محمود اسلامیان*

در اصل طرح تحول اقتصادی کمتر کسی از نخبگان و کارآفرینان تردید داشتند. آنچه باعث نگرانی اهالی تولید بود و هست نحوه اجرای طرح است. در شرایط فعلی در اجرای احتمالی مرحله دوم طرح باید به نکات مهم زیر توجه کرد؛

۱- اقتصاد کشور مورد هجوم غرب قرار گرفته است و این فشار روز به روز بیشتر می‌شود. از همکاری کشورهای غربی تا همیاری کشورهای حاشیه خلیج فارس همگی اقتصاد کشور را هدف قرار داده‌اند. اساس اقتصاد مملکت را تولید تشکیل می‌دهد. پس کارآفرینان و تولیدگران در صف مقدم این جبهه نابرابر قرار گرفته‌اند. بنابراین دفاع از تولید کشور حضور در یک جهاد دفاعی اقتصادی است و هر نوع تضییع حقوق تولید به گونه‌ای همراهی ناخواسته با اهداف دیگران است.

۲- به دلیل عدم شرایط مناسب فضای کسب و کار، هزینه‌های تولید کشور در مقایسه با ممالک رقیب رقابتی نیست.

هزینه‌های تولید مشمول عناصر کلی زیر است:

الف: هزینه‌های مالی در کشور ما حدود ۲۰ درصد تا ۳۰ درصد است، در حالی که این شاخص در ممالک دیگر حدود ۵ تا ۱۰ درصد است.

ب: شاخص بهره‌وری در کشور به دلیل تسلط اقتصاد دولتی و ایجاد فضای غیررقابتی در شرایط مناسبی قرار ندارد.

ج: هزینه‌های خدماتی همچون بیمه، حمل‌ونقل و ... نیز با اجرای طرح تحول در شرایط یکسانی با رقبا قرار گرفته است.

د: به دلیل تحریم‌های موجود، قیمت تمام شده مواد اولیه تجهیزات و تکنولوژی نیز حدود ۱۰ تا ۱۴ درصد افزایش یافته است.

۳- اقتصاد دولتی: یکی از معضلات دهه‌های اخیر کشور علاقه‌مندی دولت‌ها در تصدی‌گری اقتصادی است. مسابقه‌ای نیز بین ده‌ها موسسه دولتی و شبه‌دولتی برای تسلط بیشتر بر اقتصاد راه افتاده است.

گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد حداکثر ۱۳ درصد از اهداف اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی محقق شده است. ناکارآمدی اقتصاد دولتی برای هیچ کس پوشیده نیست. هزینه‌های تمام شده بالا، بهره‌وری پایین، رقابت غیرعادلانه با کارآفرینان و نامساعد کردن فضای کسب و کار کشور از پیامدهای این سیستم اقتصادی است.

۴- برای یاری تولید در اجرای طرح تحول قرار بود سال اول ۳۰ درصد و سال دوم ۲۰ درصد از درآمدهای حاصله به تولید کشور در قالب یارانه نقدی و بهبود تکنولوژی اختصاص یابد، فراموش نکنیم یارانه انرژی تا حدی همه کمبودهای ذکرشده در تولید کشور را جبران می‌کرد. حذف یارانه مذکور و عدم تحقق مفاد قانونی در حمایت از تولید و بسنده کردن به دادن وام‌های کم بهره آن‌هم به تعدادی از واحدهای تولیدی باعث تضعیف تولید کشور شد، متاسفانه به‌رغم بزرگی طرح هیچ گونه گزارش رسمی از تاثیرات طرح بر تولید کشور منتشر نشده و صرفا به گزارش‌‌های موردی و میدانی اکتفا شده است.

در کنار موارد فوق مسائلی همچون شوک ارزی و خودتحریمی سیستم بانکی کشور به دلیل برخورد با مفاسد اقتصادی نیز جای تامل دارد.

درست است که طرح تحول کمک‌‌هایی به اقشار کم‌درآمد جامعه کرده است، هرچند بخشی از آن در تورم حاصله صرف می‌شود، اما به نظر می‌رسد برای هر خانوار حفظ یا به دست آوردن شغل، بسیار مهم‌تر از تحمل فشارهای جانبی معیشتی است. حداقل انتظار تولید کشور و تصمیم‌گیران ارائه گزارش واقعی از تاثیرات طرح بر شاخص‌های تولید است تا بر مبنای آن بتوان مراحل بعدی را طراحی کرد. در طرح‌های بسیار کوچک نیز عرف و منطق ایجاب می‌کند که ابتدا بر آنچه گذشته است تاملی کرده و سپس به طراحی جدید اقدام شود. آیا اشتغال و تولید کشور آن هم در شرایط تحریم از چنین اهمیتی برخوردار نیست.

حتی به نظر می‌رسد در بهبود معیشت دهک‌های پایین جامعه نیز نیاز به یک واکاوی وجود دارد. بنابراین از دولت و نمایندگان محترم مجلس انتظار می‌رود قبل از هر اقدامی، مطالعه‌ای جامع از فرآیندهای گذشته در دستور کار خود قرار دهند و متناسب با نتایج حاصله و اهداف کشور و مسائل محیطی تصمیم‌گیری کنند. به نظر می‌رسد تولید کشور در شرایط تحریم نیاز به حمایت‌های بسیار جدیدتری دارد. سربازان خط مقدم دفاع اقتصادی را تنها نگذاریم.

* خزانه‌دار و عضو هیات رییسه اتاق ایران