مریم چهاربالش

روز کارگر یک روز بین‌المللی است؛ اما هر کشوری متناسب با شرایط خود و با نیم‌نگاهی به تحولات بین‌المللی به واکاوی شرایط کار در کشور خود می‌پردازد. در یک نگاه کلی همواره تقابلی عظیم بین کارگر و کارفرما وجود داشته است؛ اما به نظر می‌رسد که در دهه گذشته به دلیل پیوند عمیق بین منافع بخش‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی با یکدیگر، برخی نگاه‌ها تفاوت یافته است. هر چند ما تا آن نقطه فاصله بسیار داریم؛ اما بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته به این نتیجه رسیده‌اند که قطار توسعه جامعه در شرایطی به سرانجام می‌رسد که تمام واگن‌های آن از شرایط نسبی مناسبی برخوردار باشند؛ در غیر این‌صورت هرگونه نابرابری و محرومیت، در نهایت منجر به خارج شدن این قطار از ریل می‌شود و آن وقت منافع همه مسافران اعم از سرمایه‌دار یا کارگر، غنی یا فقیر و... از بین خواهد رفت. در ایران نیز هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوبی که بتوانیم منافع دو جانبه کارگر و کارفرما را تامین کنیم فاصله داریم؛ اما نباید این نکته را از نظر دور داشت که با توجه به توانمندی‌های کشور، بهبود شرایط اشتغال، امری دور از دسترس نیست؛ از جمله اینکه با فراهم آوردن فرصت‌های شغلی بهتر، افراد باید از الزام انتخاب شغل رهایی یابند. به عبارت بهتر هم‌اکنون بسیاری از افراد برای دسترسی به حداقل درآمد، حاضر به پذیرش هر شرایطی می‌شوند؛ البته این امر باعث کاهش هزینه نیروی ‌انسانی بنگاه‌ها می‌شود؛ اما در نهایت مانع جذب نیروی‌انسانی متخصص در درون ساختارهای صنعتی کشور شده و چرخه عدم توسعه‌یافتگی فضای صنعتی را تشدید می‌کند. اگر بخواهیم از یک زاویه نو به این موضوع نظر بیفکنیم، مدیران ارشد بنگاه‌های صنعتی دنیا به این نتیجه ملموس و واقعی رسیده‌اند که جلب رضایت کارکنان، فراتر از تامین‌های مادی و در چارچوب فراهم آوردن رشد کارکنان، باید رقم بخورد؛ چرا که در غیر این صورت، مسیر سازمان‌ها که امروز به عرصه‌ای اجتماعی- اقتصادی تبدیل شده‌ به فضایی ناموفق تبدیل خواهد شد. در این بین «پیتر سنگه» استاد دانشگاه ماساچوست و یکی از برترین‌های نظام مشاوره مدیریت که بیشترین سابقه مشاوره‌اش در سازمان‌های آمریکایی است؛ در کتاب «پنجمین فرمان» خود خطاب به مدیران بنگاه‌های صنعتی می‌گوید:‌ «افراد به صورت جوانان باهوش، تحصیل‌کرده و سرشار از انرژی وارد کار می‌شوند و با تمام وجود علاقه‌مندند که منشا تغییر شوند؛ زمانی که به سی سالگی می‌رسند تعداد کمی از ایشان در دور رقابت باقی مانده‌اند و بقیه آنها هفته را می‌گذرانند تا در تعطیلات آخر هفته به دنبال علاقه‌مندی‌های خود بروند؛ چرا که آنها تعلق و همبستگی‌شان را از دست می‌دهند.»این نقل قول از این جهت بود که موضوع ایجاد انگیزه در کارکنان سازمان‌ها و تامین حقوق آنها در دنیای کنونی فراتر از ابعاد مادی رفته است؛ البته نه به این معنا که تامین منافع مادی مهم نیست،‌ بلکه سازمان‌های جدید در حوزه منابع انسانی خود با چالش‌های جدید و جدی‌تری روبه‌رو شده‌اند. این چالش‌ها حتی در توسعه‌یافته‌ترین کشورها نیز جریان دارد. بنابراین اگر به بهره‌وری بالاتر در صنعت می‌اندیشیم، باید شرایطی را فراهم کنیم که نیروی‌انسانی سازمان‌ها بیشترین تعلق را به سازمان خود احساس ‌کنند. در این بین، روز کارگر فرصتی است که هم کارگران و کارکنان سازمان‌های تولیدی و صنعتی کشور و هم مدیران به این موضوع با دقت‌نظر بیشتری نظر بیفکنند.