بازگشت مهاجرت به تهران
مقوله مهاجرت به تهران بهصورت جدی از اوایل دهه چهل شمسی همزمان با هجوم گسترده جمعیت از سراسر ایران به سوی پایتخت مورد توجه نظام برنامهریزی کشور قرار گرفت که اوج آن در مصوبه خردادماه سال ۴۶ هیاتوزیران وقت در مورد ممنوعیت استقرار صنایع در محدوده ۱۲۰ کیلومتری تهران تجلی یافت (رشد جمعیت شهر تهران طی دوره ۳۵- ۴۵ سالانه ۷درصد بوده است).
مقوله مهاجرت به تهران بهصورت جدی از اوایل دهه چهل شمسی همزمان با هجوم گسترده جمعیت از سراسر ایران به سوی پایتخت مورد توجه نظام برنامهریزی کشور قرار گرفت که اوج آن در مصوبه خردادماه سال ۴۶ هیاتوزیران وقت در مورد ممنوعیت استقرار صنایع در محدوده ۱۲۰ کیلومتری تهران تجلی یافت (رشد جمعیت شهر تهران طی دوره ۳۵- ۴۵ سالانه ۷درصد بوده است).
از آن زمان تاکنون مساله مهاجرت و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن همواره به عنوان یکی از معضلات اساسی تهران مطرح بوده و در سطح وسیعی مورد توجه پژوهشگران و برنامهریزان کشور قرارگرفته و مطالعات متعددی در مورد آن انجام شده است و سیاستهای متنوعی نیز از سوی دولتهای مختلف برای مواجهه با آن اتخاذ گردیده و به مرحله اجرا درآمده است. این سیاستها بهرغم اینکه نتوانستهاند نتایج مورد انتظار را بهطور کامل برآورده سازند و مهاجرت به تهران را به نحو مطلوبی کنترل نمایند، اما به هرحال در کاهش سرعت این پدیده تا حدودی موفق عمل کردهاند.
در نتیجه ایجاد محدودیتهای سیاستی و غیرسیاستی مختلف برای مهاجرت به تهران طی چند دهه گذشته، نرخ رشد جمعیت این شهر که در سال ۴۵ بیش از دو برابر نرخ رشد جمعیت کل کشور بود (۷درصد در مقابل ۱۳/۳درصد) کاهش یافت و به ۳/۴درصد در سال ۵۵، ۹/۲درصد در سال ۶۵ و ۱۳/۱درصد در سال ۷۵ رسید در حالی که در همین سالها، نرخ رشد جمعیت کشور به ترتیب۷۱/۲، ۹۱/۳ و ۹۶/۱درصد بود. در نتیجه این تحول، سهم شهر تهران از جمعیت کشور که از ۶/۱۱درصد سال ۴۵ به ۴/۱۳درصد در سال ۵۵ افزایش یافته بود در سالهای ۶۵ و ۷۵ به ترتیب به ۲/۱۲ و ۳/۱۱درصد فروکاسته شد. البته وقوع چنین پدیدهای نتیجه کند شدن واقعی روند مهاجرت به شهر تهران نبود بلکه مهاجران با برخورد به سد مشکلات در تهران به فضاهای پیرامونی آن هجوم آوردند. در واقع حصول چنین نتیجه ای به قیمت تخریب اراضی کشاورزی غرب، جنوب غرب و تا حدی جنوب استان تهران صورت گرفت. در دوره ۶۵- ۷۵، بیش از ۵۰۵هزار نفر از جمعیت شهرستان تهران آن را ترک نموده و غالب آنان در شهرستانهای شهریار، رباط کریم و کرج سکنی گزیدند. این در حالی است که در این مدت فقط نزدیک ۴۵هزار نفر از سایر نقاط استان تهران به شهرستان تهران
مهاجرت نمودند. در دوره ۶۵- ۷۵ تراز کل مهاجرت به شهرستان تهران، منفی ۳۷۶هزار نفر بوده است. نتیجه آنکه، با وجود کاهش سهم شهر تهران از جمعیت کشور، سهم استان تهران از جمعیت کشور در سه دهه یاد شده همواره صعودی بوده و از ۴/۱۳درصد در سال ۴۵ به ۲/۱۷درصد در سال ۷۵ افزایش یافته است، هرچند که نرخ رشد جمعیت استان تهران در طول این سالها روندی کاهشی داشته و از ۴۳/۴درصد سال ۵۵ به ترتیب به ۲۷/۴ و ۴۸/۲درصد در سالهای ۶۵ و ۷۵ تقلیل پیدا کرد، اما برخلاف شهر تهران، از نرخ رشد جمعیت کل کشور پائینتر نیامد (جدول۱).
«نرخ خالص مهاجرت» که «نسبت تعداد خالص مهاجرین به جمعیت» را نشان میدهد مهمترین شاخصی است که در ادبیات مهاجرت برای بررسی روند تحولات آن مورد استفاده قرار میگیرد. بررسی روند تغییرات این شاخص برای دو دهه ۵۵- ۶۵ و ۶۵- ۷۵، به خوبی گویای تحولات فوقالذکر در مورد استان تهران است، چرا که نرخ خالص مهاجرت به استان تهران در دهه ۶۵- ۷۵ به شدت کاهش یافت و از ۸/۶درصد سال ۶۵ به ۴درصد در سال ۷۵ رسید (جدول۲).
پس تا اینجای بحث میتوان گفت:
1 - در طی سالهای دهه 65- 75، روند مهاجرپذیری شهر تهران تدریجا متوقف گردیده و این شهر به نقطه ای مهاجر فرست تبدیل شد و در نتیجه، رشد جمعیت آن کاهش یافته و سهماش از جمعیت کشور و استان تهران روندی نزولی پیدا کرد، اما مهاجرت به این شهر به صورت غیرمستقیم همچنان ادامه یافت و مهاجران علاقهمند به سکونت در شهر تهران در نقاط شهری و روستایی پیرامون آن بخصوص در شهرها و روستاهای غربی و جنوب غربی این شهر سکنی گزیده و روزها جهت کار و فعالیت روانه آن میشدند به گونهای که بهرغم مهاجرفرست شدن این شهر، چنین پدیدهای برای عموم مردم محسوس نبوده و کمتر کسی مهاجرفرست بودن این شهر را باور داشته و دارد.
۲ - در طی سه دهه ۴۵ تا ۷۵، بهرغم اینکه روند مهاجرپذیری استان تهران ادامه یافته و سهم این استان از جمعیت کشور روندی صعودی را طی نمود، اما سرعت مهاجرت به آن کاهش پیدا کرد و لذا رشد جمعیت استان تهران در طی این سالها روندی نزولی داشت.
انتشار نتایج سرشماری عمومینفوس و مسکن سال 85، باز هم نظرها را به سوی پدیده مهاجرت به تهران جلب کرده است. سوال آن است که آیا روند تحولات مهاجرتی دهه 65- 75 استان تهران، در دهه 75- 85 نیز تداوم داشته یا اینکه اتفاقات جدیدی رخ داده است؟ برای پاسخ به این سوال، در اینجا تغییرات سه متغیر «سهم استان تهران از جمعیت کشور»، «نرخ رشد جمعیت استان تهران» و «نرخ خالص مهاجرت به استان تهران» مورد بررسی قرار میگیرد.
۱ - سهم استان تهران از جمعیت کشور: بر اساس نتایج سرشماری سال۸۵، از قریب به ۷۰میلیون و ۵۰۰هزار نفر جمعیت کل کشور در آبان سال۸۵ بیش از ۱۳میلیون و ۴صدهزار نفر در استان تهران ساکن بودهاند که ۱۹درصد کل جمعیت کشور را شامل میشود. همانگونه که ملاحظه میگردد روند افزایشی سهم استان تهران از جمعیت کشور که در طول سه دهه ۴۵ تا ۷۵ بی وقفه تداوم داشته، در دهه ۷۵- ۸۵ نیز همچنان به افزایش خود ادامه داده است که این افزایش سهم حتی بسیار بیشتر از دو دهه قبلی میباشد (جدول۱). بنابراین میتوان گفت که در طی دوره ۷۵- ۸۵، روند مهاجرپذیری استان تهران همچنان ادامه یافته و حتی نسبت به دو دهه قبلی شدیدتر نیز شده است. بار اصلی این مهاجرتها را شهرستانهای شهریار، رباطکریم و کرج بر دوش کشیدهاند به گونهای که از کل ۷۸۴هزار مهاجرت خالص دهه گذشته به استان تهران از خارج آن، حدود ۲۶۷هزار نفر در شهرستانهای شهریار و رباط کریم، ۱۴۷هزار نفر در شهرستان کرج و ۷۶هزار نفر در شهرستانهای ورامین و پاکدشت سکنی گزیدهاند و فقط نزدیک ۱۹هزار نفر محل اقامت جدید خود را شهرستان تهران قرار دادهاند.
در طول سالها 75 تا85، کاهش سهم شهر تهران از جمعیت کشور که از دوره 55- 65 آغاز شده بود ادامه یافت و به 1/11درصد رسید که حاکی از تداوم روند محدود شدن مهاجرت به این شهر در طول 10 ساله گذشته میباشد (جدول1). در طی سالهای یادشده، در مقابل ورود 860هزار نفر مهاجر به شهرستان تهران، بیش از یکمیلیون و 220هزار نفر این شهرستان را به مقصد سایر نقاط استان تهران و یا سایر استانهای کشور ترک کردند.
۲ - نرخ رشد جمعیت استان تهران: همانگونه که قبلا اشاره شد نرخ رشد سالانه جمعیت استان تهران در طی سه دهه ۴۵ تا ۷۵، روندی نزولی داشته و از ۴۳/۴درصد دهه ۴۵- ۵۵ به ۴۸/۲درصد در دهه ۶۵- ۷۵ کاهش یافت، اما نتایج سرشماری سال ۸۵ حاکی از توقف روند کاهشی نرخ رشد جمعیت این استان و افزایش آن به ۶۳/۲درصد طی دوره ۷۵- ۸۵ میباشد. این درحالی است که نرخ رشد جمعیت کشور به روند کاهنده خود در این دهه نیز ادامه داده و از ۹۶/۱درصد دهه ۶۵- ۷۵ به ۶۱/۱درصد برای دهه ۷۵- ۸۵ کاهش یافته است (جدول۱). بنابراین روند تغییرات نرخ رشد سالانه جمعیت استان تهران برای دوره ۷۵- ۸۵، ضمن نمایان کردن تداوم حرکات جمعیتی قابل توجه به سوی این استان، نشانهای روشن از تشدید چنین حرکاتی است.
فضای تشدید روند مهاجرت به استان تهران در طی دهه 75- 85 حتی در موردشهر تهران نیز که در طول سالهای 65 تا 75 روند مهاجرپذیری آن محدود شده و به مهاجرفرستی تغییر جهت داده بود آثار خود را نشان داد و روند مهاجر فرستی این شهر را کندتر کرد به گونهای که نرخ رشد جمعیت این شهر که در طول سالهای 45 تا 75 مداوما و با سرعتی قابل توجه در حال کاهش بود مجددا افزایش و از 13/1درصد دوره 65-75 به 44/1درصد برای دوره 75- 85 رسید هرچند که همچنان در سطحی پائینتر از نرخ رشد جمعیت کشور باقی ماند(جدول1).
۳ - نرخ خالص مهاجرت به استان تهران: طبق نتایج سرشماری سال ۸۵، در طول دوره ۷۵- ۸۵ بیش از ۲میلیون و ۴۰۰هزار نفر به استان تهران وارد (از درون و بیرون آن) و نزدیک یکمیلیون و ۶۲۰هزار نفر از آن خارج شدهاند (به مقصد درون و بیرون آن) و در نتیجه، به صورت خالص حدود ۷۸۴هزار نفر در طول ۱۰ساله گذشته به این استان مهاجرت کردهاند که ۸/۵درصد جمعیت این استان در سال ۸۵ میباشد. بنابراین نرخ خالص مهاجرت برای استان تهران در دوره ۷۵- ۸۵ حدود ۸/۵درصد است در حالی که این نرخ برای دوره ۶۵- ۷۵ تنها ۴درصد بوده است (جدول۲). ملاحظه میگردد که براساس شاخص «نرخ خالص مهاجرت» نیز روند مهاجرپذیری استان تهران در دهساله اخیر بهرغم سیاست دولتها برای تحدید آن، بهصورت نسبتا قابلتوجهی تشدید گردیده است.
با بررسی روند تحولات سه شاخص فوقالذکر، میتوان گفت که به نظر میرسد در طول دهساله 75- 85، روند کاهنده مهاجرت به استان تهران متوقف گردیده و روند صعودی به خود گرفته است. حتی شهر تهران که برای مدتها از مهاجر پذیری به مهاجر فرستی تغییر جهت داده بود تحثتاثیر تشدید روند مهاجرپذیری استان تهران قرار گرفته و رشد جمعیت آن نسبت به دوره 65- 75 افزایش یافته و از 13/1 به 44/1 رسید.
بدین ترتیب مشاهده میگردد که نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۸۵ حاکی از تشدید روند مهاجرت به استان تهران طی دهه گذشته است، اما نکتهای که در این میان جلب توجه میکند آن است که آمار متولدین و فوتشدگان ثبت شده دهساله ۷۵- ۸۵ که توسط سازمان ثبت احوال تولید و منتشرشده و علیالقاعده اطلاعاتی در مورد رشد جمعیت به خصوص رشد طبیعی آن ارائه میکند چه شباهتها و چه تفاوتهایی با نتایج سرشماری سال ۸۵ دارد؟ مقایسه نتایج سرشماری سال ۸۵ با آمار متولدین و فوتشدگان ثبت شده در طول یک دهه گذشته، نتایج قابلتاملی را در ارتباط با مهاجرت به استان تهران ارائه نموده و سوالات مختلفی را در این زمینه به ذهن متبادر میسازد.
براساس نتایج سرشماری سال 85، نزدیک 3 میلیون و هفتادهزار نفر در طول دهساله 75- 85 بر جمعیت استان تهران افزوده شد که با توجه به اینکه تعداد خالص مهاجرین وارد شده به این استان طی دوره یادشده حدود 784هزار نفر بوده است، لذا قاعدتا باید میزان افزایش طبیعی جمعیت این استان در دهساله گذشته حدود 2میلیون و 286هزار نفر بوده باشد. از طرف دیگر بر اساس، آمار سازمان ثبت احوال، تفاوت تعداد متولدین و فوتشدگان ثبت شده استان تهران که باید علیالقاعده حداکثر میزان افزایش طبیعی جمعیت این استان را نشان دهد در طول سالهای 76 تا 85، نزدیک یکمیلیون و 200هزار نفر بوده است که یکمیلیون و 86هزار نفر کمتر از رقم مشابه حاصل از نتایج سرشماری سال 85 میباشد. به عبارت دیگر بر اساس، آمار متولدین و فوت شدگان ثبت شده استان تهران، میزان خالص مهاجرت به این استان طی دهساله گذشته حدود 4/2 برابر رقم حاصل از نتایج سرشماری 85 یعنی نزدیک یکمیلیون و 873هزار نفر است (جدول3).
در این مورد شاید عنوان شود که بخشی از متولدین ثبت شده ممکن است از استان تهران خارج شده باشند که در این صورت در واقع به این معنی خواهد بود که خالص مهاجرین به استان تهران حتی بیشتر از آن میزانی بوده که در ستون آخر جدول ۳ آمده است. اشکال دیگری که میتواند مطرح شود آن است که احتمال دارد تولد برخی از متولدین اعلام نشده و در نتیجه ثبت هم نگردیده و لذا در آمار ارائه شده از سوی سازمان ثبت احوال نیامده است. هر چند که وقوع چنین پدیدهای در جایی چون شهر تهران و استان تهران که بیش از ۹۱درصد جمعیت آن شهرنشین هستند بعید به نظر میرسد، اما توجه به واقعیات اجتماعی استان تهران از بعد تنظیم خانواده و همچنین ملاحظه این نکته که نرخ رشد جمعیت کل کشور در ۱۰ سال گذشته سالانه فقط ۶۱/۱درصد بوده و تصور غالب نیز بر آن است که نرخ رشد طبیعی جمعیت در استان تهران پایینتر از نرخ رشد جمعیت کل کشور است، درستی این فرضیه که «نرخ رشد طبیعی ۱/۱درصدی برای جمعیت استان تهران طی دوره ۷۵- ۸۵ که بر اساس، آمار خالص متولدین ثبت شده محاسبه میشود از نرخ رشد طبیعی ۰۲/۲درصدی محاسبه شده براساس نتایج سرشماری سال ۸۵ (جدول۴)، به واقعیت نزدیکتر است» را
تقویت میکند.
درصورت مبنا قرار گرفتن، آمار خالص متولدین ثبت شده برای بررسی روند مهاجرت به استان تهران ملاحظه میشود که نرخ خالص مهاجرت به استان تهران در دوره ۷۵- ۸۵، بسیار فراتر از رقم ۸/۵درصدی مربوط به نتایج سرشماری سال ۸۵ بوده و به رقم بسیار بالای ۱۴درصد میرسد. این در حالی است که نرخ خالص مهاجرت به استان تهران در دوره ۶۵- ۷۵ براساس ماخذ، آماری ثبت احوال، فقط رقم ۶/۶درصد را نشان میدهد (جدول۴).
با این تفاسیر شاید بتوان با احتمال بیشتری از بازگشت مهاجرت به تهران سخن گفت. البته اگر هم نخواهیم، آمار خالص متولدین ثبت شده را مبنای تحلیل و سیاستگذاری در زمینه مهاجرت به تهران قرار دهیم، اما یافتن پاسخی برای تباین، آماری یادشده و تبیین دلایل آن بسیار راهگشا و مفید خواهد بود و رفع ابهام در این زمینه از بعد انتخاب، آمارهای مورد اعتماد برای سیاستگذاران و همچنین پژوهشگران ضروری به نظر میرسد.
بررسی و تبیین دلایل مهاجرت به تهران و ارائه پیشنهادهای سیاستی در این زمینه مجال دیگری میطلبد، اما اجمالا مناسب است به این موضوع اشاره شود که مهاجرت به تهران عمدتا متاثر از دو عامل زیر است:
1 - حجیم شدن دولت و بخش عمومی، مخصوصا که سهم تهران از این حجیمشدنها معمولا بالاتر و نقدتر است. براساس مطالعهای که توسط مرکز، آمار ایران در سال 81 انجام گردیده است در سال 79، بیش از 27درصد مصرف نهایی دولت در استان تهران صورت گرفته است. با توجه به سهم 19درصدی استان تهران از جمعیت کشور میتوان نتیجه گرفت که در سال مورد بررسی، مصرف نهایی دولت در این استان به ازای هر نفر نزدیک 5/1 برابر کل کشور بوده است.
۲ - صرفههای ناشی از تجمع
دنبال کردن «راهبرد ایجاد رقبای اقتصادی قدرتمند برای تهران در سایر نقاط کشور»، کارآمدترین استراتژی برای مواجهه با پدیده مهاجرت به تهران به نظر میرسد.
ماخذ:
۱ - نتایج سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن سالهای ۳۵ تا ۸۵
2 - آمارنامهها و سالنامههای، آماری سالهای 66 تا 84 استان تهران
۳ - گزیده نماگرها و شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استان تهران - سال ۱۳۸۵
4 - گسترش حسابهای منطقهای - اجزای تقاضای نهایی به تفکیک 28 استان کشور
ارسال نظر