جمعی از نخبگان کشور با ارسال نامه‌ای به حسن روحانی رئیس‌جمهوری کشورمان خواستار پیگیری حوادث اسیدپاشی بر روی زنان در اصفهان شدند. متن کامل این نامه را در زیر می‌خوانید:

به نام خدا

جناب آقای روحانی، رئیس محترم جمهور

با سلام و عرض ادب

این نامه از سوی جمعی از جوانانی نوشته می‌شود که توسط «بنیاد ملی نخبگان» به عنوان استعداد برتر شناخته شده‌اند. گرچه این نامگذاری‌ها حقیقت چندانی را با خود به همراه ندارد، اما بهانه‌ای بود تا این گروه کوچک چند روزی در تجربه مشترک خدمت سربازی نخبگان درکنار یکدیگر قرار بگیرند. جمعی که هرچند اکنون در شهرهای مختلف ایران و جهان پراکنده هستند و فراتر از پراکندگی جغرافیایی، عقاید و علائق گوناگون و بعضا متضادی دارند، اما به مدد فضای مجازی، در موضوعات متنوع دائما به گفت و شنود می‌نشینند، و بشارت نبوی «إنَّ إختِلافَ اُمَّتی رَحمَةٌ» (الإیضاح، ج ۱، ص ۳۹) را مجسم می‌کنند.

به‌رغم همه این تفاوت‌های عمیق فکری، در روزهای اخیر، یک موضوع به دغدغه جدی «همه» این جمع تبدیل شده است؛ مساله‌ای که زندگی عده‌ای از هم‌وطنان را به تباهی کشیده و فاجعه‌ای غیرقابل جبران برای ایشان و جامعه رقم زده است: اسیدپاشی بر صورت زنان. «اسید» نماد پوساندن و نابودی است؛ «پاشیدن» فعل کسی که از شناخته شدن می‌هراسد و از پشت نقاب، زهر خود را می‌پراکند؛ «صورت» نماد روشنی و منحصر‌به‌فرد بودن ما آدم‌هاست که حتی در حجاب هم پوشیده نمی‌شود؛ و «زن» که نماد صبر است و استقامت و مهربانی. علاوه بر خدشه‌دار شدن سرمایه گرانقدر امنیت اجتماعی، این ماجرا شاید به آن دلیل بر وجدان اخلاقی جامعه چنین تاثیری گذاشته که نمادی شده است از ستیز دیرین نابودی‌ها، پوسیدگی‌ها، تباهی‌ها، نقاب‌ها، تاریکی‌ها و ستم‌های نهفته، با روشنی‌ها و گونه‌گونی‌ها و زیبایی‌های آشکار.

حتی اگر بر این باور باشیم که این رفتارها برای کاستن از زشتی‌ها صورت می‌گیرد، باید به یاد آوریم ما میراث‌دار پیامبری هستیم که در اوج غلبه جهل‌ها و شرارت‌ها، ژرف‌ترین دستور اخلاقی- اجتماعی را برایمان ارمغان آورده است: «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَهَ» (مؤمنون ۹۶). یعنی اولا پیامبر باید به جدال با «بدی» اهتمام ورزد و نه ستیز با «بدکاران»؛ و ثانیا مبارزه با بدی را نه با «بدی»، نه حتی با «خوبی» بلکه با «خوب‌ترین» روش باید به انجام برساند. هم‌چنین خداوند او را از «سیطره» و «تسلط» بر حذر می‌دارد: «لَسْتَ عَلَیْهِم بِمُصَیْطِر؛ ای پیامبر! تو قیم و مسلط بر مردم نیستی» (غاشیه ۲۲)، «وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعا أَفَأَنتَ تُکْرهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُواْ مُؤْمِنِین / اگر پروردگارت می‌خواست همه اهالی زمین ایمان می‌آوردند. ای پیامبر! آیا تو مردم را مجبور می‌کنی تا از مؤمنان باشند؟!» (یونس ۹۹).

جناب آقای رئیس جمهور؛

مشاهده افراطی‌گری و مطلق‌نگری در جامعه‌ای که چنین سرمایه‌های دینی متمدنانه‌ای دارد، انسان را به تامل وا می‌دارد. «اسیدپاشی» نشر آفت نفرت و تندروی در کشتزار جامعه است و این برای شما که برای کاشتن بذر تدبیر و امید آمده‌اید، به غایت حساسیت برانگیزتر است. در جامعه ما هرروزه به بسیاری صورت‌های مظلوم، اسید افراط و تعصب پاشیده می‌شود که چون این‌چنین ملموس نیست، در محاق انکار و خاموشی فرو می‌رود؛ اما این بار چه؟ امضا‌کنندگان این نامه ضمن اعلام حمایت قاطع خود از جنابعالی در راستای پیگیری ماجرا از سه وزارتخانه کشور، اطلاعات و دادگستری و تشکر از دستور اخیرتان مبنی بر تسریع آن، ملتمسانه درخواست داریم تا از تمام ظرفیت قانونی خویش برای زدودن علل زیربنایی و فرهنگی اسیدپاشی به‌صورت و سیرت آحاد جامعه استفاده کنید. اینکه برخی تریبون‌های رسمی، همچنان بر طبل افراطی‌گری می‌کوبند، نشان می‌دهد کاری فراتر از این سه وزارتخانه مستقیما درگیر، نیاز است. شما فرهنگ و ارشاد، آموزش و پرورش و علوم را نیز در کابینه خود دارید. چه‌بسا تواناترین دشمن جمود و تحجر، دانایی و اخلاق است؛ مگر نه اینکه هر که در حوزه‌ای از دانش عمیق شود، روز به روز از تعصب و خشکی او کاسته شده و بیشتر اهل گفت‌وگو و مدارا می‌شود؟

جناب آقای دکتر روحانی؛

ما دردمندانه و مشفقانه احساس می‌کنیم رسالتمان در این مقطع زمانی چیزی بیش از پژوهش‌های آزمایشگاهی، نگارش مقالات، توسعه فناوری و تولید ثروت است؛ و از همین‌رو آمادگی داریم تمام توان علمی، پژوهشی، فنی، پزشکی، فرهنگی و تحلیلی خود را در اختیار قرار دهیم تا با توسعه آگاهی و فهم خود و دیگران و نیز کاستن از جهل‌ها و تنگ نظری‌ها، زمینه برچیده شدن افراط و تعصب را با همراهی شما فراهم آوریم. باور کنید که توانایی نخبگان فراتر از اختراع ابزار و توسعه فناوری است. از شما که منادی پیام «مبارزه با خشونت و افراط‌گرایی» در ملل متحد هستید، متواضعانه تقاضامندیم راهنمایی‌مان کنید که چه کاری از ما ساخته است.

از خداوند منّان، توفیق جنابعالی را آرزومندیم.