بخش سی و پنجم
پدیده شوم قرن جدید - ۱۶ دی ۹۵
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که میان علمای حامی داعش و القاعده اختلافاتی بروز کرد. طرحهای مصالحه راه بهجایی نبرد و باعث شد میان افراطیون شکافهایی پدید آید. در این بخش به آغاز خلافت داعش و بحثهای مربوط به بیعت پرداخته شده و چشمانداز اتحاد یا رقابت القاعده- داعش مورد بررسی قرار میگیرد.
۴- آغاز خلافت (۲۰۱۴ تاکنون)
در ژوئن ۲۰۱۴ «دولت به اصطلاح اسلامی» بار دیگر اقدامی شگفتآور انجام داد اما این بار در عراق.
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که میان علمای حامی داعش و القاعده اختلافاتی بروز کرد. طرحهای مصالحه راه بهجایی نبرد و باعث شد میان افراطیون شکافهایی پدید آید. در این بخش به آغاز خلافت داعش و بحثهای مربوط به بیعت پرداخته شده و چشمانداز اتحاد یا رقابت القاعده- داعش مورد بررسی قرار میگیرد.
۴- آغاز خلافت (۲۰۱۴ تاکنون)
در ژوئن 2014 «دولت به اصطلاح اسلامی» بار دیگر اقدامی شگفتآور انجام داد اما این بار در عراق. این گروه به غرب عراق خزید، بدون هیچ مانعی و بخشهای زیادی از قلمرو اهل سنت - بهویژه موصل- را فتح کرد. در 29 ژوئن، این گروه در نهایت در پیامی صوتی از سوی ابومحمد العدنانی خلافت رسمی خود را اعلام کرد. 5 روز بعد، البغدادی برای اولین بار در میان هواداران در مسجد موصل حضور یافت و سخنرانی کرد. او سخنانی را از زبان ابوبکر، اولین خلیفه مسلمانان، بر زبان آورد. اعلام خلافت با آغاز ماه رمضان در پایان ژوئن همزمان شده بود. العدنانی در سخنانش اعلام کرد که «دولت اسلامی از تمام عناصر لازم خلافت برخوردار است» و البغدادی - که اکنون خلیفه ابراهیم نامیده میشد- دارای تمام ویژگیهای لازم برای خلافت است. علمای حامی داعش از این خلافت استقبال کردند.
بیعت یا عدم بیعت
با تشکیل داعش، مشروعیت القاعده زیر سوال رفته بود و برای زیرشاخههای این گروه و حتی رهبری القاعده دشوار بود که در نزاعی که میان داعش- القاعده جریان داشت، بیطرف بمانند. القاعده در مغرب اسلامی (AQIM) و زیرشاخه القاعده در الجزایر در بیانیهای که نیمه ماه جولای بیرون دادند به سرعت اعلام خلافت را تقبیح کردند. با این حال، برخی اعضا و گروههای مرتبط با القاعده از این گروه جدا شده و به «دولت اسلامی» پیوستند. این جداشدگان گروهی به نام «سربازان خلافت در ارض الجزایر» تشکیل دادند. به گفته یکی از تحلیلگرانی که با حوادث منطقه آشنا است «در نوامبر 2014 اشتیاق زیادی میان گروههای شورشی در یمن برای پیوستن به داعش وجود داشت.» «دولت اسلامی» در ابتدا از میزان بیعتها سرخورده شده بود. در اوایل نوامبر 2014، این گروه سریال بیعتها را در پیامهای صوتی و آنلاین به راه انداخت. این گروه با تبلیغات فراوان در فضای آنلاین اعلام کرد که بسیاری از عربستان، یمن، شبهجزیره سینا در مصر، لیبی و الجزایر دست بیعت با «خلیفه» دادهاند. یک هفته بعد، البغدادی پیامی صوتی منتشر کرد و بیعتها را «پذیرفت». او در این پیام با استقبال از نیروهای جدید اعلام کرد که «دولت اسلامی» به این سرزمینها رسیده است. این «حقه» موثر افتاد. گروههای جهادی با مشاهده این روند، یکی پس از دیگری به بیعت روی آوردند و آن بیعت چند نفره که با آب و تاب نقل شد به بیعتی گسترده در میان مردم، گروهها و علمای حامی آنها تبدیل شد.
پاتک القاعده
رهبری مرکزی القاعده در 29 ژوئن به شکلی غیرقابل پیشبینی به اعلام خلافت واکنش نشان داد. این گروه به جای رد و تقبیح فوری خلافت جدید، خلیفه مدنظر خود را اعلام کرد: «ملا محمد عمر»، رهبر طالبان، بهعنوان رهبر امارت اسلامی افغانستان. ملا عمر همچون البغدادی عنوان «امیرالمومنین» را مختص خود میدانست. در 13 جولای، القاعده ویدئویی قدیمی از بنلادن را منتشر کرد که در آن ملا عمر را با عبارات شایسته خلیفه نام برده بود. در بخش پرسش و پاسخی که پس از این سخنرانی مطرح شد، از بنلادن پرسیده شد که ماهیت بیعت با رهبر طالبان «ملا عمر» را بهصورت شفاف بیان کند. سوالکننده از بنلادن پرسید: «شما گفتهاید که با امیرالمومنین ملا عمر بیعت کردهاید. آیا این بیعت، بیعت عظمی است یا بیعتی موقت که به بیعتی عظمی ختم میشود؟» بنلادن مدعی شد: «بیعت ما با امیرالمومنین ملا عمر یک بیعت عظمی است. این بیعت براساس احادیث و استدلالات قرآنی صورت گرفته است... بر هر مسلمانی واجب است که در قلب خود بپذیرد که با امیرالمومنین ملا عمر بیعت کرده است. این بیعتی عظمی است.» القاعده این رویکرد را تا ماه سپتامبر ادامه داد؛ زمانی که تشکیل زیرشاخه القاعده در شبه قاره هند (AQIS) را اعلام کرد. این بار، ظواهری بر رهبری ارشد ملا عمر تاکید کرد. «ابوالمجیر الشنقیطی»، ایدئولوگ سابق و حامی دولت اسلامی، نیز به مدافعان القاعده پیوست و از اینکه این گروه ملاعمر را بهعنوان خلیفه انتخاب کرده استقبال کرد. این عالم افراطی موریتانیایی در ماه جولای با فتوای خود مبنی بر زیر سوال بردن اعلام خلافت، غوغایی به پا و اعلام کرد که ملاعمر از پیش خلیفه بوده و دیگر نیازی به خلیفه جدید نیست. حامیان «دولت اسلامی» از به چالش کشیدن البغدادی سخت خشمگین شدند. دستکم 6 جهادی حامی داعش «ردیه»هایی بر القاعده و الشنقیطی نوشتند. آنها دلایلی برشمردند در مورد اینکه چرا ملاعمر نمیتواند خلیفه باشد. از جمله دلایل آنها این بود: او تبار از قریش ندارد؛ در سازمان ملل شرکت کرد؛خلیفه نمیتواند فقط در تئوری باشد بلکه باید از قدرت سیاسی واقعی و عملی هم برخوردار باشد مانند البغدادی؛ باید تمام جوانب عبارت بیعت بررسی شود (چگونه ملا عمر خلیفه باشد اما هیچ کس دیگری تا امروز بهعنوان خلیفه مطرح نبوده است؟) و خلیفه باید از فقه و کلام و الهیات سلفی برخوردار باشد نه ماتریدیگرایی طالبان.
نتیجهگیری
ظهور داعش در سال 2014- 2013 انرژی تازهای به حرکت افراطیون بخشید و باعث شد دهها هزار نفر از سراسر جهان جذب این گروه شوند. اگرچه این گروه تلاش خود را از سال 2006 شروع کرد اما در اولین گام شکست خورد. تشدید فرقهگرایی در عراق و سوریه روح تازهای به کالبد این گروه بخشید و باعث شد بار دیگر تجدید خلافت از سر گرفته شود. ایدئولوژی سلفی- جهادی «دولت اسلامی» این روزها بیش از گذشته محبوبیت دارد. اگرچه عملیاتهای آمریکا علیه این گروه از سال 2014 شروع شد اما معلوم نیست که چنین عملیاتهایی بتواند سرعت پیشروی داعش را کاهش دهد. با این حال، شرایط بحرانی در خاورمیانه- لیبی، یمن، عراق، سوریه و ...- شرایط مساعدی برای فعالیت داعش فراهم کرده است. فارغ از موفقیت بلندمدت نیروهای ائتلاف اما حقیقت این است که عملیات نظامی موجب تقویت ایدئولوژی داعش میشود، زیرا آنها به این باور دامن میزنند که شیعیان منطقه با آمریکاییها و حاکمان سکولار عرب تبانی کردهاند تا قدرت اهل سنت را در خاورمیانه کاهش دهند. توافق هستهای با ایران این تصور را تقویت کرده است. همچنین بعید است اتحادی میان داعش و القاعده صورت گیرد. هرچه این گروه ادعای بیشتری در مورد «دولت شدن» داشته باشد وحدت سازمانیاش هم بیشتر میشود. اما اگر ادعایش از خلافت به یک «خلافت کاغذی» تقلیل یابد احتمال حذف شدنش بیشتر میشود، چرا که مبنای اعتبار خود را از دست داده است.
ارسال نظر