توسعه‌ نایافتگی صنعت ایران-1

مرتضی الویری

رقابت نفس‌گیر جامعه‌های گوناگون برای به دست آوردن سهم بیشتری از قدرت، ثروت و درآمد جهانی، نخبگان و رهبران سیاسی هر جامعه‌ای را به این فکر می‌اندازد که باید رشدهای بالای اقتصادی را یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر فرض کند. ایران نیز از این قاعده بیرون نیست و برای ادامه زندگی همراه با سرافرازی باید رشد و بالندگی و توسعه اقتصادی شتابان را در دستور کار داشته باشد. در غیر این صورت، بیم آن می‌رود بدون اینکه جنگ و لشکرکشی به این سرزمین‌ کهن انجام شود تنها به دلیل ضعف بنیه اقتصادی و از دست دادن بازار داخلی و نیافتن جای پایی در بازارهای جهانی و منطقه‌ای از پای درآید و فقط نامی از آن بماند.

برای دستیابی به رشدهای شتابان و عبور از مرز توسعه نایافتگی چه باید کرد؟ بدون تردید، «تفاهم و سازگاری ملی» میان گروه‌های اجتماعی متفاوت و احزاب و جمعیت‌های سیاسی در حالی که اصل شریف رقابت منطق بر قاعده‌های پذیرفته‌شده باید حفظ شود و از پایداری و ماندگاری این مرز و بوم است. راه رسیدن به سازگاری ملی از کدام مسیر می‌گذرد؟ گفت‌و‌گو و تعامل مثبت و شنیدن حرف‌ها و عقاید و ایده‌های یکدیگر، مدارا و تساهل گروه‌های اجتماعی، آینده‌نگری و آینده پررهی و استفاده از همه نیروهای مادی و فکری از الزام‌های سازگاری ملی است. از شرایط گفت‌و‌گو و تعامل یکی هم این است که هر فرد و جریان فکری و سیاسی از باورهای کهن و بازدارنده عبور کرده و فروتنی غیرضروری را دور بریزد و توانایی‌های خویش را آشکار کند. به همین دلیل و پیش از ورود به بحث اصلی این نوشته یادآور می‌شوم نگارنده به لحاظ رشته تحصیلی، سابقه، کیفیت و نوع فعالیت‌هایم قبل از پیروزی انقلاب (ذوب‌آهن اصفهان و ایران ناسیونال) در ۲۸ سال گذشته در سطحی قرار دارم که بتوانم در موضوع اصلی نوشته حاضر یعنی «توسعه نایافتگی صنعت ایران و راه عبور از آن» اظهار نظر و داوری کنم.

حضور فعال در مجلس قانون‌گذاری ایران در دهه ۱۳۶۰ و ریاست در کمیسیون‌های صنایع و معادن و برنامه بودجه در مجلس‌های اول و سوم و حضور جدی‌ در تدوین پیش‌نویس برنامه اول توسعه (۱۳۷۲-۱۳۶۸) راه را برای آشنایی‌ام با زوایا و گوشه‌های صنعت ایران هموار کرد.

فعالیت در امور اجرایی صنایع و معادن در سطوح معاونت بخش طرح و برنامه موجب شد آشنایی‌ام با پدیده صنعت در ایران عمیق‌تر و پردامنه‌تر شود. ریاست دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد ایران در دوره دولت‌های گذشته و فعالیت در نقش سفیر ایران در کشور اسپانیا موجب تقویت آشنایی‌ام با پدیده صنعتی شدن در ایران و سایر کشورها شده است.

اکنون که قرار است درباره مسائل صنعت ایران در روزنامه وزین دنیای اقتصاد نکاتی را یادآوری و توضیح دهم هم پیش از هر چیز این پرسش را مطرح می‌کنم: آیا با استناد به شاخص‌های توسعه یافتگی صنعتی پذیرفته شده توسط نهادهای بین‌المللی و دیدگاه‌ کارشناسان می‌توان ادعا کرد ایران یک کشور توسعه یافته صنعتی است یا باید قبول کرد که کشورمان به لحاظ سطح توسعه صنعتی در مرتبه‌ای نازل قرار دارد؟ به‌رغم میل باطنی‌ام پاسخ من این است که صنعت ایران توسعه نایافته است. برخی از شاخص‌های توسعه یافتگی صنعتی که می‌توان با استناد به آنها این ادعا را اثبات کرد به شرح زیرند:

نسبت ارزش افزوده صنعت به تولید ناخالص داخلی: این یک شاخص پذیرفته شده جهانی برای تشخیص درجه توسعه یافتگی صنعتی جامعه‌ها است. آمارهای ارائه شده و در دسترس نشان می‌دهد در دوره زمانی ۱۹۹۹-۱۹۶۰ رشد صنعتی در ایران ۷/۹درصد، در کشورهای صنعتی ۶/۲۵درصد و در کشورهای آسیای شرقی ۳/۲۰درصد بوده است.نسبت صادرات صنعتی به کل صادرات که یکی دیگر از شاخص‌های توسعه صنعتی به حساب می‌آید نیز وضعیت نامطلوب ایران را در مقایسه با کشورهای صنعتی و کشورهای آسیای شرقی نشان می‌دهد. نسبت صادرات صنعتی به کل صادرات در سال‌های ۱۹۹۹-۱۹۶۰ در ایران ۴۷/۲درصد، در کشورهای صنعتی ۶/۷۷درصد و در کشورهای آسیای شرقی ۱/۴۴درصد بوده است که فاصله بعید ایران را با دو دسته از کشورها نشان می‌دهد.

نسبت ارزش افزوده صنعت به سرمایه: براساس آمارهای در دسترس عدد شاخص یاد شده در سال‌های ۱۹۹۹-۱۹۶۰ در ایران ۶۸/۰، در کشورهای صنعتی ۹۹/۰ و در کشورهای آسیای شرقی ۷۹/۰ بوده است. متوسط رشد سرانه تولیدات صنعتی ایران و کشورهای آسیای شرقی نشان می‌دهد که عدد این شاخص برای ایران در سال‌های ۱۹۹۹-۱۹۶۶ معادل ۶/۵درصد و برای کشورهای آسیای شرقی ۳/۱۵درصد بوده است. با توجه به شاخص‌های یاد شده و تفاوت‌های اندک آن در دهه گذشته و همچنین عبور برخی کشورها ازمرحله صنعتی شدن می‌توان ادعا کرد ایران در توسعه نایافتگی صنعتی به سر می‌برد. اگر عامل بهره‌وری کار و سرمایه در صنعت، سطح تکنولوژی به کار گرفته شده در بنگاه‌های صنعتی ایران در مقایسه با سایر کشورها را نیز به عنوان معیارهای مناسب برای اندازه‌گیری سطح توسعه صنعتی در معاملات بگنجانیم وضعیت بهتر نمی‌شود. تسخیر بازار تولیدات صنعتی ایران - کالاهای مصرفی و سرمایه‌ای- توسط کشورهایی مثل چین، کره‌جنوبی، تایوان، سنگاپور، ترکیه، هند و... نشان می‌دهد که ایران به لحاظ سطح توسعه صنعتی در مرتبه شایسته‌ای قرار نگرفته است. در نوشته بعدی به این پرسش می‌پردازیم که آیا «توسعه صنعتی هنوز راه نجات دارد»؟