بررسی دیپلماسی دولت یازدهم در گفتوگو با علی خرم
تنها یک سال است وارد مذاکرات «واقعی» شدهایم
مهمترین چالش مذاکرات هستهای بحث تحریماست
سعیدهسادات فهری: کمتر از یک ماه دیگر تیمهای مذاکرهکننده ایران و گروه 1+5 در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل بار دیگر گرد هم میآیند تا درباره پرونده هستهای ایران که پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی از «بنبست» خارج شد، گفتوگو کنند. این در شرایطی است که طی این یک سال و به واسطه تلاشهای مستمر تیم مذاکرهکننده ایرانی به سرپرستی محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، شاهد دستاوردهای چندی در این زمینه بودیم که از جمله میتوان به توافق ژنو اشاره کرد. به بهانه گذشت یک سال از آغاز فعالیت دولت حسن روحانی و به منظور بررسی فعالیتهای دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم بهخصوص در حوزه هستهای گفتوگویی با علی خرم، مشاور محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران و نماینده پیشین ایران در سازمان ملل انجام دادیم. خرم معتقد است پرونده هستهای ایران از زمان روحانی بهطور واقعی وارد مرحله مذاکره شد و پیش از آن فقط جلسات نشست و برخاست انجام میگرفت و اعلام مواضع و نه مذاکره.
این دیپلمات همچنین راجع به آینده مذاکرات به «دنیای اقتصاد» میگوید به سادگی نمیتوان در مورد به نتیجه رسیدن یا نرسیدن یک مذاکره صحبت کرد زیرا این مساله به عوامل مختلفی بستگی دارد. اما تا آنجا که به ایران و گروه ۱+۵ مربوط میشود، هر دو طرف مایل هستند مذاکره به نتیجه برسد و این سرمایه بسیار خوبی است که در پرتو آن میتوانند برخی مشکلات پیش رو را راحتتر رفع کنند.
یک سال از روی کار آمدن دولت جدید در ایران میگذرد. به نظر شما در عرصه دیپلماسی بهخصوص در حوزه منطقه مهمترین دستاوردهای دولت تدبیروامید چه بوده است؟
یک سال پیش که حسن روحانی روی کار آمد، روابط ایران با کشورهای منطقه به جز یکی دو مورد استثنایی مانند سوریه و عراق با باقی کشورها یا سرد بود یا بسیار شکننده و خصمانه. این در شرایطی است که با انتخاب حسن روحانی فصل تازهای در روابط ایران و کشورهای منطقه باز شد. به این ترتیب میان ایران با برخی کشورها مانند امارات و قطر که روابط خوبی نداشتیم رفت و آمدهایی صورت گرفت و برخی دیگر از کشورها مانند ترکیه، آذربایجان و مصر نیز در روابطشان با ایران خون جدیدی دمیدند و رفت و آمد و همکاریهایی را آغاز کردند. حداقل اتفاق این بود که طرفین خواهان آن شدند گذشته را کنار بگذارند و روابط را از نو از سر بگیرند. اما به دلایل گوناگون هنوز ظرفیت روابط ایران و کشورهای منطقه به حدمطلوب خود نرسیده است.
در این رابطه چندین عامل را میتوان نام برد: نخست تنشهای منطقهای و دیگری نیز سرگرم بودن جمهوری اسلامی ایران به مساله هستهای. بنابراین در منطقه باید برخی تحولات دیگر به وقوع بپیوندد تا بتوانیم بگوییم که از سوی جمهوری اسلامی ایران در زمینههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گامهای خوبی برداشته شده است.
البته روابط ایران با کشورهای منطقه در مورد ترکیه وجه بهتری بوده ولی در مورد عربستان وجه خوبی نداشته است. این مساله نیز از آنجا ناشی میشود که ایران و ترکیه از قدیم روابط نسبتا خوبی داشتند؛ بنابراین طبق روال سابق پیش رفتند و تلاش کردند خلائی در روابطشان پیش نیاید. اما در مورد عربستان سعودی بهدلیل برخی اختلافات قدیمی حتی موفق نشدهایم گامهای ابتدایی را برداریم و سطح روابط تغییری نکرده است. روابط میان ایران و باقی کشورهای منطقه نیز شاهد تحولاتی بوده اما این روابط و مناسبات هنوز جای پیشرفت و توسعه دارد.
شاید یکی از مهمترین اولویتهای دولت در حوزه دیپلماسی، گسترش روابط با کشورهای منطقه باشد اما در هر حال به واسطه تعاملات اقتصادی ایران با کشورهای اروپایی، بهبود روابط میان ایران و قاره سبز نیز بسیار اهمیت دارد. طی این یک سال چه تحولاتی در رابطه با این مساله شاهد بودیم؟
راجع به کشورهای اروپایی باید گفت که استارت اولیه روابط ایران با این کشورها زده شده است. در این میان کشورهای اروپایی که تابع تحریمهای اعمال شده علیه ایران هستند، در این مدت سعی کردند تحریمهای یکجانبه علیه ایران را در بخشهایی کاهش دهند؛ لذا کشورهایی مانند فرانسه، آلمان و بریتانیا و سپس نیز ایتالیا و اتریش با اعزام هیاتهایی سعی کردند نسبت به گسترش روابط اعلام آمادگی کنند. بنابراین در این زمینه استارت زده شده است و این کشورها منتظر رفع تحریمها هستند تا بتوانند در زمینههای صنعتی، اقتصادی و تجاری با ایران وارد همکاری شوند. ولی تا زمانی که این تحریمها برداشته شود آنها باید در مرحله آمادگی بمانند. توجه کنید در این میان با ترکیه که یک کشور اروپایی-آسیایی است مشکلی در روابط دوجانبه نداریم و در حوزههای اقتصادی و تجاری در حال احیای ظرفیتها هستیم. اما با اروپاییها در پرتو تحریمها روابط کمی پیچیده شده است و باید منتظر حرکتهای بعدی باشیم اما تا امروز نیز با ارتباطات و تماسهایی که کشورهای اروپایی با ایران داشتند علاقهشان را به ایجاد روابط نشان دادهاند.
دستگاه سیاست خارجی جدید ایران و در کل سیاست خارجی دولت روحانی چه فاکتورهایی دارد که توانسته در این حوزهها موفق عمل کند؟
با قاطعیت میتوان گفت تمام این تحولات تحتتاثیر دیدگاه و نگاه استراتژیک دکتر روحانی در سیاست خارجی است. در سیاست خارجی همانطور که سند چشمانداز گفته ایران تعامل سازنده با دیگر کشورها را در پیش گرفت اما در دولتهای نهم و دهم سیاست خارجی ایران بر اساس نوعی فشار بر کشورها پیش میرفت. در آن زمان فضای حاکم بر کشورهای منطقه نسبت به ایران بسیار سرد و سنگین بود و در رابطه با اروپا که دورتر بود فضا نیز سنگینتر بود. در آن زمان ایران با اغلب کشورهای اروپایی روابطی تنشآمیز داشت.
اما دولت روحانی، از ابتدا سیاست همکاری، احترام متقابل و بازی برد-برد را در پیش گرفت و ایالات متحده آمریکا، اروپا و کشورهای منطقه که سویهگیری خاصی نداشتند از این سیاست استقبال کردند. به همین خاطر تلاش کردند مناسباتشان را با ایران گسترش دهند و در این زمینه اروپاییها هیاتهایی را به ایران اعزام کردند.
پرونده هستهای ایران طی یک سال اخیر در ژنو و وین و اکنون نیز قرار است در نیویورک مورد بررسی واقع شود. ارزیابی شما از فرآیند این یک سال چیست؟
درواقع پرونده هستهای ایران از زمان آقای روحانی بهطور واقعی وارد مرحله مذاکره شد و از پیش از آن فقط جلسات نشست و برخاست انجام میگرفت و اعلام مواضع و نه مذاکره. اما در دوره جدید به دنبال مذاکرات جدی صورت گرفته، توافق ژنو حاصل شد و پس از آن نیز مذاکرات وین یک تا ۶. تا امروز جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات هستهای گامهای خوبی برداشته است و اگر این گفتوگوهای دوجانبه با تمام کشورهای عضو گروه ۱+۵ برگزار شود و اختلافات بررسی شود دور هفتم مذاکرات نیز به زودی برگزار خواهد شد تا باقی مشکلات در جلسات عمومی حل و فصل شود.
چرا در این دور از مذاکرات، گفتوگوهای دوجانبه را با آمریکا آغاز کردیم؟
این نشستهای دوجانبه از آن جهت است که ایران بیشترین موارد اختلافی را در حوزه هستهای با آمریکا دارد لذا اگر بتوانیم در جلسات دوجانبه این مسائل را حل کنیم و با آمریکا به تفاهم برسیم این تفاهم را به جلسه عمومی ۱+۵ نیز خواهیم برد.
مهمترین موارد اختلافی نیز از سوی ایران نخست بحث برداشتن تحریمها است. به این معنا که آمریکا چه زمان و چگونه میخواهد تحریمها را بردارد و همچنین اگر ایران به تعهداتش عمل کند آیا آمریکا نیز به وعدههایی که داده عمل خواهد کرد. از نظر آمریکا نیز میزان و توان کار هستهای ایران در دوره اعتمادسازی بسیار اهمیت دارد.
شما به این موضوع اشاره داشتید که ایران تا امروز گامهای خوبی در مذاکرات برداشته است. با این تفاسیر آینده مذاکرات پیش رو را چطور میبینید؟
بهسادگی نمیتوان راجع به نتیجه رسیدن یا نرسیدن یک مذاکره صحبت کرد زیرا این مساله به عوامل مختلفی بستگی دارد. اما تا آنجا که به ایران و گروه 1+5 مربوط میشود هر دو طرف مایل هستند مذاکره به نتیجه برسد و این سرمایه بسیار خوبی است که در پرتو آن میتوانند برخی مشکلات پیش رو را راحتتر رفع کنند.
آیا بحرانهای منطقهای همچون حملات داعش یا تجاوزات اسرائیل در غزه باعث نمیشود که طرفین به خصوص ایران و آمریکا هرچه سریعتر بخواهند موضوع هستهای را حل و فصل کنند تا به دیگر مسائل بپردازند؟
باید توجه داشت که اهمیت پرونده هستهای ایران به خودی خود در حدی است که طرفین بخواهند آن را هرچه سریعتر به نتیجه برسانند اما مسائل منطقه مانند داعش و غزه نیز نگرانیهایی را به وجود آورده است که مبادا این بحرانها، مذاکرات هستهای ایران را با مشکل مواجه کند. ولی از جنبه دیگر، بحرانی مانند داعش که هر روز گستردهتر میشود میتواند عاملی باشد برای تشویق طرفین جهت حل سریعتر مساله هستهای ایران.
این دیپلمات همچنین راجع به آینده مذاکرات به «دنیای اقتصاد» میگوید به سادگی نمیتوان در مورد به نتیجه رسیدن یا نرسیدن یک مذاکره صحبت کرد زیرا این مساله به عوامل مختلفی بستگی دارد. اما تا آنجا که به ایران و گروه ۱+۵ مربوط میشود، هر دو طرف مایل هستند مذاکره به نتیجه برسد و این سرمایه بسیار خوبی است که در پرتو آن میتوانند برخی مشکلات پیش رو را راحتتر رفع کنند.
یک سال از روی کار آمدن دولت جدید در ایران میگذرد. به نظر شما در عرصه دیپلماسی بهخصوص در حوزه منطقه مهمترین دستاوردهای دولت تدبیروامید چه بوده است؟
یک سال پیش که حسن روحانی روی کار آمد، روابط ایران با کشورهای منطقه به جز یکی دو مورد استثنایی مانند سوریه و عراق با باقی کشورها یا سرد بود یا بسیار شکننده و خصمانه. این در شرایطی است که با انتخاب حسن روحانی فصل تازهای در روابط ایران و کشورهای منطقه باز شد. به این ترتیب میان ایران با برخی کشورها مانند امارات و قطر که روابط خوبی نداشتیم رفت و آمدهایی صورت گرفت و برخی دیگر از کشورها مانند ترکیه، آذربایجان و مصر نیز در روابطشان با ایران خون جدیدی دمیدند و رفت و آمد و همکاریهایی را آغاز کردند. حداقل اتفاق این بود که طرفین خواهان آن شدند گذشته را کنار بگذارند و روابط را از نو از سر بگیرند. اما به دلایل گوناگون هنوز ظرفیت روابط ایران و کشورهای منطقه به حدمطلوب خود نرسیده است.
در این رابطه چندین عامل را میتوان نام برد: نخست تنشهای منطقهای و دیگری نیز سرگرم بودن جمهوری اسلامی ایران به مساله هستهای. بنابراین در منطقه باید برخی تحولات دیگر به وقوع بپیوندد تا بتوانیم بگوییم که از سوی جمهوری اسلامی ایران در زمینههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گامهای خوبی برداشته شده است.
البته روابط ایران با کشورهای منطقه در مورد ترکیه وجه بهتری بوده ولی در مورد عربستان وجه خوبی نداشته است. این مساله نیز از آنجا ناشی میشود که ایران و ترکیه از قدیم روابط نسبتا خوبی داشتند؛ بنابراین طبق روال سابق پیش رفتند و تلاش کردند خلائی در روابطشان پیش نیاید. اما در مورد عربستان سعودی بهدلیل برخی اختلافات قدیمی حتی موفق نشدهایم گامهای ابتدایی را برداریم و سطح روابط تغییری نکرده است. روابط میان ایران و باقی کشورهای منطقه نیز شاهد تحولاتی بوده اما این روابط و مناسبات هنوز جای پیشرفت و توسعه دارد.
شاید یکی از مهمترین اولویتهای دولت در حوزه دیپلماسی، گسترش روابط با کشورهای منطقه باشد اما در هر حال به واسطه تعاملات اقتصادی ایران با کشورهای اروپایی، بهبود روابط میان ایران و قاره سبز نیز بسیار اهمیت دارد. طی این یک سال چه تحولاتی در رابطه با این مساله شاهد بودیم؟
راجع به کشورهای اروپایی باید گفت که استارت اولیه روابط ایران با این کشورها زده شده است. در این میان کشورهای اروپایی که تابع تحریمهای اعمال شده علیه ایران هستند، در این مدت سعی کردند تحریمهای یکجانبه علیه ایران را در بخشهایی کاهش دهند؛ لذا کشورهایی مانند فرانسه، آلمان و بریتانیا و سپس نیز ایتالیا و اتریش با اعزام هیاتهایی سعی کردند نسبت به گسترش روابط اعلام آمادگی کنند. بنابراین در این زمینه استارت زده شده است و این کشورها منتظر رفع تحریمها هستند تا بتوانند در زمینههای صنعتی، اقتصادی و تجاری با ایران وارد همکاری شوند. ولی تا زمانی که این تحریمها برداشته شود آنها باید در مرحله آمادگی بمانند. توجه کنید در این میان با ترکیه که یک کشور اروپایی-آسیایی است مشکلی در روابط دوجانبه نداریم و در حوزههای اقتصادی و تجاری در حال احیای ظرفیتها هستیم. اما با اروپاییها در پرتو تحریمها روابط کمی پیچیده شده است و باید منتظر حرکتهای بعدی باشیم اما تا امروز نیز با ارتباطات و تماسهایی که کشورهای اروپایی با ایران داشتند علاقهشان را به ایجاد روابط نشان دادهاند.
دستگاه سیاست خارجی جدید ایران و در کل سیاست خارجی دولت روحانی چه فاکتورهایی دارد که توانسته در این حوزهها موفق عمل کند؟
با قاطعیت میتوان گفت تمام این تحولات تحتتاثیر دیدگاه و نگاه استراتژیک دکتر روحانی در سیاست خارجی است. در سیاست خارجی همانطور که سند چشمانداز گفته ایران تعامل سازنده با دیگر کشورها را در پیش گرفت اما در دولتهای نهم و دهم سیاست خارجی ایران بر اساس نوعی فشار بر کشورها پیش میرفت. در آن زمان فضای حاکم بر کشورهای منطقه نسبت به ایران بسیار سرد و سنگین بود و در رابطه با اروپا که دورتر بود فضا نیز سنگینتر بود. در آن زمان ایران با اغلب کشورهای اروپایی روابطی تنشآمیز داشت.
اما دولت روحانی، از ابتدا سیاست همکاری، احترام متقابل و بازی برد-برد را در پیش گرفت و ایالات متحده آمریکا، اروپا و کشورهای منطقه که سویهگیری خاصی نداشتند از این سیاست استقبال کردند. به همین خاطر تلاش کردند مناسباتشان را با ایران گسترش دهند و در این زمینه اروپاییها هیاتهایی را به ایران اعزام کردند.
پرونده هستهای ایران طی یک سال اخیر در ژنو و وین و اکنون نیز قرار است در نیویورک مورد بررسی واقع شود. ارزیابی شما از فرآیند این یک سال چیست؟
درواقع پرونده هستهای ایران از زمان آقای روحانی بهطور واقعی وارد مرحله مذاکره شد و از پیش از آن فقط جلسات نشست و برخاست انجام میگرفت و اعلام مواضع و نه مذاکره. اما در دوره جدید به دنبال مذاکرات جدی صورت گرفته، توافق ژنو حاصل شد و پس از آن نیز مذاکرات وین یک تا ۶. تا امروز جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات هستهای گامهای خوبی برداشته است و اگر این گفتوگوهای دوجانبه با تمام کشورهای عضو گروه ۱+۵ برگزار شود و اختلافات بررسی شود دور هفتم مذاکرات نیز به زودی برگزار خواهد شد تا باقی مشکلات در جلسات عمومی حل و فصل شود.
چرا در این دور از مذاکرات، گفتوگوهای دوجانبه را با آمریکا آغاز کردیم؟
این نشستهای دوجانبه از آن جهت است که ایران بیشترین موارد اختلافی را در حوزه هستهای با آمریکا دارد لذا اگر بتوانیم در جلسات دوجانبه این مسائل را حل کنیم و با آمریکا به تفاهم برسیم این تفاهم را به جلسه عمومی ۱+۵ نیز خواهیم برد.
مهمترین موارد اختلافی نیز از سوی ایران نخست بحث برداشتن تحریمها است. به این معنا که آمریکا چه زمان و چگونه میخواهد تحریمها را بردارد و همچنین اگر ایران به تعهداتش عمل کند آیا آمریکا نیز به وعدههایی که داده عمل خواهد کرد. از نظر آمریکا نیز میزان و توان کار هستهای ایران در دوره اعتمادسازی بسیار اهمیت دارد.
شما به این موضوع اشاره داشتید که ایران تا امروز گامهای خوبی در مذاکرات برداشته است. با این تفاسیر آینده مذاکرات پیش رو را چطور میبینید؟
بهسادگی نمیتوان راجع به نتیجه رسیدن یا نرسیدن یک مذاکره صحبت کرد زیرا این مساله به عوامل مختلفی بستگی دارد. اما تا آنجا که به ایران و گروه 1+5 مربوط میشود هر دو طرف مایل هستند مذاکره به نتیجه برسد و این سرمایه بسیار خوبی است که در پرتو آن میتوانند برخی مشکلات پیش رو را راحتتر رفع کنند.
آیا بحرانهای منطقهای همچون حملات داعش یا تجاوزات اسرائیل در غزه باعث نمیشود که طرفین به خصوص ایران و آمریکا هرچه سریعتر بخواهند موضوع هستهای را حل و فصل کنند تا به دیگر مسائل بپردازند؟
باید توجه داشت که اهمیت پرونده هستهای ایران به خودی خود در حدی است که طرفین بخواهند آن را هرچه سریعتر به نتیجه برسانند اما مسائل منطقه مانند داعش و غزه نیز نگرانیهایی را به وجود آورده است که مبادا این بحرانها، مذاکرات هستهای ایران را با مشکل مواجه کند. ولی از جنبه دیگر، بحرانی مانند داعش که هر روز گستردهتر میشود میتواند عاملی باشد برای تشویق طرفین جهت حل سریعتر مساله هستهای ایران.
ارسال نظر