مهدی نصرتی

در چند هفته اخیر اخبار و شایعات گوناگونی منتشر و تکذیب شده‌اند که همگی به موضوع سلامتی مردم ارتباط داشته‌اند. قضاوت درباره صحت یا کذب بودن این اخبار موضوعی کاملا فنی و نیازمند اظهارنظر مراجع علمی و باصلاحیت است. از روی شواهد و قرائن نیز نمی‌توان در این باره سخن گفت. در هریک از موضوعات مطرح شده، طرفین استدلالات خود را ارائه می‌دهند و از طرفی انگیزه اقتصادی یا سیاسی کافی نیز برای وارونه کردن حقیقت وجود دارد.

به طور مثال، در موضوع برنج‌های وارداتی بسیاری از مردم ادعای آلوده و خطرناک بودن این برنج‌ها را حاصل لابی برنج‌کاران و تولیدکنندگان داخلی می‌دانند و برخی کارشناسان آن را به ناکارآیی روش‌های کشاورزی داخلی، بالا بودن قیمت تمام شده یا ثبات نرخ ارز نسبت می‌دهند که موجب شده تولیدکنندگان داخلی، قدرت رقابت با کالاهای خارجی نداشته باشند و به چنین ترفندهایی متوسل شوند. همچنین عده‌ای بر این عقیده‌اند که در این موضوع، حق و حساب‌های رسمی (و احیانا غیررسمی) پرداخت نشده ‌است و پس از پرداخت آنها،‌ برنج‌ها به طور اتوماتیک سالم و بدون مشکل خواهند شد! در مقابل نیز بسیاری دیگر، رد این ادعا را حاصل لابی طرف مقابل، یعنی واردکنندگان و مسوولان مربوطه می‌دانند که به جهت اقتصادی یا سیاسی ذی‌نفع هستند. واردکنندگان از منافع اقتصادی عظیمی برخوردار هستند و بعید نیست که بتوانند تاثیرگذار باشند؛ همچنین اگر ثابت شود که این برنج‌ها واقعا آلوده بوده‌اند، مسوولان ذی‌ربط متهم خواهند شد که چرا در همه این سال‌ها اقدامی را انجام نداده‌اند. به این ترتیب، هر دو طرف ماجرا دارای منافعی هستند و بدون بررسی علمی و مستقل نمی‌توان به نتیجه‌ای رسید. این شرایط از یک طرف حاکی از وجود فضای بدبینی و بی‌اعتمادی در جامعه است و از طرف دیگر فقدان یک نهاد معتبر، مستقل و مورد وثوق برای اعلام‌نظر در این زمینه را نشان می‌دهد.

به این ترتیب، این موضوع قابل تعمیم به سایر کالاها و موضوعات از قبیل سوسیس و کالباس و پارازیت و غیره نیز می‌باشد.

آیا تشکیل سازمانی مردمی و کاملا مستقل برای نظارت بر سلامت می‌تواند چاره‌ساز باشد؟ ایراد نهادهای مردمی و غیرانتفاعی این است که به دلیل فقدان نفع شخصی، اراده قوی و مستمر برای تداوم آن وجود ندارد.

آیا شکل‌گیری نهادی خصوصی برای ارزیابی سلامت موثر است؟ ایراد بخش خصوصی نیز این است که ممکن است تحت‌تاثیر لابی‌ها قرار گیرد؛ ضمن این که نهادهای مردمی یا بخش خصوصی باید سال‌ها فعالیت کنند تا بتوانند وجهه و اعتبار لازم را نزد مردم کسب کنند. شاید بهره‌گیری از شرکت‌ها و موسسات استاندارد بین‌المللی معتبر برای این منظور مفید باشد. به این ترتیب که از یکی از این شرکت‌های معتبر خواسته شود بعد از نمونه‌گیری از بازار به اظهارنظر در این مورد بپردازد. اعتبار این نهادها به عنوان مهم‌ترین دارایی آنها مانع از آن می‌شود که تحت‌تاثیر لابی‌ها قرار گیرند؛ اما مهم‌تر از همه اینها، وجود اراده قوی و فراگیر مردمی برای رعایت استانداردهای سلامت است. مردم باید همان طور که خواهان امنیت، اشتغال و غیره هستند، خواستار امنیت در سلامت خود نیز باشند.