سپر مطمئن ایران در برابر آمریکا
لحن مقامهای آمریکایی در برابر ایران طی روزهای اخیر به طرز بیسابقهای تند شده است.
محمود صدری
لحن مقامهای آمریکایی در برابر ایران طی روزهای اخیر به طرز بیسابقهای تند شده است. رهبران واشنگتن اینبار در کنار جنگ لفظی که سابقه دارد، به یک اقدام عملی معنادار و پرمخاطره هم دست زده و قراردادهایی برای امضا با اسرائیل و اعراب خاورمیانه و خلیجفارس آماده کردهاند که به موجب آنها در سالهای آینده ۶۳میلیارد دلار اسلحه آمریکایی وارد منطقه میشود. وزیر خارجه آمریکا همزمان با اعلام خبر قراردادهای تسلیحاتی به صراحت گفت که هدفش از سفر منطقهای، بسیج اعراب علیه ایران است. پرسشهای این ماجرای اخیر این است که اولا، چرا لحن آمریکا در برابر ایران، ناگهان تند و عصبی شده است و ثانیا، ایران برای دفع خطر از خود چه راه یا راههایی پیشرو دارد؟
۱ - علت اصلی تند شدن مواضع آمریکا، ناکامی طرحهای پیشین واشنگتن برای تغییر رفتار ایران است.
آمریکاییها از سه سال پیش منتظر بودند که از درون مذاکرات هستهای ایران و اروپا، نتیجه دلخواه آنان یعنی توقف برنامه هستهای ایران بیرون بیاید که نیامد. ایران حتی خواستههای منعطفتر اروپاییها را نپذیرفت و چنان بر این موضع پای میفشارد که تاثیر تحریمهای موضوع قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل آنچنان نیست که ارزش دست کشیدن از برنامه هستهای را داشته باشد. به همین علت اکنون آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که از طرح مکمل یعنی تحریک اعراب خاورمیانه، خلیج فارس و شمال آفریقا علیه ایران، بهره جویند. از نظر آمریکاییها، هر یک از کشورهای منطقه برای معارضه با ایران انگیزههایی دارند: امارات متحده مدعی جزایر سهگانه است. عربستان سعودی میخواهد قدرت برتر منطقه باشد.
مصر برای حل مساله ۲۷ساله خود با ایران به برتری نیاز دارد. شیخنشینهای کوچک از بیم عربستان، چارهای جز تبعیت از سیاستهای این کشور ندارند و اگر اختلافی بین ایران و عربستان درگیرد، آنها مستعد جانبداری از سعودیها هستند و... . بنابراین آمریکا میکوشد از این وضع به نفع خود و برای فشار بر جمهوریاسلامی استفاده کند.
۲ - راههایی که ایران برای دفع این فتنه در اختیار دارد، چندان زیاد نیست. یکی از آنها تجدیدنظر در اصول بنیادی جمهوریاسلامی از جمله ترک معارضه با اسرائیل، سستکردن پیوندها با گروههای فلسطینی و لبنانی و کمک بیدریغ به آمریکا در عراق و افغانستان است. این راهحل طبیعتا سالبه به انتفاء موضوع است و حتی آمریکاییها انتظار آن را ندارند. راهحل دیگر، افزایش کمی و کیفی رابطه ایران و غرب با حفظ چارچوبهای بنیادی است. این راهحل هم به علت تعارضهای درونی، نامحتمل به نظر میرسد. زیرا ایران با حفظ مواضع ضداسرائیلی و مخالفت با مذاکرات صلح خاورمیانه، از نظر غرب همکار مطمئنی به نظر نمیرسد.
پس چه باید کرد؟ عملیترین راهحلی که اکنون به نظر میرسد، بهرهگیری از روشهای اقتصادی است. این روش اگرچه دشوار، وقتگیر و دیربازده است، اما اگر به بار بنشیند، عواید آن دیرپاتر از روشهای سیاسی است. چگونه؟
مروری بر واقعیتها و اقتضائات اقتصادی ایران و همسایگان، نشان میدهد که سطح نازل دادو ستد تجاری و همکاری اقتصادی بین این کشورها، آنها را چنان بیگانه کرده است که مسائل و مصائب یکدیگر را تنها در آینه تدابیر سیاسی، امنیتی و عنداللزوم نظامی میبینند و هرگز کسی به راه حل اقتصادی برای معضلات سیاسی و امنیتی نمیاندیشد.
فیالمثل، عربستان و ترکیه و پاکستان همسایگان هم مرز ایران هستند. نگاهی به آمارهای تجاری نشان میدهد که هیچ یک از این کشورها در رده بالای فهرست تجارت خارجی طرفهای دیگر قرار ندارند. طرفهای تجاری اصلی ایران، کشورهای اروپایی، چین، ژاپن و روسیه هستند و طرفهای تجاری ترکیه و اعراب، همین کشورها به علاوه آمریکا. حال آن که نگاهی اجمالی به فهرستهای تجاری چین و ژاپن و آمریکا و اروپا نشان میدهد، عمده داد وستدهای این کشورها منطقهای است. طرفهای تجاری ژاپن، پس از آمریکا عبارتند از: چین، کره جنوبی، تایوان و هنگکنگ.
طرفهای تجاری چین نیز به همین ترتیب است. در میان کشورهای جنوب آسیا و خاورمیانه، تنها کشوری که همسایگان در اولویت تجارت خارجی آن قرار دارند، پاکستان است.
این کشور، بیشترین مراودات تجاری را با چین، عربستان سعودی، افغانستان، امارات متحده، ژاپن و کویت دارد. آمریکا و آلمان هم البته از شرکای تجاری جدی پاکستان به شمار میروند. بازتاب این روابط تجاری در سیاست خارجی پاکستان به خوبی نمایان است.
دولت پاکستان هر جا که لازم باشد، از نفوذ خود در افغانستان برای چانهزنی با آمریکا و احیانا هند بهره میجوید، مشکلات مخالفان سیاسی را در تعامل با عربستان حل میکند، از اهرم چین برای مهار دشمن دیرینه خود یعنی هند استفاده میکند و ... .
در میان اعراب خلیجفارس همچنین نگرشی در حال شکلگیری است. اعضای شورای همکاری خلیجفارس هفته گذشته با افزودن متممی به قرارداد تجارت آزاد سال ۲۰۰۶ در صدد هستند روابط تجاری خود را چنان گسترش دهند که همگی به بازاری یکپارچه و با پول واحد تبدیل شوند. براساس این متمم در سه تا پنج سال آینده، اعضای شورا دارای پول مشترکی خواهند بود که قابلیت جایگزینی دلار را در مبادلات خواهد داشت.
در چنین فضایی به نظر میرسد مطمئنترین راه برای افزایش ضریب اطمینان ملی ایران و پاسداری از منافع ملی، وارد شدن کشور ما به ترتیبات اقتصادی منطقهای است.
ایران اگر از طرحهای تشکیل مناطق تجارت آزاد در خاورمیانه حمایت کند و بکوشد خود عضوی از این ترتیبات تجاری منطقهای باشد، به صورت خودکار به شریک طبیعی همسایگان در مقولههای صلح، امنیت، ثبات و رونق اقتصادی تبدیل میشود.
در آن صورت هر تکانی که به ارکان سیاسی و امنیتی ایران وارد شود که بتواند بر گردش آزاد سرمایه در منطقه اثر بگذارد، موضوع امنیتی همه کشورهای منطقه خواهد بود و آنها ناچارند حتی برای ایجاد ثبات در ایران هزینه بپردازند. این واقعیت اقتصادی - سیاسی را کشورهای زیادی پس از جنگ جهانی دوم و به ویژه در دو دهه اخیر آزمودهاند که تجربه آنان میتواند به کار ایران بیاید.
ارسال نظر