محمدحسین باقی: ماه‌ها است با چاقویی که در دست دارد سرزنش می‌شود و چهره و صدایش در پس پوششی که به صورت زده، پنهان شده است؛ این ماسک به نمادی از بربریت داعش تبدیل شده است. اما وقتی هویت «جانِ پیکارجو» روز پنج‌شنبه شناسایی شد، پرونده‌ای که از او ساخته شد بسیار آشنا بود: مردی جوان که تصمیم خانواده‌اش برای مهاجرت، رفاه و تحصیل را به کناری گذاشته و در نهایت هویت خود را در ایدئولوژی‌های افراطی جست‌وجو کرد. نام او «محمد اموازی» است. با وجود اینکه دوستانش او را فردی آرام و متواضع توصیف می‌کردند که اصلا قابلیت خشونت ندارد اما به نظر می‌رسد پیوندهای اموازی با گروه‌های افراطی، بلندمدت باشد و این سابقه برای سرویس‌های امنیتی در بریتانیا تا پیش از رفتن او به سوریه پنهان نبود. او طی ۶ ماه گذشته با بریدن سر بریتانیایی‌ها، آمریکایی‌ها و ژاپنی‌ها بسیار بدنام شده است. واشنگتن‌پست پنج‌شنبه صبح نام و مشخصات اموازی را به تفصیل روی سایت خود قرار داد. این اطلاعات از دو نفر از دوستان نزدیک و سایر خویشان او به دست آمده است.روز پنج‌شنبه «بی‌بی‌سی» گلچینی از مکالمات او در دادگاه در سال ۲۰۱۱ را منتشر کرد که در آن دولت بریتانیا اموازی را - که اکنون ۲۶ ساله است- عضو «شبکه‌ای از افراط‌گرایان بریتانیایی و شرق آفریقایی که درگیر تدارک پول و تجهیزات برای تروریست‌ها در سومالی هستند» معرفی کرده بود. «رافائلو پانتوچی»، تحلیلگر مسائل امنیتی در موسسه رویال یونایتد سرویس، می‌گوید اموازی احتمالا بخشی از باند غیررسمی جوانان عربِ ساکن غرب لندن بود که برای مبارزه در کنار شبه نظامیان به سومالی سفر می‌کرد. بسیاری از این جوانان درگیر کارهای خلاف و جرائم کوچک و مواد مخدر بودند. یکی از اعضای این گروه از جوانان «بلال البرجاوی» نام دارد که در بریتانیا زندگی و تحصیل می‌کرد. او با الشباب ارتباط داشت و در نهایت در سال ۲۰۱۲ با پهپادهای آمریکایی کشته شد. اموازی هم در نهایت به سوریه سفر کرد و در زمره ۲۰ هزار مبارز خارجی درآمد که از ۹۰ کشور به سوریه شتافته‌اند. مقام‌های امنیتی بریتانیا هیچ اطلاعاتی از اموازی فاش نمی‌کنند و تمام اطلاعاتی که در مورد او منتشر شده را رد می‌کنند. «ریچارد والتون»، رئیس بخش پلیس ضدتروریسم در لندن، می‌گوید: «ما قصد نداریم هویت کسی را افشا کنیم یا اطلاعات جدیدی در مورد فرآیند تحقیقات ارائه دهیم.»

اموازی کویتی‌تبار ردی از خود در فضای مجازی به جا نگذاشته است؛ غیبت او بسیار به چشم می‌آید به‌گونه‌ای که به نظر می‌رسد این حضور عمدا از فضای مجازی پاک شده است. دوستانش در لندن می‌گویند او اشتیاق زیادی برای پوشیدن شلوارهای جدید و به‌روزِ جین داشت اما در عین حال به باورهای اسلامی خود نیز پایبند بود. دوستانش می‌گویند او ریش بر صورت داشت و هنگام مشاهده زنان سر خود را زیر می‌انداخت. او در محله‌ای متوسط‌نشین در غرب لندن بزرگ شد؛ از دانشگاه وست مینستر در سال ۲۰۰۹ در رشته کامپیوتر فارغ‌التحصیل شد. بیانیه دانشگاه وست مینستر می‌گوید: «اگر این ادعاها درست باشد ما واقعا از این خبر شوکه می‌شویم. واقعا با قربانیان و خانواده‌هایشان همدردی می‌کنیم.» حتی ساکنان محله‌ای که اموازی در آن زندگی می‌کرد از اینکه می‌شنوند «جان» به داعش پیوسته و این گونه آدم می‌کشد شوکه شده و به شدت ابراز ناراحتی و انزجار می‌کنند. خسروخان، ۳۲ ساله که در یک آژانس مسافرتی کار می‌کند، می‌گوید: «این خبر برای همه ما شوک‌آور بود. جامعه مسلمانان در اینجا با اقدامات اموازی و امثال او اهریمنی جلوه داده شده است.»

دوستان اموازی که به شرط فاش نشدن نام سخن می‌گفتند به واشنگتن‌پست می‌گویند او در سفری اکتشافی- سیاحتی که به تانزانیا داشت به رادیکالیسم روی آورد. او در سال ۲۰۰۹ به همراه دو نفر از دوستانش در دارالسلام دستگیر شد و چند شب زندانی بود. پس از آن وی به سرعت به آمستردام رفت و اعلام کرد که از سوی یکی از ماموران «ام. آی. ۵» بریتانیا متهم شده که می‌خواهد با «عاصم قریشی» در سومالی ارتباط برقرار کند. اموازی این اتهامات را رد و اعلام کرد که این نماینده سرویس جاسوسی بریتانیا قصد استخدام او را داشت. کارشناسان می‌گویند سفر او به تانزانیا زمینه‌های مساعدی در او به وجود آورد که به الشباب بپیوندد. او پس از چند بار رفت و آمد به بریتانیا و کویت سرانجام تصمیم به ازدواج می‌گیرد. در ژوئن ۲۰۱۰ مقام‌های ضدتروریسم بریتانیا او را دستگیر می‌کنند. اموازی در نامه‌ای به قریشی می‌نویسد: «در لندن احساس یک زندانی را دارم و فکر می‌کنم در قفس هستم. دائم تحت نظر هستم...» سرانجام راه خود را به سوریه کج کرد. دوستانش می‌گویند ما او را از رفتن بازداشتیم اما معلوم نشد چگونه سر از سوریه در آورد. در سال ۲۰۱۳ یکی از گروگان‌هایی که اسیر داعش شده و آزاد شده بود، اعلام کرد که «جان پیکارجو» در زمره کسانی بود که در شکنجه گروگان‌ها با «آب» حضور داشت.