یادداشت
بخندیم یا گریه کنیم؟
بعضی خبرها را وقتی میشنویم یا میخوانیم معلوم نیست باید خوشحال باشیم یا غمگین. به طور مثال به این خبر که از سوی خبرگزاری فارس مخابره شده توجه کنید: «یک منبع آگاه گفت ذخیره کالاهای اساسی تا پایان ۱۳۸۷ تامین شده است».
محمدصادق جنانصفت
بعضی خبرها را وقتی میشنویم یا میخوانیم معلوم نیست باید خوشحال باشیم یا غمگین. به طور مثال به این خبر که از سوی خبرگزاری فارس مخابره شده توجه کنید: «یک منبع آگاه گفت ذخیره کالاهای اساسی تا پایان ۱۳۸۷ تامین شده است». کالاهای اساسی کدامند؟ برنج، شکر، دارو، روغن نباتی و گندم تعدادی از مهمترین کالاهای اساسیاند.
در نگاه اول شاید خوشحال شویم که دولت به فکر غذای دو سال بعد مردم نیز است و چه کار خوبی کرده است، اما این همه داستان نیست.
معنای کار دولت این است که میلیونها دلار ارز را که میشد با آن کارخانههای شکر را بازسازی کرد، آبیاری اراضی را مکانیزه کرد، کارخانههای داروسازی را نوسازی کرد، ... برای خرید کالاهایی که قرار است دو سال بعد مصرف شود هزینه کرده است.
اگر همه خانوادههای ایرانی از این کار دولت تقلید کنند و شکر، برنج، دارو و روغن نباتی مورد نیاز دو سال بعد خود را انبار کنند چه وضعیتی پیش میآید؟ آیا بازار این کالاها به هم نمیریزد؟ دولت با خرید شکر، برنج، دارو، روغن نباتی دو سال بعد عملا مانع تولید بیشتر این کالاها در داخل نمیشود؟ برنجکاران، چغندرکاران، تولیدکنندگان دانههای روغنی، وقتی این کار دولت را مشاهده میکنند چه اشتیاقی برای تولید دارند؟ خوشحال باشیم یا غمگین؟ فقط امیدواریم مردم از دولت تقلید نکنند.
ارسال نظر