دکتر امیرحسن کاکائی *

یکی از راه‌های توسعه صنعتی که در سال‌های اخیر مورد توجه کشورهای در حال توسعه قرارگرفته، روی آوردن به نوسازی صنایع و اتکا به گسترش تکنولوژی در صنایع به عنوان موتور توسعه صنعتی و اقتصادی است. در زمان بعد از جنگ تحمیلی؛ کشور نوسازی را در زمینه‌های سخت افزاری و بستر‌های عمرانی و فنی آغاز کرد. چراکه نوسازی به معنای روز آمد کردن تمام توانمندی‌های کلیدی در بنگاه است و این توانمندی‌ها شامل جنبه‌های مختلفی ازجمله سخت‌افزار، نرم‌افزار و از همه مهم‌تر مغزافزار است؛ در آن زمان کمبود تولید از مهم‌ترین دغدغه‌های دولتمردان و صنعتگران بود، پس از آن در حدود یک دهه گسترش فیزیک صنایع و ایجاد تعادل نسبی بین عرضه و تقاضا، مساله کیفیت، به صورت حاد مطرح شد و صنایع تمرکز خود را روی نرم‌افزار و سیستم‌افزاری معطوف کردند. در این راه به حرکت‌های مقطعی مثل کسب مدارکی در زمینه‌های مدیریت مثل ISO۹۰۰۰ و مشابه آن می‌توان اشاره کرد، البته این حرکت‌ها خود زمینه ساز بروز احساس نیاز بالاتری در جامع صنعتی بود که با داشتن تمام این ابزارها هنوز در ارضای خواسته‌های مشتریان مشکل وجود دارد. برخی صنایع همچون نساجی، چرم، کفش، الکترونیک و نهایتا خودروسازی ما با تمام حمایت‌های انجام شده، حتی در رابطه با کسب رضایت مشتریان داخل کشور مشکل دارند و صد البته در بازارهای صادراتی وضع بدتر است. در چند سال اخیر نیز حرکت‌هایی روی مغزافزارها و نیروی انسانی شده است.

اما مقایسه با تجارب دیگر کشور‌های جهان، مسلم است که حرکت‌های یک بعدی منطقه‌ای نمی‌تواند کارساز باشد. نوسازی حرکتی است همه جانبه نگر که البته مبنای اصلی آن مغزافزار و کارمندان دانش مدار است. بسیاری معتقدند که رشد صنعتی ایران در شرایط غیررقابتی شکل گرفته و نوسازی صنایع کشور می‌تواند خون تازه‌ای را به شریان رقابت‌پذیری این صنایع وارد کند و توان و حیاتی جدید را برای رقابت صنایع داخلی با صنایع سایر کشورها ایجاد کند. صنایع داخلی نه تنها نیازمند نوسازی فیزیکی است بلکه به سرمایه‌گذاری بالا همراه با تکنولوژی روز نیازمند است .علاوه بر سرمایه‌گذاری کلان و به‌کارگیری تکنولوژی مدرن، بهبود در فاکتورهایی چون مدیریت، بازاریابی و افزایش کیفیت نیروی انسانی و تکنولوژی موجود نیز برای نوسازی صنایع و افزایش رقابت در واحدهای صنعتی امری ضروری به نظر می‌رسد. بطور کلی ریشه اکثر مشکلات موجود در راه صنایع داخلی نبود نوسازی لازم و به موقع این صنایع است و نوسازی صنایع کشور نیز به نوبه خود نیازمند نرخ بهره پایین و سطح بالای تسهیلات بانکی است؛ بنابراین بجاست که سیستم پولی و بانکی کشور با همکاری دولت و بخش خصوصی، نقشی موثر را در نوسازی صنایع بازی کند و البته نیابد در این راستا نقش و تاثیر بانک‌های خصوصی را از نظر دور داشت.

نوسازی با مطالعه عارضه‌یابی آغاز می‌شود و با انتخاب استراتژی ادامه می‌یابد. برنامه‌ریزی همه‌جانبه‌نگر و حرکت‌های توسعه یابنده و به صورت مستمر یا جهش در راستای راهبرد‌ها پشتوانه‌های اصلی و بخش عملی کار است. در نهایت نیز بررسی مجدد و بازخورد از حرکت قبلی و بازگشت به ابتدای مسیر، ضامن رشد و توسعه دائمی از طریق یادگیری مستمر از شرایط و تجربیات است.

*مدیرعامل شرکت نوسازی صنایع ایران