دیدگاه
انفعال صنفی!
تقریبا همه مسوولان اجرایی کشور از رییسجمهور گرفته تا وزیران صنعتی و اقتصادی در سخنرانیها و مصاحبههای خود از ضرورت رفع مشکلات صنعت و صنعتگران کشور سخن میگویند، اما تاثیرات و نتایج این سخنها در عرصه عمل کمتر مشاهده میشود.
غلامرضا کیامهر
تقریبا همه مسوولان اجرایی کشور از رییسجمهور گرفته تا وزیران صنعتی و اقتصادی در سخنرانیها و مصاحبههای خود از ضرورت رفع مشکلات صنعت و صنعتگران کشور سخن میگویند، اما تاثیرات و نتایج این سخنها در عرصه عمل کمتر مشاهده میشود. البته موضع خنثی و بیعمل بودن خود صنعتگران و تشکلهای صنفی آنها را در تداوم و تشدید مشکلات و راهبندانهای موجود نباید نادیده گرفت.
سابق بر این بازاریان و تجار سنتی را به محافظهکاری در گفتار و رفتار متهم میکردند، اما امروزه بخش عظیمی از صنعتگران و مدیران بنگاههای اقتصادی و صنعتی ما که اکثریتشان را تحصیلکردگان رشتههای مهندسی و مالی و بازرگانی مدرن تشکیل میدهند و گاه تکنوکرات های کارکشتهای هم هستند، از شدت محافظهکاری در رساندن علنی مشکلاتشان به گوش مسوولان امور، دست بازاریان سنتی را از پشت بستهاند.
در اغلب تشکلهای صنفی مربوط به صنعتگران و تولیدکنندگان هم به دلیل حاکم بودن روحیه محافظهکاری بر آنها در اغلب موارد حتی از در میان گذاشتن صریح و شفاف مشکلات و کمبودهای اعضای تشکلها با مطبوعات به بهانه تکراری «فعلا وضعیت حساس است» خودداری میورزند و تنها زمانی دست به دامان مطبوعات میشوند که به قول معروف دیگ مشکلات اعضای آنها به نقطه جوش رسیده و از آستانه تحمل آنها فراتر رفته است. یعنی به جای فعالان عمل کردن و همیشه در صحنه بودن، راه و روشهای منفعلانه را برای رساندن مسائل و مشکلاتشان به گوش مسوولان اجرایی کشور انتخاب میکنند. بسیاری از تشکلهای صنفی ما به جای بهرهگیری هوشمندانه از ظرفیتهای بالقوه موجود در رسانههای عمومی به خصوص مطبوعات به منظور طرح مسائل و مشکلاتشان از سادهترین و بیتاثیرترین روشهای بوروکراسی یعنی مکاتبه با مراجع ذیربط که معمولا هیچ وقت و حوصلهای برای خواندن این قبیل عریضهها ندارند و اکثرا با یک هامشنویسی کوتاه و کلیشهای، آنها را به مدیران زیرمجموعه خود ارجاع میدهند که معمولا مسیری همیشگی برای راه یافتن چنین عریضههایی به بایگانی تاریخ است و به این ترتیب مشکلات صنعت و صنعتگران ما روی هم انباشته میشود.در شرایط کنونی که دنیا با یکی از شدیدترین بحرانهای اقتصادی بعد از جنگ دوم جهانی مواجه شده و بانکها و بازارهای سرمایهای معتبر آمریکایی و اروپایی یکی پس از دیگری فرو میریزند و همزمان با کاهش تقاضا برای نفت و کاهش تقاضای موثر در بازار برای فولاد و محصولات صنعتی، موجی از تعطیلی خطوط تولید شرکتهای بزرگ خودروسازی جهان و بیکاری در کشورهای صنعتی به راه افتاده است، هر اندازه خوشبین و خوشخیال باشیم باید بپذیریم که چشمانداز چندان روشن و امیدوارکنندهای در برابر صنعت و صنعتگران ما نیست و به همین سبب بنگاههای صنعتی و صنعتگران ما باید با دست کشیدن از محافظهکاریهای افراطی، ضمن اطلاعرسانی شفاف و شجاعانه درباره مشکلات و خطرهایی که موجودیت آنها را تهدید میکند، خود را برای یک دوره نامشخص از مدیریت بحران با رعایت تمامی جوانب و موازین آن آماده سازند که به طور کاملا طبیعی بهرهگیری خردمندانه و موثر از ظرفیتهای موجود در مطبوعات به منظور رساندن صدای خود به گوش مسوولان امور، یکی از عوامل تضمینکننده این دوره مدیریت بحران خواهد بود.
Kiamehr@Hotmail.com
ارسال نظر