علایم ناامیدی از اوضاع بازارها
تلاطم، نگرانی، بیاعتمادی و ترس بار دیگر بازارهای جهانی را در برگرفته است.
تلاطم، نگرانی، بیاعتمادی و ترس بار دیگر بازارهای جهانی را در برگرفته است.
گویی بازارهای سرمایه سه ماه اول سال میلادی را سرمست تزریق نقدینگی بیش از یک تریلیون یورویی بانک مرکزی اروپا بودند و فراموش کردند که هنوز یونان، اسپانیا، ایتالیا و پرتغالی هستند با ناآرامی سیاسی، بانکهای در حال فروریختن، بدهیهای خارج از کنترل، رشد اقتصادی منفی و نرخ بیکاری بیسابقه. طی سه ماه اول سال، بورس آمریکا به طور بیسابقهای 20 درصد صعود کرد و بازارهای جهانی نیز به دنبالش نگرانیهای خود را به فراموش کردند و سرمایههای خود را به بازارهای بورس و ارز کشورهای در حال توسعه سرازیر کردند.
اکنون که عیش و نوش نقدینگی تا حدودی به پایان رسیده است، سرمایهگذاران بار دیگر توجه خود را به مشکلات اقتصادی اروپا جلب کردهاند. در این نابسامانی اقتصادی، سرمایهگذاران حجم انبوهی از سرمایه را انباشته کردهاند، اما نمیدانند با آن چه کنند. در حالی که نرخ تورم در اغلب کشورهای توسعه یافته بیش از حد معمول است، به کار نگرفتن سرمایه از ارزش واقعی آن میکاهد. در چنین شرایطی سرمایهگذاری در طلا معمولا پاسخ چه کنم چه کنمهای سرمایهگذاران بوده است، اما در شرایط کنونی حتی طلا نیز دنبالهرو بازارهای بورس شده است و فیالحال ماوای امنی که قبلا به عنوان آن شناخته میشد نیست. در عوض به نظر میرسد که بسیاری به بازار اوراق قرضه روی آوردهاند. مخصوصا اوراق قرضه آمریکا، آلمان و انگلستان. بهرغم مشکلات اقتصادی که در این کشورها وجود دارد بازارهای سرمایه نسبت به عدم ورشکستگی این کشورها اطمینان کامل دارند و خرید اوراق قرضه این کشورها را امنترین سرمایهگذاری میپندارند. طبعا وقتی تقاضا برای اوراق قرضه افزایش پیدا میکند قیمت آن بالا میرود و به همین دلیل بهرهای که دولت در عمل پرداخت میکند پایین میرود. در هفتههای اخیر و به
دنبال بازگشت تلاطم و نگرانی به بازارهای سرمایه، تقاضا برای اوراق قرضه آمریکا، انگلیس و آلمان آنچنان زیاد شده است که بهره بدهی ده ساله این کشورها به پایین ترین حد تاریخی خود رسیده است. نرخ بهره ده ساله دولت در آمریکا به ۷/۱ درصد، در انگلستان به ۸/۱ درصد و در آلمان به ۴/۱ درصد سقوط کرده است. این به آن معنا است که در عمل در ازای خرید ۱۰۰ دلار بدهی آمریکا شما هر سال به مدت ده سال ۷/۱ درصد بهره دریافت میکنید و پس از اتمام ده سال ۱۰۰ دلار به شما برگردانده میشود. در شرایط عادی، چنین بهرههای پایینی به هیچ عنوان و برای هیچ سرمایهگذاری قابل قبول نیست.
مخصوصا در حالی که تورم در آمریکا 3/2 درصد، در انگلیس 3 درصد و در آلمان 1/2 درصد است، این به آن معنا است که سرمایهگذاران در ازای خرید بدهی این دولتها سود واقعی منفی دریافت میکنند. سقوط بهره به این حد پایین بیانگر دو نکته مهم است؛ نخست، چنانچه پیشتر گفتیم، افزایش قیمت اوراق قرضه و در نتیجه افول بهره آن، مخصوصا در شرایط کنونی بیانگر خاصیت «امن بودن» این سرمایهگذاری است. در این هیاهوی ورشکستگی بانکها و شرکتها و نگرانی جدی از ورشکستگی برخی دولتها، ماوای امن بودن بسیار حائز اهمیت است. نمودار پیوست نشان میدهد که چگونه مسیر بهره پرداختی دولتهای آمریکا، انگلیس و آلمان از اسپانیا و ایتالیا در اواخر سال 2009 جدا شد. پیش از آن سرمایهگذاران به یک اندازه نسبت به امن بودن خرید بدهی این کشورها اطمینان داشتند؛ اما با بالا گرفتن بحران مالی در اروپا، بازارهای جهانی نسبت به ایتالیا و اسپانیا بیاعتماد شدند و در برابر خرید بدهی آنها بهره بالاتری را تقاضا کردند. در شرایط بحرانی کنونی بسیاری از سرمایهگذاران حاضرند به بهرههای بسیار پایین اما ضمانت شده آمریکا، آلمان و انگلستان بسنده کنند و ترجیح میدهند پول خود را در
بازارهای بورس که ظرفیت سود و زیان بسیار بیشتری دارند، استفاده نکنند.
نکته دومی که در مورد بهره بسیار پایین اوراق قرضه حائز اهمیت است این است که بهره وام ده ساله در واقع بیانگر چشمانداز ده ساله اقتصاد این کشورها است. مخصوصا برای آمریکا، انگلیس و آلمان که سرمایهگذاران نسبت به عدم ورشکستگی آنها اطمینان دارند، بهره ده ساله در واقع پیشبینی سرمایهگذاران از بهره بانک مرکزی در ده سال آینده است. به طور معمول، بانکهای مرکزی در زمان رشد و شکوفایی اقتصاد نرخ بهره را افزایش میدهند و بالعکس در ایام رکود و افول اقتصادی نرخ بهره را کاهش میدهند. اینکه نرخ بهره ده ساله در این کشورها به پایینترین حد خود در تاریخ اقتصاد جهانی رسیده است تا حدودی بیانگر بیشترین حد ناامیدی از بازگشت رشد و شکوفایی اقتصادی است. از این جهت کاهش نرخ بهره اوراق قرضه در توسعهیافتهترین کشورهای دنیا بیانگر چشمانداز اسفناک آینده اقتصاد در این کشورها است.
ارسال نظر