سینمای ایران به شرایط بحرانی نزدیک میشود
صندلیها خالی میشوند
سینمای ایران سالها است که تولید و پخش فیلم را در دستور کار خود قرار داده و این چرخه همچنان ادامه دارد، تولید نیز در این مدت رونق گرفت ولی هنوز نمیتوان سینمای ایران را صنعتی دانست.
سینمای ایران سالها است که تولید و پخش فیلم را در دستور کار خود قرار داده و این چرخه همچنان ادامه دارد، تولید نیز در این مدت رونق گرفت ولی هنوز نمیتوان سینمای ایران را صنعتی دانست.
برخی معتقدند که اگر به سینما نگاهی صنعتی داشته باشیم وجه هنری آن تضعیف خواهد شد، ولی سینما را نمیتوان صرفا هنری دید. زیرا واقعیت این است که بدون دوربین و امکانات دیگر نمیتوان فیلمی استاندارد تولید کرد. مسوولان سینمایی بارها در ادبیات خود از صنعت سینمای ایران نام بردهاند ولی گویا نگاه آنها به صنعتی شدن هنر هفتم به درستی شکل نگرفته است.سینمای ایران به پختگی کامل نرسیده است و از نظر امکانات و ابزار در حد استاندارد نبوده و تولیدات این حوزه به مراتب از نظر جنبههای فنی در حد نازلتری نسبت به تولیدات کشورهای صاحب صنعت سینما هستند. بسیاری از کارشناسان معتقدند که هنر در دنیایجدید نقش بسزایی دارد. سینما به عنوان هنری جذاب و پرمخاطب چنانچه مورد حمایت جدی مدیران قرار گیرد مانند بسیاری از کشورها میتواند درآمدزا باشد.
سینمای ایران جامانده از رقابت
کشورهای بسیاری از جمله فرانسه، آلمان، آمریکا و انگلیس در اختراع سینما دست داشتند، اما این آمریکا بود که در همه عرصهها گوی سبقت را ربود و به بزرگترین بازار تولید و مصرف سینما تبدیل شد.
در آمریکا فیلم از همان روزهای ابتدایی محصولی صنعتی به حساب میآید و با سازوکاری شبیه به کارخانه دراستودیوهایی که در آن تقسیم کار حداکثر کیفیت را به محصول میبخشد، تولید میشوند.
سینمای اروپا در طول جنگ جهانی اول رو به تحلیل رفت و این سینمای آمریکا بود که رو به گسترش بود. صادرکنندگان فیلم در اروپا مانند ایتالیا، فرانسه و انگلیس بازار خود را از دست دادند و بازارهایشان را بر روی رقیب آمریکایی خود که روز به روز قدرتش افزایش مییافت، واگذار کردند. سینمای هند را پس از هالیوود صنعتیترین سینمای جهان میدانند. اقتصاد سینما، توجه به تماشاگر، عرضه، تولید، بازگشت سرمایه و... هالیوود را به قطب اقتصادی هنر سینما تبدیل کرده است.
اینک با بررسی سه شاخص تولید فیلم، مخاطب و سالن سینما آمریکا و هند را با کشورهای فرانسه، ژاپن، ایتالیا، ترکیه، روسیه و ایران مقایسه میکنیم.
ژانلوکگدار، فرانسواتروفو، آلن رنه و... نامهایی هستند که فرانسه را پیشتاز هنر هفتم کردند.برخی معتقدند سینما در فرانسه متولد شد و سینمای فرانسه همیشه در دوران کلاسیک و موج نو مورد توجه مخاطبان جدی این هنر و موجب تاثیرپذیری بسیاری از فیلمسازهای کشورهای دیگر بوده است.این سینما در سالهای اخیر نیز به دنبال جایگاهی تازه میگردد تا بتواند تاثیرگذاری خود را ادامه دهد.
سینمای ایتالیا محبوبیت خاصی در بین هواداران این هنر دارد، ولی این سینما چندسالی است که درخشش گذشته خود را ندارد. این سینما نیز پس از چندین سال به دوران شکوفایی خود بازمیگردد و حتی در ابتدای سال ۲۰۰۷ میزان فروش فیلمهای ایتالیایی حدود ۲۳درصد افزایش داشته است. ایتالیا کارگردانان بزرگی همچون فلینی، روسیلینی، آنتونیونی، پازولینی و... داشته است که هر یک برگی از تاریخ سینمای جهان را ورق زدهاند.
سینمای روسیه را بیشتر با فیلمهای هنری و غیرمتعارف آن میشناسند، فیلمهایی که تنها به مزاق دوستداران هنر هفتم خوش میآید. با شنیدن سینمای روسیه نامهایی چون آیزنشتاین، میخایلکوف، سوروکوف و ... در ذهن تداعی میشود. در سالهای اخیر اقتصاد غنی متکی بر نفت در روسیه رشد قابل توجهی در بازارهای خرید این کشور به همراه داشته و صاحبان این مراکز احداث سینماهای چندسالنه را راهی مناسب برای جذب مشتریان خود میدانند.
صنعت سینما در این کشور از رشد قابل ملاحظهای برخوردار شده است و میزان فروش در کشورهای این حوزه از ۱۱۲میلیون دلار سال ۲۰۰۲ به ۴۵۵میلیوندلار سال ۲۰۰۶ افزایش یافته است و تحلیلگران احتمال دادهاند تا سال ۲۰۱۱ فروش فیلمها در این کشور به ۸۶۷میلیون دلار برسد.
در سال 2005 برای نخستین بار پس از 20سال توانستند از فیلمهای هالیوودی پیشی بگیرند و رده نخست را در جدول فروش کلی در ژاپن از آن خود کنند. همچنین سینمای ترکیه را میتوان از نظری به سینمای ایران شبیه دانست چون سینمای بدنه و سینمایی که داعیه هنر دارد در هر دو کشور به یک صورت شکل گرفته است. سینمای ترکیه سالهاست در پی دستیابی به بازارهای جهانی است و یکی از روشهای تضمین موفقیت را استفاده از بازیگران بینالمللی و تولیدات مشترک میداند.
ایران؛ تولید بالا و مخاطب پایین
آمار مخاطبان سالانه سینما، تولید سالانه فیلم و تعداد سینمای 6 کشور آمریکا، هند، فرانسه، ژاپن، روسیه و ترکیه در جدول زیر ارائه شده است ولی در جستوجوهای صورت گرفته آماری از تعداد سینماهای ایتالیا به دست نیامد. برخی از این آمارها مربوط به سال 2004 است که از سوی یونسکو اعلام شده است ولی اغلب آنها مربوط به سالهای 2006 و 2005 که از سوی سایتهای اینترنتی اعلام شده است و ممکن است با واقعیت اختلاف اندکی داشته باشد ولی در اصل ماجرا تاثیر ندارد. سینمای ایران نیز به طور متوسط سالانه 75فیلم تولید میکند که بسیاری به دلیل عدم توجه به کیفیت این روند تولید را بارها به انتقاد گرفتهاند. در سال 2004 تعداد مخاطبان سالیانه سینمای ایران از سوی یونسکو 25میلیون نفر اعلام شده بود که چندی پیش مهندس جعفری جلوه این تعداد را 15میلیون نفر اعلام کرد. سالنهای سینمای ایران نیز به عدد 290رسیده است که با توجه به مقدار تولید فیلم جالب به نظر نمیرسد اگرچه در سالهای گذشته فعالیتهایی در مورد ساخت سینما و بازسازی آنها صورت گرفته است. آمارهای بهدست آمده از سینمای ایران به خوبی نشانگر این موضوع است که مشکل اصلی سینمای ایران کمبود و ریزش
مخاطب است.
همانطور که از جدول شماره (۱) مشخص است ایران از نظر مخاطب سالانه نسبت به کشورهای دیگر از اختلاف زیادی برخوردار است و مخاطب سالانه نزدیکترین کشور، روسیه در حدود ۱۵میلیون نفر است که با توجه به سیاستهای صورت گرفته در سینمای روسیه این اختلاف در آینده بیشتر نیز خواهد شد و ایران با روندی که در پیش دارد به حرکت نزولی خود ادامه میدهد.
290 سالن سینما در کشوری با جمعیت نزدیک به 70میلیون نفر نیز به هیچوجه توجیه پذیر نیست که حتی ایران نتوانسته است بسیاری از سالنهای خود را حفظ کند و با تعطیلی مواجه شدهاند.
البته سالن سینما و کمبود آن دلیل موجهی برای کمبود مخاطب نیست. توجه به این نکته ضروری است که سرانه سینما رفتن از رقم ۱۸/۳ در سال ۱۳۶۵ به رقم ۷/۰ در سال ۱۳۸۰ است و این در حالی است که تعداد سالن سینما در سال ۶۵ در کل کشور ۲۴۶ واحد بوده ولی در سال ۸۰ به ۳۰۰ واحد رسیده بود.
با توجه به جدول شماره 4 ، تولید فیلم نیز در سینمای ایران با توجه به تعداد سالنهای سینما قابل قبول است و حتی به دلیل کمبود سالنهای سینما که توانایی اکران حدود 40 فیلم در سال را دارد، زیاد هم است حتی اگر به ازای هر 236هزار نفر یک سالن سینما در ایران باشد (جدول شماره 5). سینمای هند از نظر تعداد مخاطب سینما در صدر جدول قرار دارد و این در حالی است که این کشور به هیچوجه در جشنوارههای جهانی موفقیت چشمگیری نداشته است ولی این آمار نشان میدهد که فیلم در هند برای ذائقه مخاطب ساخته میشود.
جدول شماره ۲ نشان میدهد که مخاطب در سینمای ایران قابل مقایسه با کشورهایی که صنعت سینمایی قدرتمندی دارند و یا به این سمت حرکت میکنند، نیست. ۴۱هزار تماشاگر روزانه در سینمای ایران با توجه به جمعیت ۷۰میلیونی ایران تا حدودی خندهدار است.
جداول زیر اگر تفاوت سینمای ایران را با 7 کشور نشان میدهد و عقبماندگی این سینما را به خوبی نمایان میسازد ولی اگر مسوولان سینمایی ایرانی و فعالان این عرصه برای نجات از بحران امروز سینما که با سینمای ایران در سالهای پایانی دهه 50 (سالهایی که به سال مرگ سینمای ایران معروف است) مقایسه می شود به راهکاری اجرایی دست نیابند، در آیندهای نه چندان دور باید دید که این سینما را با چه کشورهایی میتوان مقایسه کرد.
ارسال نظر