حرکت مذاکرات رو به حل‌و‌فصل است

سید‌محمدکاظم سجادپور مشاور وزیر امور خارجه رئیس هیات‌مدیره انجمن علوم سیاسی ایران می‌گوید: ایران و گروه ۱+۵ در‌صورتی‌که از اراده سیاسی کافی برخوردار باشند، می‎توانند تا قبل از پایان مهلت توافق ۶ ماهه موقت در روز سی‌ام تیرماه به توافق جامع دست یابند. دکتر محمدکاظم سجادپور متولد ۱۳۳۴ در شیراز و استاد دانشکده روابط بین‌الملل، استاد مدعو چندین دانشگاه دیگر و رئیس هیات‌مدیره انجمن علوم سیاسی ایران است. او از جمله کارشناسان شناخته شده در زمینه سیاست خارجی و روابط بین‌الملل به شمار می‎آید. سجادپور در پاسخ به «ایرنا»، درباره دیپلماسی جدید دولت روحانی و تاثیر آن بر مذاکرات هسته‎ای می‎گوید به‌طور کل دیپلماسی، حل‌و‌فصل اختلافات، رسیدن به توافق‎های مرضی الطرفین، جلوگیری از جنگ و تولید فضا برای تعامل را دنبال می‌کند. دیپلماسی کاری فنی است و زمانی که سخن از مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ می‌گوییم باید بدانیم که مذاکره برای مذاکره نیست و مذاکره ما برای رسیدن به توافق است.

او در رابطه با این دور از مذاکرات هسته‏ای گفت: «از نظر من مذاکرات در این روند جلو رفته است. به‌علاوه اینکه اراده سیاسی نیز برای حل این مساله وجود دارد. در عین حال باید بدانید که سیاست حوزه‎ای است که متغیرهای گوناگونی در آن وجود دارند. اگر درباره شرایطی که امروز داریم، صحبت کنیم، بنده نیز مانند مقامات ایرانی و خارجی که می‎گویند اراده سیاسی وجود دارد، می‎‌گویم احتمال توافق تا ۳۰ تیر وجود دارد، ولی در عین حال دنیای سیاست با عوامل و متغیرهای نانوشته فراوانی روبه‌رو است.»

این کارشناس مسائل بین‌الملل ادامه داد: «اگر به روند مذاکرات نگاه کنیم، روند مذاکرات به سمت حل‌و‌فصل و دیپلماسی است. نمایندگان ایران با تراز بین‌المللی در حرفه دیپلماسی با در نظر گرفتن منافع همه‌جانبه کشور مشغول مذاکره هستند و این مساله مورد شناسایی بین‌المللی است. این امیدواری وجود دارد که این مساله حل‌و‌فصل شود؛ ولی اگر تا تاریخ ۳۰ تیر مسائل حل نشد، امکان تمدید برای ۶ ماه دیگر وجود دارد.»

او درباره تاثیر مذاکرات هسته‎ای توضیح داد: «می‎خواهم سخنم را با این موضوع ختم کنم که در کار سیاست، تولید فضا به گونه‎ای است که اگر فضای مثبت تولید شود، سایه این فضای مثبت بر تمامی حوزه‎های اجتماعی و اقتصادی دیگر نیز سایه می‎اندازد و برعکس.»

«ایرنا» در پرسشی از این استاد دانشگاه درباره پدیده ظهور افراطی‌گرایی در منطقه و امکان همکاری ایران با دیگر کشورها در این حوزه پرسید. سجادپور می‏گوید: «این حوزه نیاز به بحث همه‌جانبه دارد. در ابتدا باید سوال بزرگی را پاسخ دهیم که این پدیده چگونه شکل گرفت، متحول شد و چگونه مورد استفاده بازیگران سیاسی مختلف قرار گرفت؟ حتی دقیق‌تر چه بازیگرانی در کل این روند حضور دارند و سوال مهم‌تر اینکه منافع ما کدام است؟ باید توجه داشت که پدیده افراط جدی است. نکته اول اینکه این پدیده تنها به منطقه ما اختصاص ندارد. امروز شاهد جنبش‌های افراطی در سرتاسر جهان هستیم. جنبش‎های افراطی در زمان‎های معینی در جوامع بشری معمولا ورود پیدا می‎کنند که این ورود توام با سرخوردگی‎های عمیق اقتصادی، اجتماعی و حتی فلسفی است و برخی توانسته‌اند در این شرایط ایده‌پردازی کنند.» او ادامه داد: «این افراد با ایده‌پردازی‌های ساده و بعضا قرائت‎های خاص از مجموعه‎های فکری، ترکیب و بسته‌بندی فکری افراطی را ارائه می‌کنند. باید توجه داشت که در این میان منافع بازیگران دیگر نیز وجود دارد. بازیگران هم منافع مختلف دارند و مسلما تعدادی از بازیگران از افراط‌گراها استفاده می‌کنند و برخی از آنها توسط بازیگران هدایت می‎شوند.» این استاد دانشگاه در ادامه با بیان اینکه پدیده افراط در اطراف ایران بسیار جدید و حائز اهمیت است، گفت: «این پدیده بسیار فکری است؛ یعنی این افراط، در فکر و نگرش عده‌ای، در قرائت عده‌ای است و اجازه بدهید اشاره کنم که از نظر فکری آن افراط برای ما بعضا قابل هضم نیست.»

رئیس هیات‌مدیره انجمن علوم سیاسی ایران با تاکید بر پیچیده بودن پدیده افراط گفت: «مثلا جریانی به نام القاعده دارید که بی‌تردید یک جریان افراطی است. منتها درهمین سازمان شخصیت‎هایی داریم تحصیلکرده دانشگاه و نقشی که آن شخصیت‎ها را متفاوت از هم می‎سازد، روحیه این افراد در حرکت این گروه‎ها موثر است. همچنین در مورد القاعده، شاخه‎های شمال آفریقا، عراق یا افغانستان فعال هستند و همزمان ارتباط بین آنها ارتباطی هرمی نیست و ملاحظات بومی در آن وجود دارد. به عنوان مثال عضو القاعده در شمال آفریقا، دغدغه‎اش رسیدن به قدرت در منطقه است و کاری به سایر مناطق ندارد؛ این موضوع باعث پیچیده شدن پدیده افراط می‌شود.»

در ادامه سجادپور درباره مبانی فکری، سیاست‎ها، مولفه‎های پیدایش و گستردگی چنین جریانی می‌گوید: «داعش با هر تعبیری قطعا یک جریان افراطی است و در فهرست سازمان‎های افراطی همه کشورها قرار دارد. داعش گروهی منشعب از القاعده است ولی در عین حال با گروه‎های افراطی هم خانواده‎اش مانند جبهه النصره در سوریه درگیری داشته است. نکته دیگر اینکه تعداد قابل توجهی از افرادی که در این حرکت افراطی حضور دارند، متاسفانه مسلمانان بزرگ شده در کشورهای غربی هستند. چندی پیش سازمان‎های اطلاعاتی و امنیتی اروپایی در بروکسل جمع شدند تا در بین جمعیت‌های اقلیت مسلمان خود این گرایش افراطی را بررسی کنند. تنها از فرانسه بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ نفر در سوریه حضور دارند و از سایر کشورها نیز نزدیک به ۲ هزار نفر.»

به گفته سجادپور، چند هفته پیش نیز دولت آمریکا به‌طور رسمی اعلام کرد که یکی از اتباعش در یکی از حملات انتحاری در سوریه شرکت داشته است؛ بنابراین مشاهده می‎‌کنید که این پدیده به نوعی با مسائلی که در جوامع غربی و اروپایی رخ می‎دهد نیز در ارتباط است. برخی از مسلمانان غربی حاضر در گروه‌های افراطی بعضا نسل دوم یا سوم مسلمانان آن کشورها هستند و اساسا تجربه‌ای از زندگی در کشورهای اسلامی ندارند. گفته می‌شود برخی از اعضای داعش و نه البته همه اعضای آن، فارغ‌التحصیلان رشته کامپیوتر هستند.

استاد دانشکده روابط بین‌الملل دلایل تمایل اعضای غربی را به سمت این گروه‌های افراطی ناشی از چند مساله می‎داند و با رد این پرسش که اعضای غربی داعش و گروه‎های افراطی به دلیل نارضایتی و سرخوردگی ناشی از به بازی گرفته نشدن در قدرت، به این سمت گرایش یافته‎اند، می‏گوید: «اول اینکه اگر عضویت اعضای غربی داعش را صرفا محصول سرخوردگی بدانیم به نحوی آنها را تبرئه کرده‎ایم. در عین اینکه ممکن است سرخوردگی‎ها وجود داشته باشد ولی سهم شخصی هرکدام از این افراد را از نظر فکری، روحیه و ویژگی‎های شخصیتی‏‎شان به‌علاوه گروه‎ها و تشکل‎هایی که آنها را شست و شوی مغزی می‎دهند و با خود همراه می‎کنند فراموش کرده‎ایم.»