ردیابی بازار جعلی علم

دنیای اقتصاد: انتشارات مقالات علمی که یکی از مهم‌ترین شاخص‌های ارتقای کشورها در بخش تحقیقات آکادمیک است، اکنون منجر به تشکیل بازار مکاره‌‌ای شده که نه فقط حیثیت علمی دانشگاه‌های معتبر کشور در عرصه جهانی را مورد تردید قرار داده است، بلکه به خروج بخشی از منابع ارزی کشور برای چاپ این مقالات جعلی منجر شده است. استادان دانشگاه‌ها برای ارتقای رتبه علمی و همچنین دانشجویان دکترا به‌منظور فارغ‌التحصیلی، از مهم‌ترین متقاضیان چاپ مقاله در این نشریات جعلی هستند که معمولا بین ۲۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار برای انتشار هر مقاله در نشریات پیشنهادی طلب می‌کنند. برخی از برآورد‌ها حاکی از درآمدهای گاه تا ۸۰۰ هزار دلاری این موسسات بین‌المللی تقلبی است که به‌صورت مجازی و فارغ از حاکمیت کشوری خاص به این تجارت زیرزمینی مشغول هستند. با توجه به انتصاب وزیر جدید علوم، تحقیقات و فناوری ساماندهی انتشار مقالات و اعطای امتیاز به اعضای هیات علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی نیازمند یک بازنگری جدی است، تا نه فقط زمینه برای رشد محققان واقعی و ارتقای جایگاه علمی کشور در عرصه جهانی فراهم شود، بلکه زمینه یک تجارت زیرزمینی گسترده که هر روز در حال افزایش است، برچیده شود.

شیما رئیسی: رسالت علوم بشری کاهش میزان خطاها و افزایش کیفیت زندگی است. شکل و سیاق زندگی کنونی جوامع و نوع ارتباطاتی که در حال حاضر در جهان جریان دارد، ماحصل انقلاب‌های علمی و فکری انسان از ابتدا تا به اکنون و به‌ویژه قرن بیستم بوده است.

اگرچه پیشرفت دانش و کشف و اختراعات گوناگون علاوه‌بر محاسن گوناگون و بی شماری که داشته، گاه به دلیل سوء‌استفاده‌ها و عدم آگاهی بلای جان انسان‌ها شده است و در برهه‌هایی نیز به دلیل ذات پیش‌رونده و شگفت‌انگیزش با مخالفت‌ها و ایستادگی‌هایی از سوی جماعت‌های فکری و حکومتی ایستا که هرگونه تحولی را به مثابه زنگ خطری برای قدرت و اقتدار خود تلقی می‌کردند، مواجه شده‌اند، اما امروزه دیگر کمتر فرد یا گروهی است که به قدرت و ضرورت همگام شدن با جنبش‌های علمی پی نبرده باشد و نداند که تنها ابزار کسب قدرت و حکومت و لازمه بقا در دنیای امروز تسلط بر علوم روز و پیشگامی در این وادی است که سرآغاز ورود به این عرصه مطالعه و پژوهش است. کار علمی و پژوهش ادبیات و قواعد مخصوص به خود را دارد که کوچک‌ترین کوتاهی و تخطی از این اصول، اعتبار و نتایج آن را مخدوش و بلااستفاده می‌کند. در واقع آنچه روند رشد علمی بشر را سرعت بخشیده، تجربی شدن و آزمایشگاهی شدن تدریجی فعالیت‌های علمی بود که رسیدن به زبان مشترک میان دانشمندان جهان را میسر کرد و در نتیجه این موضوع منجر به افزایش دقت و صحت مطالعات و یافته‌های پژوهشی شد. هم‌راستا با این تحولات کشور ما نیز در مقاطع مختلف با درک ضرورت رشد علمی برای رساندن ایران به جایگاهی که شایسته آن است طرح‌ها و برنامه‌های مختلفی را در نظر گرفته است. در این میان ایران برای جبران عقب‌ماندگی‌های علمی ناشی از سال‌های جنگ تحمیلی طرح‌هایی را از طریق وزارت علوم در دهه ۷۰ ارائه کرد که از آن میان می‌توان به شرط ارائه مقالات به‌عنوان یکی از راه‌های ارتقا رتبه علمی استادان اشاره کرد. اگرچه این اهرم انگیزشی در ابتدا دانشگاهیان را به تکاپو واداشت و تا حدی به پویایی فضای علمی منجر شد، اما رفته رفته و با تعمیم این روش برای امتیازدهی به دانشجویان، رو به انحراف رفت، به‌گونه‌‌ای که داشتن مقالات چاپ شده در مجلات ISI به شرطی برای پذیرش در مقطع دکترا تبدیل شد. این توقع غیراصولی و نامتناسب با توان دانشجویان در این سال‌ها سبب به‌وجود آمدن بازاری زیرزمینی شده است؛ دانشجویانی که به هر دلیل خواستار ادامه تحصیل در کشور هستند برای کسب فرصتی برای ادامه تحصیل، از همان ابتدای ورود به دانشگاه به عنوان دانشجوی کارشناسی ارشد یا دکترا با دغدغه داشتن مقاله در مجلات ISI روبه‌رو هستند. این اما رقابتی نابرابر را برای این دسته از دانشجویان با دسته‌ای دیگر که از منظر امکانات، جایگاه و تجربه علمی در جایگاه بالاتری قرار دارند، به‌وجود می‌آورد. بر این اساس دانشجویان به هر قیمتی خواهان آن هستند که در این رقابت نابرابر، پیروز میدان باشند.

حال این تقاضا به شکل‌گیری بازاری غیررسمی برای تولید مقالات علمی انجامیده است؛ به این شکل که موسساتی در داخل کشور و همچنین کشورهای همسایه که انسجام قانونی و مشخصی در این باره ندارند، خود متولی این امر شده و بازار مقالات را در دست گرفته‌اند.

این موسسات که وعده چاپ مقالات در مجلات معتبر آن هم در کوتاه‌ترین زمان ممکن را به دانشجویان می‌دهند، به اخذ وجوه قابل توجهی از آنان مبادرت می‌کنند. آنچه دانشجویان را بر این کار مصر می‌کند، طولانی بودن چاپ مقالات در مجلات معتبر است.

در ابتدای شکل‌گیری چنین روند ناصحیحی تعدادی از استادان با دریافت مقالاتی که ادعای چاپ در مجلات ISI را داشته‌اند و در عین حال از کیفیت لازم برخوردار نبوده‌اند نسبت به این موضوع مشکوک و به دنبال پیگیری‌های مستمر، از وجود چنین موسساتی شده‌اند که در واقع شرکت‌هایی صرفا تجاری هستند که بر خلاف مجلات معتبری که تنها هزینه داوری و گرداندن مجله را از متقاضی چاپ می‌گیرند، تمام هزینه‌های مربوط به نشر را نیز به مبلغ دریافتی اضافه می‌کنند. این شرکت‌ها به دلیل آنکه فعالیت‌هایشان اغلب در فضای مجازی بوده و شناسنامه مشخص کاری برای خود ندارند، قادرند هر بار خود را با نام جدیدی به جامعه دانشگاهی معرفی کنند؛ از این رو بررسی و ردیابی اعتبار این دسته از موسسات با مشکل روبه‌رو است. پر واضح است که روند موجود علاوه‌بر مخدوش کردن کیفیت و صحت تولیدات علمی کشور، اعتماد به جامعه دانشگاهی و اعتبار آن را در داخل و خارج از کشور کاهش می‌دهد و این موضوع می‌تواند توسعه کشور را به انحراف بکشاند.

در پی بررسی دلایل و راهکارهایی که درباره مقابله با این جریان وجود دارد و می‌توانید مشروح آن را در صفحه باشگاه اقتصاددانان در صفحه ۲۹ همین شماره بخوانید، به آسیب‌شناسی این جریان پرداخته‌ایم.

دکتر حمید عبداللهیان، استاد دانشگاه تهران، راهکار برون‌رفت از این بحران را در به رسمیت شناختن استقلال دانشگاه‌ها و تجدیدنظر در نحوه پذیرش و ملاک‌های ارتقای سطح علمی دانشگاهیان می‌داند.

در همین حال دکتر کامبیز هژبر کیانی استاد دانشگاه علوم و تحقیقات، بر این باور است که حمایت از دانشجویان تحصیلات تکمیلی برای تامین فراغت فکری که لازمه کار پژوهشی است راهکار اصلی بازگشت کیفیت و جدیت به فضای علمی کشور است.

صفحه 29 را بخوانید