ناصر یارمحمدیان

اگر چه در تعریف سرمایه اجتماعی اجماع وجود ندارد، اما ... ... سرمایه اجتماعی را می‌توان در چند مشخصه هنجارهای رسمی‌ و غیررسمی، اعتماد عمومی ‌و مشارکت اجتماعی خلاصه کرد. اعتماد مهم‌ترین ‌این فاکتورها است که به سه نوع، اعتماد درون اعضای خانواده، اعتماد میان مردم و اعتماد مردم به حاکمیت قابل تفکیک است. مطالعات متعدد نشان داده است که سرمایه اجتماعی با مشخصه‌های مذکور، اثر مثبت و معناداری بر کاهش هزینه مبادله، تولید و تسریع در رشد اقتصادی دارد و بهره‌وری را در اقتصاد افزایش می‌دهد. از آنجا که عمده دلیل رشد پایین اقتصاد ‌ایران به پایین بودن رشد بهره‌وری باز می‌گردد، انباشت سرمایه اجتماعی مساله‌ای قابل توجه و وزن‌دار است.

در مطالعه‌ای که به رتبه‌بندی کشورها بر اساس شاخص سرمایه اجتماعی پرداخته است، در میان صدوپنجاه‌وپنج کشور، اقتصاد ‌ایران در رتبه صدودهمین قرار دارد. این در حالی است که انتظار می‌رود سرمایه اجتماعی با توسعه اخلاق در جامعه افزایش یابد و به طور معناداری تحت تاثیر نهاد دین و مذهب قرار گیرد؛ اما مشکل از کجا است؟

از نظر رابرت پوتنام، نوع رفتار دولت تاثیر به‌سزایی بر روند افزایشی و کاهشی سرمایه اجتماعی دارد؛ به‌طوری که رویکرد شفاف‌سازی در حکومت‌های دموکراتیک موجب افزایش سرمایه اجتماعی و روند محافظه‌کارانه، موجب کاهش سرمایه اجتماعی می‌شود.

افزایش بهره‌وری عوامل تولید از جمله مهم‌ترین تاثیرات سرمایه اجتماعی بر مناسبات اقتصادی است و راز آن در کاهش هزینه‌های تولید و مبادلات اقتصادی نهفته است؛ زیرا در فضای پراز اعتماد، دیگر نیازی به هزینه‌های اضافی برای جلب اعتماد طرفین در مبادلات نیست و سرعت و سهولت مبادلات افزایش می‌یابد. همچنین تاثیر سرمایه اجتماعی بر افزایش سرمایه‌گذاری بخش خصوصی معنا دار است؛ زیرا با رعایت هنجار‌ها و کاهش رفتار‌های سودجویانه و فرصت‌طلبانه، انگیزه برای سرمایه‌گذاری افزایش می‌یابد.

در مقابل، عدم وجود سرمایه اجتماعی کافی می‌تواند منجر به خروج سرمایه از اقتصاد شود، همان‌گونه که حقوق مالکیت، فضای مناسبی برای سرمایه‌گذاری در تجهیزات تولید ‌ایجاد می‌کند، سرمایه اجتماعی نیز فضای مناسبی را هم برای سرمایه‌گذاری فیزیکی و هم برای سرمایه‌گذاری انسانی فراهم می‌کند و افراد با داشتن اطمینان بیشتر از حقوق مالکیت فکری، اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کنند و همچنین بازدهی بیشتری را برای تحصیلات و سرمایه‌های انسانی به همراه دارد. یکی از تاثیرات مهم دیگر، افزایش کارآیی سیاست‌ها و تصمیمات دولت است. دولت‌ها تا زمانی که نتوانند اعتماد مردم را کسب کنند، نمی‌توانند سیاست‌های اقتصادی موثری را به انجام برسانند. کارآیی سیاست‌های دولت در بخش مالی و پولی اقتصاد به میزان اعتماد مردم به نهاد‌های سیاست‌گذار بستگی دارد، سرمایه اجتماعی با تامین اعتماد مردم به نهاد‌ها و سازمان‌های دولتی، تاثیرگذاری تصمیمات و سیاست‌های دولت را تامین می‌کند. در آخر بد نیست به تاثیر تخریبی ساختار نفتی اقتصاد‌ ایران بر سرمایه اجتماعی اشاره‌ای کرد. یکی از عوامل تولید سرمایه اجتماعی وابستگی دولت به مردم و مردم به مردم است. دولت تا به مردم وابسته نباشد، خود را در موقعیت جلب اعتماد مردم نمی‌بیند؛ اما وجود درآمد‌های نفتی باعث عدم وابستگی دولت به مردم شده است و همچنین مانع وابستگی قشر منتفع از درآمد‌های نفتی به اقشار دیگر شده است. امید است مسوولان ابتدا با پی‌بردن به اهمیت مساله و سپس با شناخت و ریشه کن کردن عوامل مخرب تاثیرگذار بر سرمایه اجتماعی، موجبات انباشت بیشتر آن را فراهم کنند.