چه زمانی خواهد بود؟ آیا هیچ نهاد نیرومندتری از دولت وجود ندارد که به این داستان پایان دهد و مانع از تداوم پیامد‌های منفی آن شود؟ پیامد‌های این داستان عجیب چه خواهد بود؟ به نظر می‌رسد سلب اعتماد پیمانکاران از دادوستد با دولت، اگر توانایی این کار را داشته باشند، یکی از پیامد‌های این رویداد غریب است. کاهش سرمایه‌گذاری و کم‌نور شدن صنعت برق نیز قابل تصور است که ظاهرا مسوولان دولتی آن را کتمان نمی‌کنند. اما یک پیامد بدتر داستان بدهکاران راستگو و طلبکاران بردبار این است که افکار عمومی حرف هیچ‌کدام را باور نکنند. مگر می‌شود دولت نتواند پول مردم را بدهد و آیا قابل تصور است که طلبکاران همچنان بردبار باشند؟