مریم چهاربالش

تعطیلات اجباری و ناخواسته سپری شد؛ چرخه‌ کاری برخی از کارخانه‌ها خوابید و در این مدت از زوایای مختلف این موضوع مورد بررسی قرار گرفت؛ برخی به ابعاد اقتصادی اشاره داشتند و برخی بی‌توجهی به برنامه‌ریزی را مهم‌ترین دلیل بروز معضل موجود دانستند و .... این دو روز تعطیلات سپری شد. در حالی‌که بنا به اخبار رسیده، هنوز بسیاری از واحدهای صنعتی بزرگ چرخشان به صورت کامل شروع به چرخیدن نکرده است. ساعت‌های کاری نیمه‌وقت از جمله عوارضی است که هم‌اکنون صنایع بزرگ تهران در جاده مخصوص کرج با آن دست به گریبانند و همین امر، بهره‌گیری از ظرفیت کامل صنایع را با تردید روبه‌رو کرده است.

همه تحلیل‌هایی که تاکنون در نقد تعطیلات نگاشته شده است، اما اگر از منظر دیگری بخواهیم به موضوع بنگریم، بحران انرژی بحران جدی صنایع است؛ هر چند وقوع این بحران برای نخستین بار نیست، اما در شرایط غیرجنگی شاید برای نخستین بار است که دامنه این بحران این چنین گسترش یافته است و تا واحدهای کوچک را نیز این‌چنین درگیر کرده است.

راهکار برون‌رفت از این شرایط چیست؟ در کشوری که یکی از مهم‌ترین تامین‌کنندگان انرژی جهان است، رخداد این بحران چه معنایی دارد؟

برای تحلیل دقیق این موضوع باید به دو نکته توجه داشته باشیم، نخست اینکه باید بپذیریم ساختار تکنولوژیک صنایع ما براستفاده غیربهینه از انرژی بنیان نهاده شده است. این مساله دلایل مختلفی دارد که از جمله می‌توان به قدیمی بودن تکنولوژی‌های به کار گرفته شده در صنایع اشاره کرد.

علاوه بر این ارزان بودن انرژی در این سال‌ها باعث شده است که صنعتگران نسبت به این موضوع بی‌توجه باقی‌بمانند. در این شرایط در حالی‌که دنیا در حال حرکت به سمت استفاده از سوخت‌های پاک و منابع تجدیدپذیر است، در عمل این موضوع در کشور ما در هاله‌ای از فراموشی قرار دارد و هنوز نمی‌توان صنایعی را یافت که پیشاپیش و بیش از درگیر شدن در بحران‌ سوخت‌های فسیلی به دنبال حل مشکلات خویش رفته باشند و به همین دلیل است که شاهد کار نیمه‌وقت صنایع هستیم و اگر کمی تیزبینانه‌تر بخواهیم به موضوع توجه کنیم باید بپذیریم که هدفمندسازی یارانه‌ها به شکل دیگری همه صنایع را با مشکل مواجه خواهد کرد و راهکار اساسی آن است که صنایع به فکر اصلاح ساختار تکنولوژیک خود باشند، در غیر این‌صورت از این پس در کنار تمام مشکلات موجود که باعث افت بهره‌وری در صنایع کشور می‌شود، موضوع انرژی به شکل پیچیده‌تری صنعتگران را درگیر خواهد کرد.

نکته دیگری که در این روزها بیش از گذشته خود را نشان داد، در اولویت نبودن تامین انرژی صنایع است. این امر موضوع جدیدی نیست، در اوج سرما قطعی انرژی صنایع، اولین گزینه‌ای است که دولتی‌ها انتخاب می‌کنند و در اوج گرما نیز که تامین برق موردنیاز با مشکل مواجه می‌شود، باز هم صنایع اولین قربانی هستند و البته با توجه به دولتی بودن بخش عمده صنایع نقدهای جدی نیز در این حوزه شکل نمی‌گیرد.

این در حالی است که نگاه دولت به صنایع و حتی صنایع دولتی باید تغییر پیدا کند؛ چرا که صنایع به عنوان چرخه بهره‌وری جامعه علاوه بر ارزش افزوده‌ای که ایجاد می‌کنند، در برابر ذی‌نفعان مختلف از جمله کارکنان، مشتریان و سهامداران پاسخگو هستند و در این مسیر باید با کمترین ریسک روبه‌رو شوند. خلاصه کلام آنکه مشکل پیش آمده از این جنس غیرقابل تکرار نیست؛ بنابراین باید مشکل را به شکل پایه‌ا‌ی‌تر نگریست و آن را رفع کرد؛ این مسیری است که می‌تواند صنایع را از حلقه مفقوده جاری بیرون بکشد.