دکتر پویا جبل‌عاملی

شاید بسیار عجیب باشد که چرا مردم یونان دست به اعتصاب عمومی زدند. مساله چیست؟ کشوری بدهی عمومی بالا آورده، بعد چون از خوش‌شانسی وابسته به دول دیگر است، آنان قبول کرده‌اند به این کشور کمک کنند، اما مردم این کشور حاضر نیستند قریب یک سوم این کمک را خود صرفه‌جویی کنند! حال اگر یونان جزو اتحادیه اروپا نبود و یکی از کشورهای عضو یورو، آن وقت با این بدهی چگونه برخورد می‌کرد؟ اعتصاب‌کنندگان به جای آنکه مسرور باشند دیگرانی هم هستند که چون سرنوشت‌شان به نحوی با آنها گره خورده، مراقب آنانند، برآشفتند که چرا ما باید ریاضت بکشیم!

این شاید یکی از آن مواردی باشد که کینز از آن به عنوان «توهم پولی» یاد می‌کند. باید از مردم یونان که در برابر کاهش دستمزدها و مزایای اسمی خود این چنین دست به اعتصاب و خشونت می‌زنند، پرسید که پس راه دیگر چیست؟ شاید برخی از ایشان بگویند خروج از یورو، لیک باز مساله پابرجاست، بدهی عمومی را چگونه باید چاره کرد؟ اگر ریاضت نباشد، تنها راه قرض گرفتن از بانک مرکزی است و نتیجه آن تورم و البته در این حالت، می‌توان دلخوش بود که مزایای اسمی کاهش نمی‌یابد، اما وضعیت در بلند مدت به مراتب بدتر می‌شود و دستمزدها و مزایای واقعی روبه کاهش. اعتصاباتی از این دست به معنای پذیرش این راه است و از همین‌رو می‌توان مدعی بود که اعتصاب‌کنندگان شدیدا دچار توهم پولی هستند.

مساله اینجاست که یونانیان می‌خواهند بیش از تولید و درآمدی که حاصل می‌کنند، درو کنند و به هیچ شکلی نمی‌توان این آرزو را جامه عمل پوشاند و به همین خاطر است که پاپاندروی چپگرا نیز به درستی اشاره می‌کند که هیچ راهی به جز ریاضت نیست و در این بین یونان باید شکرگزار باشد که با وجود اقتصادی ضعیف‌تر، اقتصاد‌های برتر وی را پذیرفتند و حال باید جورش را بکشند، امری که به نظر می‌رسد اغلب سیاسیون و عقلای حاکم بر یونان بدان پی برده‌اند و گویی آنان دیگر دچار بیماری مزمن توهم پولی نیستند و از همین‌رو به بسته ریاضتی رای مثبت دادند.

به هر حال اینکه اتحادیه‌ها هنوز بر طبل خود می‌کوبند، می‌تواند نشانه‌ای ناخوشایند برای اروپا باشد، زیرا معلوم نیست ، دولت یونان در صحنه عمل بتواند بودجه ریاضتی را عملیاتی کند و ۲۸ میلیارد یورو از هزینه‌ها بکاهد. به هر حال وام اروپا تنها با پذیرش این طرح گره خورده و پس از آن اروپا باید امیدوار باشد که یونان بتواند از این مرحله جان سالم به در ببرد. این آخرین فرصت برای یونان و شاید هم برای اروپا باشد. آخرین فرصت یونان تا از مزیت دوستان اروپایی خود برای برطرف کردن بدهی عمومی‌اش نفع ببرد و آخرین فرصت برای اروپا تا پول واحد خود را از ورطه‌ای هولناک نجات دهد. یورو قدرت دو چندان به اروپاییان داده است، با این وجود اشتباه محاسباتی در پذیرش اقتصادهایی چون یونان برایش دردسرساز شده است و عبور از این مرحله و پس از آن همگرایی بیشتر در سیاست‌های مالی و نظارت بیشتر بر این سیاست‌ها در کشورهای عضو، می‌تواند ریسک تکرار این کابوس را کاهش دهد. با این وجود برای رسیدن به آن مرحله، یونان ابتدا باید خود و بعد یورو را نجات دهد. شاید تا ماه دسامبر امسال مشخص شود که آیا یورو خطر را پشت سر می‌گذارد یا خیر.