آواز خوش الحان صنایع کوچک با ساز ناکوک
زهره کمیزی
این روزها صنایع کوچک به آواز خوش الحانی شبیه است که در اغلب محافل اقتصادی نامی از آن برده میشود، اما اینکه دغدغه اهل اقتصاد و سیاست تا چه حد راهی پیش روی صنعتگران این عرصه ترسیم خواهد کرد با اما واگرهایی روبهرو است. بنابر آمارهای موجود صنایع کوچک و متوسط سهمی ۹۶درصدی از صنایع کل کشور را در اختیار گرفته و صنایع بزرگ کشور که اغلب اعتبارات به سمت آنها سرازیر میشود، تنها سهمی ۴درصدی در این بخش دارند. بنگاههای کوچک و متوسط با سرمایه اندک و اشتغالی حدود ۵۰ نفر می توانند کسب وکاری راه انداخته و گرهی از بازار باز کنند.
زهره کمیزی
این روزها صنایع کوچک به آواز خوش الحانی شبیه است که در اغلب محافل اقتصادی نامی از آن برده میشود، اما اینکه دغدغه اهل اقتصاد و سیاست تا چه حد راهی پیش روی صنعتگران این عرصه ترسیم خواهد کرد با اما واگرهایی روبهرو است. بنابر آمارهای موجود صنایع کوچک و متوسط سهمی ۹۶درصدی از صنایع کل کشور را در اختیار گرفته و صنایع بزرگ کشور که اغلب اعتبارات به سمت آنها سرازیر میشود، تنها سهمی ۴درصدی در این بخش دارند. بنگاههای کوچک و متوسط با سرمایه اندک و اشتغالی حدود ۵۰ نفر می توانند کسب وکاری راه انداخته و گرهی از بازار باز کنند. این بنگاهها در بسیاری از کشورها بخشی از زنجیره تولید هستند و در ارتباطی تنگاتنگ با بنگاههای بزرگ نقش کاتالیزور را در بهبود وضعیت کسب وکار ایفا میکنند.
در کشور ما نیز اگرچه اغلب سیاستگذاران حمایت از این واحدهای صنعتی (SME) را در عبور کشورمان از مرحله گذار و حصول توسعه صنعتی موثر می دانند، اما بسترها هنوز برای پشتیبانی از این صنایع نوپا فراهم نیست.
این بنگاهها در سه سال ابتدای تاسیس مانند نوزادی نیازمند حمایت دولتمردان بوده و در صورت عدم پشتیبانی گرفتار مرگ ناگهانی خواهند شد. اگرچه SMEها را با اعمال سیاستهایی نظیر تزریق منابع مالی، ارتقای تکنولوژی، تسهیل در شناسایی بازارهای هدف، کاهش هزینه تمام شده تولید با اعطای یارانه و... میتوان چندسالی سرپا نگاه داشت، اما نکته حائز اهمیت، حضور و نقش این صنایع در تکمیل زنجیره تامین و حصول یک برند بین المللی است. SMEها در صورت ارتباط شبکه ای با واحدهای همسان، همچنین بنگاههای بزرگتر ماندگاری خود را در بازار تضمین خواهند کرد و این مهم در شرایطی رخ خواهد داد که سیاستهای دولتمردان به این سمتوسو در حرکت باشد. چالشی که اغلب بنگاههای بزرگ با آن دست به گریبان هستند، نگاه تک بعدی است. در حال حاضر واحدهای صنعتی بزرگ تمایل چندانی به ارتباط شبکه ای نداشته و عمدتا خواستار پیشتازی در کلیه مراحل تولید هستند، این درحالی است که با صرف هزینه کمتر و بهرهمندی از پتانسیلهای بنگاههای خرد، کوچک و متوسط می توانند محصولات باکیفیتتری را در سطح بازارهای بینالمللی عرضه کنند. زیرا بهرهگیری از این پتانسیلها به کاهش هزینههای سربار که نقش زیادی در افزایش قیمت تمام شده تولید دارند، کمک کرده و قیمت محصولات ایرانی را به سطح نرمال در بازارهای خارجی نزدیک خواهد کرد. در حال حاضر معضل اغلب صنعتگران، قیمت بالای محصولات ایرانی در مقایسه با سایر محصولات مشابه خارجی است. در چنین فضایی راهی جز حرکت به سمت تقویت بنگاههای خرد وکوچک و افزایش ارتباط این بنگاهها با بنگاههای بزرگ باقی نمانده و یاری همه ارکان نظام در این مقطع حساس، گریزناپذیر به نظر می رسد.
ارسال نظر