مجیدرضا حریری*

۱- در طول شش ماه گذشته بازار ارز و طلا در کشور روزهایی را تجربه کرد که در طول تاریخ اقتصادی کشور اگر نه بی‌سابقه، اما کمتر تجربه شده بود، طی ماه اخیر و به خصوص هفته گذشته اتفاقاتی در این بازار رخ‌داد که تمامی امور حتی زندگی روزمره مردم را عادی تحت تاثیر قرار داد. ۲- در موقع شدت بحران هر گونه اظهار نظر یا ارائه راه حل می‌توانست موجب سوء تفاهم یا آشفته شدن بیشتر اوضاع شود از این رو اکثر صاحب نظران و مطلعان امور اقتصادی به نوعی با سکوت خود سعی در آرام کردن فضا و ایجاد محیط مناسب برای اجرای تصمیمات سیاست‌گذاران اقتصادی داشتند، حال که اوضاع رو به آرامش می‌رود بر همه آنان است که به واکاوی رخدادهای اخیر پرداخته و چرایی آن را احصا کنند، بررسی جزئیات حوادث چند ماه اخیر در بازارهای مذکور و ممیزی علل بروز آن، همچنین بررسی تصمیمات متخذه توسط سیاست‌گذاران به مثابه چراغی فراروی آینده اقتصاد کشور باشد که از این تجربیات درس‌هایی آموخته شود.۳- جدای از بررسی دقیق جزئیات علل ایجاد چنین بحرانی، درستی این نکته که اقتصاد یک علم است و بحران‌های اقتصادی را فقط با راه حل‌های علمی اقتصادی می‌توان درمان کرد بار دیگر به وضوح نمایان شد، در طول چندین ماه اخیر هر چه این اقتصاد دردهای ذاتی خود را فریاد زد کسی به درمان صحیح آن نپرداخت. اوایل بروز علائم بحران سعی کردیم با انکار آن و تکیه بر قدرت ذخایر ارزی و طلای کشور منکر وجود درد شویم روز دیگر وعده فروش ارز به میزان نامحدود و تبدیل سوپرمارکت‌ها به صرافی و محل عرضه سکه را داریم و در زمانی که عفونت این دمل باعث آزارمان شد تصور کردیم با برخورد دستوری می‌توانیم مرض را درمان کنیم. غافل از اینکه اقتصاد را باید با روش‌های علمی و اقتصادی اداره کرد و هیچ راه حل دیگری جواب نمی‌دهد. اگر از همه اتفاقات پیش آمده همین یک درس را خوب یاد بگیریم و پیمان ببندیم که در آینده این درس را به کار گیریم که اقتصاد با دستور سازگار نیست و روابط اقتصادی از جنس دگر است کافی اســـت. ۴- تصمیم‌هایی که در روزهای اخیر اعلام شده و باعث آرامش نسبی بازار گردیده، اقداماتی بود لازم اما قطعا کافی نیست و باید با ارائه تصمیماتی از این جنس ثبات را به بازار برگرداند باید به مردم این نوید را داد که با راهکارهای اقتصادی بازارهایی با ثبات شکل می‌گیرد که ارزش پس‌انداز مردم به واسطه نرخ فزاینده تورم کاهش نمی‌یابد و آنان را تشویق کرد از طریق سپرده‌گذاری در بازارهای واقعی و باثبات می‌توانند از پس‌انداز خود بهره لازم را به دست آورده و این منابع را در جهت تولید ملی به کار برند و اینها همه باید واقعی باشد و قابل لمس برای عموم اگر این اقدامات مکمل صورت نپذیرد این پدیده در آینده‌ای نزدیک و با ابعاد وسیع‌تر استعداد ظهور مجدد دارد.

*عضو هیات نمایندگان اتاق ایران