مترجم: رفیعه هراتی

پرویز مشرف بی‌طرفدار و منزوی که با تحقیر اعلام جرم علیه خود روبه‌رو است، روز دوشنبه هجدهم اوت از ریاست‌جمهوری پاکستان استعفا کرد. او در یک سخنرانی احساسی مخالفان خود را به انجام «اقدامات خصمانه» علیه خود متهم کرد. قبل از آنکه سخنرانی او به پایان برسد، مخالفان در خیابان‌ها به پایکوبی پرداختند. سقوط دیکتاتور سابق از هفتم اوت اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسید، در این زمان ائتلاف حاکم به رهبری حزب مردم پاکستان اعلام کرد او را تحت تعقیب قرار خواهد داد. اگر مشرف استعفا نکرده بود، فهرستی از جرم‌های گردآوری شده او آماده ارائه به پارلمان بود. پیش‌نویس پرونده جرایم وی شامل اولین تصرف قدرت او در سال ۱۹۹۹ و برای دومین بار در نوامبر گذشته زمانی که برای انتخاب مجدد وضعیت فوق‌العاده اعلام کرد، می‌شود. شکایت دیگر علیه مشرف، اقدام او با عنوان «جنگ علیه تروریسم» است و تصمیم وی را مبنی بر آغاز هجوم خونبار به مسجد جهادگرا در اسلام‌آباد در سال گذشته به زیر سوال می‌برد. سیاست‌های جانبدارانه او از آمریکا تقریبا ۱۰میلیارد دلار عاید ارتشی کرد که تا همین اواخر وی رهبری آن را به عهده داشت، اما این کارها موجب خشم در پاکستان شده است. این اقدامات دلیل اصلی خشم شورش‌ طالبان شناخته می‌شود که شمال غرب پاکستان را شعله‌ور کرده و به اقدامات تروریستی در سراسر این کشور دامن زده است.

برای مشرف و ارتش،عمق اتهامات تلخ‌تر بوده است. دولت برای اطمینان از اینکه مشرف دوباره به نفع خود مداخله نمی‌کند از او خواست کناره‌گیری کند.

با افزایش فشارها، چهار مجلس استانی پاکستان هفته گذشته پیشنهاد پر سرو صدای رای عدم اعتماد به ریاست‌جمهوری او را تصویب کردند. او به زحمت یک رای به دست آورد. ارتش به رهبری ژنرال اشفق کیانی از رهبر سابق خود حمایت نکرد. آمریکا نیز از مشرف حمایت نکرد و اعلام جرم علیه او را یک مساله «داخلی» خواند. این امر استعفای مشرف را حتمی کرده بود. فقط برنامه‌های دوران بازنشستگی‌اش مشخص نبود.

مشرف همچنین متهم است که برای مصونیت از پیگرد قانونی و همه ملزومات کناره‌گیری شرافتمندانه ریاست‌جمهوری در پاکستان با دولت چانه زده است.

متهم‌کنندگان او ترجیح می‌دهند او به تبعید برود که این سرنوشت عاصف زرداری رهبر حزب مردم پاکستان و نوازشریف رهبر متحد اصلی حزب مردم پاکستان یعنی حزب جامعه مسلمان پاکستان بود. هنوز مشخص نیست چه کسی جای او را خواهد گرفت. گرچه پیش‌بینی می‌شود مشرف فعلا در پاکستان بماند. او در سخنرانی استعفای خود با چشمانی اشک‌آلود و چانه‌ای لرزان قول داد «آماده خدمت به کشور در هر سمتی» خواهد بود.

مخالفان مشرف برای مدت طولانی پایکوبی نخواهند کرد، دولت مشکلات بسیاری برای رسیدگی دارد، از جمله شورش روزافزون و افزایش مشکلات اقتصادی.علاوه بر این تصمیم دولت برای متهم کردن مشرف بیشتر از آنکه نشانه قدرت باشد نشانه اختلاف اساسی درون دولت است. نواز که توسط مشرف سرنگون و مجرم شناخته شد بر عزل او اصرار داشته است. زرداری در این مورد بی‌میل‌تر بود، زیرا به درستی این را به نفع نواز می‌دید. نواز تلاش می‌کند تا ممنوعیت حضور در انتخابات را لغو کند. این ممنوعیت به دلیل سابقه جنایی او اعمال شده بود و اگر مشرف استعفا نمی‌داد، نواز مطمئنا حزب خود را از دولت بیرون می‌کشید.

زرداری برای جلوگیری از این کار و همچنین برای راضی نگه داشتن حامیان رو به افزایش خود،‌ تسلیم نواز شریف شد.

خروج مشرف پیام‌آور بی‌ثباتی بیشتر خواهد بود. اما چیزی برای موفقیت دموکراسی ویران پاکستان وجود دارد و آن افزایش امید است دیر یا زود این کشور دولتی انتخابی خواهد داشت که قادر خواهد بود ارتش را تحت کنترل درآورد.تا زمانی که مشرف در قدرت باقی بود، نمادی از کودتای ارتشی بود که پاکستان را به تباهی کشاند.

او این مساله را تشخیص نداد. در پایان مشرف خود را به عنوان مظهر «روح دموکراسی» دانست. او در سخنرانی استعفای خود به این مفهوم پیچیده اشاره کرد، او تقاضای اعتبارات برای ترویج حقوق‌ زنان، دولت‌های محلی و دیگر مسائل عادلانه کرد. اما حقیقت این است که مشرف هرگز بدون انتخابات دستکاری نشده به قدرت نرسید و او مدت‌ها نامحبوب بود.

با روی کار آمدن دولتی که برای اولین بار به طور آزادانه انتخاب شد عملکرد مشرف زیر سوال رفت. این مساله که او اکنون از دولت کناره‌گیری کرده است، نمونه یک دموکراسی واقعی است.

رییس‌جمهوری پاکستان، پرویز مشرف روز دوشنبه گذشته استعفا کرد. آینده او در هاله‌ای از ابهام است. دیلی تلگراف، روزنامه انگلیسی احتمال داده است که مشرف لندن را به عنوان مکان تبعید خود برگزیند. آمریکا گفته است که اگر او درخواست پناهندگی سیاسی کند، درخواست وی را بررسی خواهد کرد. اما مشرف هنوز چنین درخواستی نکرده است. جلسه آخر وقت روز سه‌شنبه سران دولت ائتلافی برای تعیین جانشین وی در پاکستان با شکست مواجه شد. گویی آینده پاکستان نیز چون آینده پرویز مشرف در هاله‌ای از ابهام فرو رفته است.