هر انتخاباتی سیاسی نیست...
شراره عبدالحسینزاده دکترای جامعهشناسی سیاسی و مدرس دانشگاه اصول شهروندی، اعتماد اجتماعی، پاسخگویی و نظارت، آزادی و عدالت، حقوق و تکالیف و. . . پایههای مشارکت مدنی را پیریزی میکنند. جایگاه مشارکت و اندیشه محلهگرایی را میتوان با توجه به پیامدهای توسعه هر روزه شهرها، صنعتی شدن، شهرنشینی، سواد، تغییر الگوی مصرف، بهبود سطح زندگی و توسعه ارتباطات دریافت که تحول در این زمینهها گسترش معضلات اجتماعی، گسیختگی ساختار سنتی، فقر و بیکاری و مشکلات روحی روانی و. . . را به دنبال داشته است. بر این اساس عالمان اجتماعی بر این نکته تاکید میکنند که چگونه میتوان نظم اجتماعی مطلوبی را برای به حداقل رساندن این مشکلات ساماندهی کرد؟ سرعت گسترش تهران و تبدیل آن به کلانشهر، تغییر شرایط زندگی، تغییر نیازها و افزایش جمعیت در بسیاری از مناطق، لزوم بازنگری مدیریت در این شهر را موجب شده است.
شراره عبدالحسینزاده دکترای جامعهشناسی سیاسی و مدرس دانشگاه اصول شهروندی، اعتماد اجتماعی، پاسخگویی و نظارت، آزادی و عدالت، حقوق و تکالیف و... پایههای مشارکت مدنی را پیریزی میکنند. جایگاه مشارکت و اندیشه محلهگرایی را میتوان با توجه به پیامدهای توسعه هر روزه شهرها، صنعتی شدن، شهرنشینی، سواد، تغییر الگوی مصرف، بهبود سطح زندگی و توسعه ارتباطات دریافت که تحول در این زمینهها گسترش معضلات اجتماعی، گسیختگی ساختار سنتی، فقر و بیکاری و مشکلات روحی روانی و... را به دنبال داشته است. بر این اساس عالمان اجتماعی بر این نکته تاکید میکنند که چگونه میتوان نظم اجتماعی مطلوبی را برای به حداقل رساندن این مشکلات ساماندهی کرد؟ سرعت گسترش تهران و تبدیل آن به کلانشهر، تغییر شرایط زندگی، تغییر نیازها و افزایش جمعیت در بسیاری از مناطق، لزوم بازنگری مدیریت در این شهر را موجب شده است. از این رو یکی از راهکارهای ایجاد نظم مطلوب گسترش اندیشه محلهگرایی و سازمانهای محلی است. محلهگرایی میکوشد نوعی نظم اجتماعی برقرار کند تا در سایه آن مناسبات اجتماعی تنظیم شود و امنیت اجتماعی، تفاهم و مشارکت مدنی تحقق یابد. به علاوه مشارکت مدنی در سطح محله میتواند موجب وفاق اجتماعی شود و از بار مسوولیت و تصدیگری دولت نیز بکاهد. از آنجا که مشارکت مدنی در ایران با شکلگیری شوراهای اسلامی نمود عینیتری پیدا کرد و به تدریج بهعنوان یک حق در جامعه مطرح شد، تشکلها، انجمنهای محلی و شورایاریهای محلات، حلقه ارتباطی میان مدیریت محلی و شهروندان هستند که در واقع به تمرین مشارکت مدنی در سطح محلی میپردازند. در ماده ۲ اساسنامه انجمنهای شورایاری مصوب شورای اسلامی در تعریف شورایاریها آمده است «انجمن شورایاری، انجمنی غیردولتی، غیرمتمرکز، غیرسیاسی، داوطلبانه و مشارکتی و از جهت اقتصادی خودگردان است.» بنابر این تعریف، شوراهای محلات، نهادهای غیردولتی و غیرسیاسی و داوطلبانه مردمی و محلهای هستند که به منظور ایجاد بستری برای شکلگیری ارتباط و تعامل سازنده و فراگیر بین ساکنان محدودههای محلی با یکدیگر از یکسو و با تشکلها و نهادهای مردمی از سوی دیگر به وجود میآیند. در صورت برقراری مطلوب این ارتباط و تعامل ضلع سومی نیز تشکیل خواهد شد که آن ارتباط با نهادها و دستگاههای دولتی یا فرامحلهای است و به زبان سادهتر شورایاریها منتخبین مردم برای اداره بهتر محلات و رابط بین مردم و مسوولان (شورای شهر، شهرداری و سایر دستگاههای اجرایی) در انعکاس مشکلات و ارائهدهندگان راهکارها برای هر چه بهتر اداره کردن محله به شمار میروند. از این رو ایجاد نهادهای داوطلبانه مردمی به نام شورایاریها بهعنوان اهرمی قوی به یاری مسوولان و مدیران شهری آمده است. مشارکت اجتماعی محلی در کشورهای مختلف به منظور کنترل سیاسی - اجتماعی و با علم به اینکه مشارکت هزینه برنامههای توسعه اجتماعی را کاهش میدهد و اجرای آن را تسهیل میکند، به کار میرود. هرچند که با وارد شدن منافع حزبی و جناحی و استفاده از جاذبه سازوکارهای مشارکتی برای کسب مشروعیت سیاسی - اجتماعی و نتیجتا کانالیزه کردن فعالیتهای مشارکتی خودمختار، استفاده ابزاری از مشارکت مردم محسوب میشود.
بهطور قطع برگزاری انتخابات این دوره شورایاریها در مواردی با سایر دورهها متفاوت خواهد بود. یکی از موارد وجود تعداد بالای نامزدهای و داوطلبان است. ۱۳ هزار و ۸۱۵ نفر خواهان ورود به رقابت شورای مشورتی محلات خود شدند که اکثرا از قشری جوان و تحصیلکرده هستند با وجود آنکه داشتن حد اقل سواد خواندن و نوشتن برای ورود به شوراهای محلی کافی است که این خود جای بررسی بیشتر دارد که آیا دغدغههای مدیریت محلی و ارتقای سطح زندگی شهروندی این جماعت کثیر را به سمت اعلام کاندیداتوری کشانده یا اهدافی دیگر.
علاوه بر این مورد، سیاسی جلوه دادن این انتخابات و وجود ائتلافهای گروهی و جناحی مانند سایر انتخابات در کشور آن را با دیگر دورهها متفاوت میکند و همه را با این سوال مواجه میکند که آیا برای اراده نهادی داوطلبانه و مردمی و غیرسیاسی ائتلافهای حزبی و سیاسی لازم است؟ آیا تصمیمگیری درباره معضلات محله اعم از بهبود شرایط زیستی و نظم اجتماعی و شرکت در جلسات با شهرداری ناحیه و منطقه نیاز به دیدگاههای سیاسی خاصی دارد؟ آن هم در شرایطی که اخیرا اکثریت جامعه با رای به اعتدال بیعلاقگی و دوری خواستن از چالشها و تقابلهای سیاسی را اعلام کردند. آیا سیاسی کردن هر انتخاباتی خود موجب سیاستزدایی در نتیجه کاهش مشارکت نخواهد بود؟ اما آنچه که بیش از پیش موجب این برداشتهای نادرست و تقلیل دادن سیاست و مفهوم کار سیاسی و به قولی سیاسی بازی در هر امری در شهر تهران شده است، سیاسی کردن مدیریت شهری بوده است که موجب شد هر اقدامی اعم از مثبت و مطلوب در این شهر به کار سیاسی و جناحی تعبیر شود. از این رو ناظران و برگزارکنندگان این انتخابات برای جذب مشارکت شهروندی و ایجاد حلقه ارتباطی مدیران شهری و شهروندان و تلاش برای شهری وحدتآفرین و مدیریت یکپارچه از همان ابتدا لازم است کارکرد و اهداف این شورا را به نامزدها اعلام و خود نیز در اعمال هر اقدام سیاسی و جناحی و منفعتی دوری بورزند.
ارسال نظر