سفیر پیشین ایران در اردن در گفتوگو با «دنیای اقتصاد»
آمریکا دریافته که ایران به دنبال تعامل است
جناب تاجیک! چه اتفاقی افتاد که سرانجام آمریکا پذیرفت که ایران هم در نشستی که برای حل بحران سوریه تشکیل میشود، شرکت داشته باشد؟
در عالم سیاست چرتکه انداختن درست نیست و چرتکه انداختن برای عالم اقتصاد است. در سیاست باید به رویکرد کشورها نگاه کرد. پس از برگزاری نشستهایی در باره مساله هستهای ایران با گروه 1+5 و امضای برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) ایران به دنیا و به خصوص به غرب نشان داد که به دنبال تعامل است. وقتی جامعه جهانی در پی توافق هستهای متوجه شد که ایران رویکردی تعاملی را در دستور کار خود قرار داده است، به این نتیجه رسید که جمهوری اسلامی در قالب این رویکرد میتواند به حل مشکلات منطقهای، تثبیت جایگاه بینالمللی خود و مهمتر از همه سروسامان دادن به اوضاع اقتصادی و قرار دادن قطار اقتصادی کشور در ریل رفاه و توسعه مردم بپردازد. البته در مورد سوریه باید توانمندیها و سرمایهگذاریهای ایران در رابطه با این کشور را نیز لحاظ کرد. بنابراین اگر امروز آمریکا حاضر به دعوت از ایران برای حضور در نشست سوریه شده است، نخست به تاثیرگذاری و سرمایهگذاری ایران مربوط میشود و مورد دیگر نیز آشکار شدن رویکرد تعاملی ایران در قبال کشورهای دنیا است.
تا به امروز مخالفتها با حضور ایران در نشست سوریه بیشتر از جانب کدام کشورها و به چه دلیل دنبال میشد؟
باید توجه داشت که مخالفتها دو جنبه منطقهای و فرامنطقهای را شامل میشود؛ در بحث منطقهای باید به مساله رقابت عربستان سعودی با ایران اشاره کرد. البته این رقابت سعودی در ارتباط با سیاست خارجی ایران در منطقه تاحدودی ناشی از توهم آنها است و بخشی از آن نیز به درگیریهای داخل منطقه میان دو کشور بازمیگردد.
در مورد مخالفـتهای فرامنطقهای با حضور ایران در نشست راجع به سوریه، همانطور که در سوال قبل نیز اشاره کردم بحث توافق ایران با گروه 1+5 به ویژه آمریکا مطرح است. تا پیش از توافق هستهای، نگاه کشوری چون آمریکا نسبت به ایران بسیار متفاوت بود. باید مدنظر داشت که آمریکا یک قدرت تاثیرگذار است، سرمایهگذاریهای عظیمی در بسیاری از کشورهای دنیا دارد و به حق یا ناحق منافعی را در منطقه برای خود تعریف کرده است. بنابراین زمانی که رویکرد تعاملی ایران برای غرب و آمریکا آشکار شد، زمینهای برای حضور ایران در نشست سوریه فراهم شد و این کشورها از مخالفتهای قبلی خودشان کوتاه آمدند. حتی میتوان گفت تا پیش از توافق هستهای، آمریکا به دنبال تعریف یک نقش منفی برای ایران در سوریه بود و هیچ نقشی را برای تهران در حلوفصل بحران سوریه قائل نبود.
ایران و عربستان درمورد مسائل زیادی از جمله مساله سوریه اختلاف نظر دارند. آیا ممکن است در پی چنین نشستهایی، دو کشور به تفاهم درخصوص مسائل منطقه دست یابند؟
متاسفانه به دلایلی که ذکر شد سعودیها اختلاف در سیاست خارجیشان با ایران درون منطقه را تبدیل به تضاد و تقابل کردهاند و این در شرایطی است که به واسطه قدرت مالی وسیع عربستان و استفاده از آن در کشورهای مختلف سخت است بگوییم که تهران و ریاض در این برهه در مسائل منطقهای به تفاهم دست یابند.
در واقع عربستان سعودی سرمایه اندوختهاش را به جای آنکه در جهت پیشبرد اهداف سیاست خارجی هزینه کند در جهت تخریب به کار گرفته است و حتی جهتگیری تخریبی آن بیش از سازندگی است که این مساله کار را برای تعامل دو کشور بسیار دشوار کرده است.
حضور قدرتهای خارجی در تلطیف فضا و ایجاد تعامل میان تهران و ریاض چقدر تاثیرگذار است؟
حضور قدرتهای خارجی فقط میتواند تاحدودی کمک کند که دو کشور به تعادل برسند. در حقیقت در اجلاسی که برای موضوع خاصی چون بحران سوریه تشکیل میشود نباید خیلی نگران بود که به دلیل اختلافات تهران و ریاض نشست بینتیجه پایان یابد. زیرا اکنون بستر مناسبی برای حلوفصل سیاسی بحران سوریه فراهم شده است و در این نشست تمامی کشورهای حاضر نیز تنها میتوانند با استفاده از ابزارهای سیاسیشان به حل بحران کمک کنند. البته ممکن است که در یکی دو جلسه اول تنشها زیاد باشد اما در نهایت احتمالا به نتیجهای دست پیدا کنند.
با توجه به اختلاف دیدگاه بین کشورهای تاثیرگذار در بحران سوریه بر سر ماندن یا برکناری بشار اسد از قدرت، چه آیندهای را برای رئیسجمهوری کنونی سوریه میتوان متصور بود؟
به عقیده من بشار اسد در حال حاضر نخ تسبیح سوریه است؛ یعنی ساختار سیاسی سوریه بهگونهای است که اگر بشار اسد را بکشند پایین، ممکن است شاهد فروپاشی ساختار سیاسی در این کشور باشیم.
آمریکا نتیجه اقداماتش در لیبی و سومالی را اکنون میبیند و نمیخواهد آن تجربهها را دوباره تکرار کند. کشورهای غربی و منطقهای مخالف حضور اسد، فعلا پذیرفتهاند که او در مرحله انتقالی حضور داشته باشد. در مرحله بعدی نیز تمامی کشورها باید به این سمت حرکت کنند که انتخاب رئیسجمهوری و حکومت از طریق مردم سوریه باشد و خود مردم، سرنوشتشان را تعیین کنند.
ارسال نظر