مخترع برتر کشور درباره خطرات «پسماندهای صنعتی» میگوید
آلایندههای صنعتی؛ عبور از مرز اضطرار
عکس:نگار متیننیا
مدیریت پسماندهای صنعتی در ایران به موازات توسعه صنایع و معادن سابقه چندانی ندارد. این در حالی است که پیامدهای منفی ناشی از این پسماندها بر انسان و محیطزیست جبرانناپذیر است.
گفتوگو: یوسف بهمنآبادی
عکس:نگار متیننیا
مدیریت پسماندهای صنعتی در ایران به موازات توسعه صنایع و معادن سابقه چندانی ندارد. این در حالی است که پیامدهای منفی ناشی از این پسماندها بر انسان و محیطزیست جبرانناپذیر است.
دکتر «مریم کارگرراضی»، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال و محقق در این زمینه است. وی اخیرا از نماینده سازمان ملل و رییس WIPO نیز لوح تقدیر و مدال طلا بهترین مخترع در سال ۲۰۰۷ را در ایران دریافت کرده است. «کارگر راضی» معتقد است: بهکارگیری روشهای پیشرفته در مدیریت پسماندها میتواند نه تنها عواقب وجود پسماندها و زبالههای صنعتی را کاهش دهد؛ بلکه سایر هزینههای تولید را نیز پایین آورد. این مصاحبه در حاشیه همایشی درباره برترینهای پژوهش و نوآوری در حوزه مدیریت شهری انجام شده است.
بهعنوان اولین سوال بفرمایید که چرا مدیریت پسماندهای صنعتی اهمیت دارد؟
عناصر آلاینده خاص و فلزات سنگین بهعنوان پسماندهای صنعتی تجمع پیدا کرده و با جریان آب وارد منابع آب زیرزمینی و در نتیجه وارد زمینهای کشاورزی شده و موجب به خطر افتادن سلامت انسان و محیطزیست میشوند. از اینرو، حذف این آلایندهها بهعنوان پسماندهای صنعتی و در برخی موارد بازیافت آنها در صورتی که مقرون به صرفه باشند جزو پروژههای بسیار با اهمیت است.
بسیاری از بیماریها همچون سرطان و بیماریهای خونی که در بلندمدت علائم اصلی آن بروز میکند از همین آلایندههای صنعتی نظیر فلزات سنگین ناشی میشوند طوری که این آلایندهها در خون نفوذ کرده و با تجمع در بافتهای مختلف بدن و با علائم بسیار سطحی مشابه بیماریهای دیگر بروز میکنند. برخی از عناصر نظیر کادمیم، جیوه و سرب جذب ریشه گیاهان میشوند که ما بدون آگاهی از سلامت مواد غذایی، آنها را مصرف میکنیم.
برای مهار پسابهای صنعتی چه فعالیتهایی صورت گرفته است؟
البته این مورد از سالها قبل در ایران مورد توجه بوده است. ما در این زمینه ۸ طرح ارائه دادهایم که برخی از این طرحها به دلیل نیاز صنایع اجرا شده است و برخی طرحها هم گزارش شده، پایلوت شده و برای اجرای صنعتی آنها برنامهریزی صورت میگیرد. یکی از طرحها، جایگزینی سیانور بود. سیانوری که در فرآیند سیانوراسیون لیچینگ معادن طلا بهکار میرود. در واقع، استفاده از سیانور تنها روش کلاسیکی است که در همه کشورها در بخش لیچینگ طلا به کار میرود؛ یکی از معادن بزرگ و فعال ایران که کانی سولفید استحصال میکند سه برابر کانیهای اکسیدی سیانور مصرف میکند. این مساله منجر به آلودگی هوا و منابع اطراف میشود. با توجه به اینکه استفاده از سیانور بالا، هزینهها را افزایش میدهد، از واکنشگر دیگری بهره برده شد که علاوه بر نداشتن جنبه سموم سیانور، در رقابت با این ماده موفقتر بود. همچنین مصرف سیانور را تا حد قابلتوجهی کاهش داد و از کارایی بالاتری هم برخوردار بود و این طرح برای نخستین بار در دنیا مطرح شد و بهعنوان پایلوت صنعتی مورد اجرا قرار گرفت که در حال حاضر برای استفاده در صنایع برنامهریزی میشود.
سال گذشته نیز یکی از معادن فعال روسیه از این روش استفاده کرد، هر چند که ایران این روش را برای نخستینبار گزارش داد.
آیا بر روی سایر صنایع نیز مطالعهای انجام نشده است؟
از دیگر آلایندهها، پساب زیادی حاصل از اسیدشویی در استحصال شمش است که دارای مقادیر بسیار کمی طلا، نقره و فلزات واسطه دیگر است. آلودگی اسیدی این پساب به قدری بالا است که امکان بازیافت همان مقدار ناچیز طلا و نقره وجود ندارد. از این رواست که پساب پس از خنثیسازی را وارد باطله میکنند. روشی که ما برای این بخش ارائه دادهایم، بازیافت طلا و نقره است که در این طرح، با استفاده از نانوتکنولوژی، مواد بازیافتی به ذرات مشخص تبدیل میشود. با این روش، ارزش افزوده طلای بازیافت شده ۳۰ تا ۴۰ برابر شد. این روش توجیه اقتصادی دارد و از طرف مراجع علمی هم تایید شده و در کنفرانسهای بینالمللی رتبه خوبی گرفته است و به محض اعلام آمادگی صنایع آن را ارائه میدهیم.
ظاهرا برخی از پسماندهای صنعتی عامل بیماریهای مزمن و کشنده نظیر سرطان است؟
بله- یکی دیگر از فعالیتهای انجام شده توسط تیم ما استفاده از نوعی زئولیت برای حذف آلودگی کرومات بوده است. کروماتها و ارسناتها از قدیم بهعنوان عوامل سرطانزا با توان تجمعی و ماندگاری بالا معرفی شدهاند. البته روشهای مختلفی برای بازیافت این نوع پساب وجود دارد که به نسبت پرهزینه و زمانبر است و به این دلیل بیشتر واحدهای صنعتی از پیادهسازی آن طفره میروند. در این طرح، از نوعی زئولیت با نام کلینوپتیلولیت استفاده میشود که با استفاده از نوعی واکنشگر اصلاح شده است. بهترین نوع این زئولیت در ایران وجود دارد که قیمت بسیار مناسبی داشته و منابع آن به وفور یافت میشود و همچنین از مرغوبیت بیشتری نسبت به سایر کلینوپتیلولیتهای جهانی برخوردار است. لازم به ذکر است، گزارش اولیه این پروژه را در سال ۱۳۷۲ ارائه دادهایم.
این زئولیت پس از اصلاح سطح، خواص منحصر به فردی پیدا میکند. به این معنا که قادر است آنیونهایی با حجم بالا را جذب کند و ما پس از جذب کرومات از محلول آلوده، توانستیم دوباره ماده اصلاحکننده سطح را بازیافت کنیم!
آیا حذف کرومات از محیط واحدها به مرحله اجرا رسیده است؟
البته! حذف کرومات از محیط کارگاهی برای برخی کارخانههای بزرگ در حال انجام است که تنها از طریق شرکت حمایتکننده صنایع برای حذف کرومات پساب آوردهاند و در برخی موارد نیز به دلیل پیچیدگیهای آن غیرفعال شده است و در نتیجه روش ارائه شده در این طرح، به دلیل ارزان بودن و صرفه اقتصادی داشتن و نیز تخصصی نبودن آن مناسب است.
سیستم خنثیساز پساب آزمایشگاهی از دیگر طرحهای انجام شده است که قابل استفاده در آزمایشگاههای تحقیقاتی، آموزشی و تشخیص طبی است. از آنجا که اکثر آزمایشگاهها، کانال مجزایی برای دفع پسابهای اسیدی و بازی بوده و خروجی به جز کانال شهری ندارند و با توجه به متغیر بودن وضعیت خاک در ایران، زمینه نفوذ این آلایندهها در منابع مختلف بالا است ضمن این که ورود آن به مجرای دفع پساب موجب خوردگی و یکسری مشکلات برای سیستم تاسیساتی میشود؛ بنابراین سیستم ارائه شده به صورت یک پکیج بسیار کوچک است.
اما به دلیل خطرات زیستمحیطی باید این مساله جدی گرفته شود، آیا این طور نیست؟
به اعتقاد من، ضرورت استفاده از این سیستم برای هر واحد آزمایشگاهی وجود دارد. قیمت این سیستم ارزان و کار با آن آسان است. از دیگر روشهای ارائه شده، استحصال سلنیم از غبار کارگاهی و صنعتی است. کارگاههایی در اطراف شهرهای صنعتی همچون تهران، کرمان، اصفهان و غیره وجود دارد که این کارگاهها خصوصی هستند که پسماند یا لجن یک مرکز صنعتی را که دارای مقادیر کمی از فلزات هستند گرفته و آنها را با استفاده از روشهای متالوژی در کورههای بلند، استحصال میکنند.
بهعنوان مثال در لجن پر مس آندی، بالا بودن میزان این لجن موجب شده تا کارخانه مزبور آن را به مزایده بگذارد و کارگاههای برخوردار از صلاحیت و استانداردهای لازم این کار را میپذیرند و به استحصال فلزات مربوط میپردازند.
در این میان، غبارهای خارج شده از این کورهها دارای آلایندههایی همچون سلنیوم هستند که بهعنوان یک عنصر ارزشمند قابل استحصال است. در طرح مذکور، علاوه بر جلوگیری از ورود سلنیوم به اتمسفر، استحصال نیز میشود. در حد خلوص ۹/۹۹درصد و به صورت فلزی بوده و قابل ارائه به بازار است. این در حالی است که سلنیوم مصرفی کنونی واحدها، وارداتی است و قیمت بالایی دارد.
چرا کمتر به تبعات تولید پسماندهای صنعتی توجه میشود؟
من فکر میکنم با توجه به پیچیدگی بالای صنایع، کمتر کسی از آلودگی مختلف پسابهای آنها اطلاع دارد. بهعنوان مثال، کارخانه چاپ عکس برگردان جزو واحدهای جنبی کارخانههای چینی و سرامیک است که به تولید طرحها و نقشهها میپردازد.
طرحها عکسبرگردان بر شابلونها نقش میبندد. این شابلونها تکنولوژی خاصی دارند و در حد میکرونی هستند و از الیاف خاصی برخوردارند تا عکسبرگردان با ظرافت کامل چاپ شود. پس از انجام طرحها و چاپ عکسبرگردانها شابلون به رنگ، چسب و رزین آلوده است و باید با قویترین حلالها شستوشو داده شود. در حال حاضر، حلالی که مورد استفاده قرار میگیرد متاسفانه تولوئن است و خاصیت سرطانزایی آن محرز شده است. طوری که در فعالیتهای آزمایشگاهی حذف شده و در فعالیتهای تحقیقاتی با یکسری احتیاطها و محافظتهای ویژه بهکار میرود ولی این ترکیب را پرسنل کارگاه بدون اطلاع از این امر تحت عنوان تینر صنعتی استفاده میکنند.
امتیاز خوب تینر صنعتی حذف یکباره رنگ، لاک و رزین است. با توجه به خطرناک بودن این ماده، کارخانههای دارای حجم بالای شابلون در پایان روز این شابلونها را در مخازن شستوشو قرار داده و با استفاده از ماده شستوشو تمیز میکنند که البته از حلال با خواص دیگر ولی با همان خطرزایی را تامین میکنند از آنجا که این دستگاه با حرارت و در یک سیستم بسته کار میکند بنابراین از حلالهای موجود در ایران نمیتوان استفاده کرد. این حلال را نیز همان شرکت ارائهدهنده دستگاه شوینده تامین میکند. حلالی که ما ارائه دادیم قادر است در سیستم شستوشو وارد شود، همچنین استانداردهای ایمنی آن را گرفتهایم و ضمن اینکه هیچ آسیبی به کاربر نمیرساند و حتی کاربر میتواند بدون ماسک با آن کار کند و چنانچه با پوستش تماس پیدا کرد آسیبی نخواهد دید. همچنین اینکه تمام مواد اولیه مورد استفاده این حلال در ایران موجود است و شرکتهای پتروشیمی، آنها را تولید میکنند.
به هرحال، قضیه پسماندهای صنعتی بهدلیل اینکه دارای آلاینده مواد معدنی یا آلی استفاده میشود گریزناپذیر از حوزه مدیریت شهری نیست به این معنا که در کنار هر کارخانه و معدنی، جمعیتی نیز ساکن است. برای مثال، کارخانهای که ۱۰۰ نفر پرسنل دارد جمعیتی حداقل ۵۰۰ نفری بهطور مستقیم با آن در ارتباطند و ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر به صورت غیرمستقیم (اعم از راننده، پیمانکاران و غیره) با این واحد در تماس هستند.
آیا تمام طرحهایی که اشاره کردید، اجرایی شده است؟
در میان طرحهای مذکور، طرح استفاده از آمونیاک اجرایی شده است. طرح حلالها سه ماه در کارخانهای با ظرفیت بالا در سیستم شستوشو مورد استفاده قرار گرفته است. استحصال سلنیوم اجرایی شده و کارگاهی در مقادیر تن تهیه شده، سیستم خنثیساز نیز قابل ارائه است و هر واحد صنعتی درخواست کند ما یک روز در اختیارش قرار میدهیم و آموزشهای لازم را نیز ارائه میکنیم.
تهیه نانوذرات طلا و نقره نیز در حد آزمایشگاهی انجام شده و در حد پایلوت صنعتی نیز تست شده است و اجرای آن بستگی به درخواست واحدهای صنعتی دارد.
در مورد شیشه اپال بوروسیلیکات نیز به دلیل فرمولی بودن آن نمیتوانم ارائه کنم و چنانچه زمینه آن مناسب باشد، فرمول را ارائه میدهم و بهتر هم خواهد بود که ایران تولیدکننده این مورد باشد.
به هرحال، در زمینه دفع پسماندهای صنعتی با توجه به اهمیت آن باید کار شود.
در زمینه انجام شدن طرحها چقدر از شما حمایت شده است؟
من بهعنوان هیات علمی دانشگاه از واحدهای تحقیق و توسعه (R&D) و کارخانهها ایدهها و مشکلاتشان را گرفته و با آنها کار کردهام و واحد R&D پروژه را پیش برده است. ولی در زمینه اجرایی شدن نه تنها در زمینه پسماندهای صنعتی بلکه در بسیاری از پروژهها یکسری مشکلاتی داریم که شاید با تعامل واحدها و حمایت آنها بتوان طرح را اجرایی کرد.
در کشورهای پیشرفته، چنانچه صنعتی مشکلی را مطرح کند و طرحی در حد آزمایشگاهی و در یک واحد تحقیقاتی جواب دهد، بهسرعت آن را اجرایی و صنعتی میکنند ولی در ایران زمان میبرد و محقق میبیند در یک کشور اروپایی همان طرح انجام میشود اما هنوز طرح او در صنایع ایران با چالش روبهرو است و اجرا نشده است.
به اعتقاد شما، ما در زمینه مدیریت پسماندهای صنعتی و معدنی تا چه اندازه موفق بودهایم؟
مدیریت پسماند صنعتی نسبت به دیگر مدیریتهای دیگر در حوزه شهری، صنعتی و... یک موضوع جدید است. بهعنوان مثال مفهوم حفاظت و ایمنی سالها پیش مطرح شده و اکنون در سطح پیشرفتهای اجرا میشود. سیستمهای کنترلی که ما برای محافظت داریم، سیستمهای به روز است اما کنترل پسماند صنعت و مدیریت آن نسبت به روند رو بهرشد شهر، معادن و کارخانهها عقب است. به اعتقاد من، این مساله باید در اولویت بسیاری از طرحها قرار گیرد تا خود را به فرآیند توسعه برسانند. به این معنا که پیش از تاسیس هر کارگاه و واحد صنعتی، روی پساب آن فکر کنند چرا که میتواند تاسیسات آنجا را تحتالشعاع قرار دهد، علاوه بر این، مساله پسماند صنعتی یک واحد تولیدی بهرهوری و ارزش افزوده آن را تحت تاثیر قرار میدهد. با این حال، ما در طرحهای صنعت بحث پسماند را به اندازه کافی لحاظ نمیکنیم که آیا توجیه اقتصادی دارد یا نه.
با توجه به اینکه اجرایی کردن طرحها هزینه چندانی ندارد، انتظار شما از صاحبان معادن و صنایع کشور چیست؟
فعالان معادن و صنایع به مدیریت پسماند صنعتی بهعنوان یکی از پروژههای دارای اهمیت و اولویت نگاه کنند. اینکه طرحها هزینهبر نیست، بستگی به این دارد که پروژه چگونه تعریف شود و مرجع آن چه کسی باشد.
برخی طرحها ممکن است در بخش آزمایشگاهی تعریف شود و تنها نام جذابی داشته باشد و هزینه بالایی تحمیل کند. در چنین حالتی، کارخانه بودجه لازم را اختصاص داده است و در واقع، بودجهای ندارد که جای دیگر اجرا کند. بنابراین اولویتبندی طرحها بر حسب توان اجرا قابل اهمیت است.
از هر محققی که سوال کنید، میگوید: از طرحهای من حمایت کنید اما من نمیگویم از طرحهای ما یا تنها از طرحهای همکاران ما حمایت کنید. اعتقاد من این است که در بخش حمایتی پروژههای صنعتی، اولویتبندی کنند و در واقع طرحهایی را که زمینه و ارزش اجرایی دارد، در درجه اول حمایت قرار دهند.
ارسال نظر