درباره روز صنعت و معدن
وقتی حاشیه به متن میرود
وظیفه صنعت چیست؟ رفع محرومیت، ایجاد اشتغال، تامین درآمد، گسترش علم و فن، تحکیم روابط و مناسبات سیاسی و بینالمللی، تحول فرهنگ جامعه و...؟
حسین حقگو
وظیفه صنعت چیست؟ رفع محرومیت، ایجاد اشتغال، تامین درآمد، گسترش علم و فن، تحکیم روابط و مناسبات سیاسی و بینالمللی، تحول فرهنگ جامعه و...؟ این همه و بسیاری دیگر از موارد البته از مزایای گسترش صنعت است. به همین دلیل نیز این حوزه فعالیت چنین مهم و محوری است. اما موارد فوق وظیفه صنعت نیست. وظیفه صنعت آن است که کالای مرغوب و ارزان تولید نماید. اگر صنعت بتواند این وظیفه ذاتی خود را محقق کند قطعا متناسب با شرایط، مزیتهای نسبی و مناسبات و نیازمندیهای جامعه به درجاتی آن نیازهای دیگر اقتصادی و اجتماعی نیز برطرف خواهد شد. نکته فوق شاید نکتهای بدیهی تصور شود، اما عملکردها چیز دیگری را نشان میدهد. نگاهی به انبوه طرحهای صنعتی کشور در طول دو سه دهه اخیر به خوبی نشان میدهد که مقصود و هدف بخش بزرگی از این طرحها و پژوهشها نه تولید کالای رقابتی در اندازه بازارهای جهانی، بلکه تامین شغل برای خیل عظیم بیکاران، توسعه مناطق محروم و عقبمانده، بسط و گسترش مناسبات سیاسی خارجی و... بوده است. بخش مهم از عدم توفیق در توسعه صنعتی را نیز دقیقا باید در همین نکته به ظاهر بدیهی جستوجو کرد. وقتی حجم عظیم منابع ارزشمند و کمیاب مادی و انسانی در جهت یک هدف مشخص و اصیل یعنی تولید کالای رقابتی سمتدهی نمیشود و این منابع تحت عنوان صنعت و توسعه صنعت اما برای رفع و رجوع سایر معضلات اقتصادی - اجتماعی صرف میشود، آنگاه میتوان حدس زد که چرا در چنین سطحی از توسعه صنعتی قرار داریم. منابع غنی طبیعی، نیروی انسانی مجرب و باهوش و ارزان، تجربه تاریخی چند دهه فعالیت صنعتی، موقعیت فوقالعاده مناسب اقتصادی و جغرافیایی به لحاظ دسترسی به بازارهای بزرگ منطقهای و بینالملل از طریق مرزهای آبی و خاکی، دلارهای نفتی و... چرا از پس چند دهه فکر و فعالیت انسان ایرانی نتوانسته است آنچه را که سزاوار آن است ایجاد کند؟ منطق علمی و تجارب بشری نشان داده است که اصل گرفتن «حاشیه» و به حاشیه بردن «متن» جز واماندن و پس رفتن نتیجهای عایدمان نمیکند. پس بهتر آن است که از «صنعت» انتظار داشته باشیم که به وظیفه خود عمل کند. یعنی آنکه با محوریت یافتن این حوزه در برنامهریزیهای اقتصادی فضایی فراهم شود که به واسطه افزایش سطح درآمد جامع از طریق بازدهی افزونتر صنعت نسبت به سایر حوزههای اقتصادی، افزایش بهرهوری از طریق ایجاد روشها و اختراع ابزارهای نوین تولید، افزایش و رشد مهارتها و توانمندیهای علمی و فنی و سطح دانش، سبب رشد تقاضا برای محصولات مختلف صنعتی، فرهنگی (مطبوعات، سینما، کتاب و...) و خدماتی (حملونقل، بیمه، سیستم بانکی، آموزش و مخابرات و...) و در نتیجه ایجاد مشاغل مختلف و متنوع و بسیار شود و در اثر همافزایی ایجاد شده نیز به دولت امکان اخذ مالیاتهای بیشتر و در نتیجه ارائه خدمات بهتر در عرصههای بهداشتی، آموزش، نظم و امنیت و...، در یک کلام پیشرفت و توسعه جامعه را دهد. پس عاقلانه آن است که از هر وسیله همان کاری را که وظیفه آن است طلب کنیم و هرم را بر قاعده آن بنشانیم.
ارسال نظر