یادداشت
جامعه کوتاه مدت
همایون کاتوزیان اقتصاددانی که عمر حرفهای خویش را وقف پژوهش درباره علل عقبماندگی ایران کرده است جامعه ایران را جامعهای کوتاهمدت یا کلنگی لقب میدهد. وی این اصطلاح را از خانه کلنگی وام گرفته است که در صحبتهای روزمره به خانهای اطلاق میشود که گر چه هنوز قابل سکونت بوده و شاید دهها سال دیگر از عمر مفید آن باقی باشد اما به هر دلیلی «باید» تخریب شود.
دکتر جعفر خیرخواهان
همایون کاتوزیان اقتصاددانی که عمر حرفهای خویش را وقف پژوهش درباره علل عقبماندگی ایران کرده است جامعه ایران را جامعهای کوتاهمدت یا کلنگی لقب میدهد. وی این اصطلاح را از خانه کلنگی وام گرفته است که در صحبتهای روزمره به خانهای اطلاق میشود که گر چه هنوز قابل سکونت بوده و شاید دهها سال دیگر از عمر مفید آن باقی باشد اما به هر دلیلی «باید» تخریب شود. کاتوزیان مدعی است جامعه ایرانی دائما سرگرم خرابکردن است، همه نوع تخریب از تخریب رویهها، سازمانها گرفته تا تخریب شخصیتها، نمادها و قس علیهذا.
در هفته گذشته شهردار مشهد به ناگهان پس از گذشت بیش از ربع قرن از وقوع انقلاب اسلامی ادعا کرد نماد میدان ۱۵ خرداد مشهد به رژیم گذشته تعلق داشته و در نتیجه باید تخریب شود.
عدهای با دستور مستقیم شهردار و بدون اطلاع مردم و نمایندگان شورای شهر، شبانه با کلنگ به جان نماد افتاده و آن را خراب میکنند و خاطرات چند نسل را محو میسازند. این حادثه را میتوان مینیاتوری از کل تاریخ اقتصادی ایران دانست که مدیران بر سرکار، حوزه مدیریت را ملک طلق خود دانسته و هرگونه تخریبی را به اسم اصلاح و تحول برای خود مجاز میدانند بدون اینکه نیازی به پاسخگویی احساس کنند.
توسعه اقتصادی یک فرایند تراکمی و انباشته شده از مجموعه دانشها، بینشها، روشها، نهادها و تجربههایی است که طی نسلها شکل گرفته و قوام مییابد. اما در جوامع با پیشینه استبدادی و روحیه خودمحوری حاکم بر مدیران، هرکسی که از راه میرسد به فکر درافکندن طرحی نو است به طوریکه دائما خانه بر آب میسازیم یا طبق گفته کاتوزیان در یک جامعهی کلنگی زندگی میکنیم.
فعالیت اصلی در این جوامع برداشتن کلنگ و تخریب اندک داشتههای برجای مانده از پیشینیان است.
قضیه تخریب نماد میدان ۱۵ خرداد قابل تعمیم به مجموعه سیاستهایی که دولتهای مختلف پیشه میکنند نیز میباشد. دولت جدید نیز بنا را بر متفاوت بودن گذاشته و با عزمی جزمتر و البته با نیتی خیرخواهانه به تغییر روشها، قاعدهها، رابطهها و سازمانهایی اقدام نموده است که دولتمردان قبلی طی سالیان متمادی و با مشقت فراوان بنا نهادند تا جریان امور کشور اندکی روانتر، آسانتر و قابل اطمینانتر شود.
تفاوت تخریبی که شهردار مشهد دستور آن را داد با بسیاری تغییرهای دیگر که در حال انجام است در کمتر به چشمآمدنی بودن این تغییرها است. اما هزینهها و آثار زیانبار این تغییرها از حیث ناامنی و بیثباتی اقتصادی، افزایش درجه ریسک، رشد قیمتها و... به خوبی قابل مشاهده است.
درجه سرزندگی، بالندگی و پویایی یک جامعه را میتوان از میزان واکنش مردم و رسانههای خبری در برابر چنین تخریبهایی تشخیص داد. جامعه ایران در قیاس با گذشته، مقاومت و مخالفت جدیتری نسبت به انواع تخریبها نشان میدهد که بخشی از آن در گزارشهای صفحات روزنامهها به چاپ میرسد. اما متاسفانه انعکاس این اعتراضات توسط روزنامهنگاران، مورد پسند واقع نشده و فضا برای انجام وظیفه روزنامهنگاران را سختتر میسازد.
اگر خواهان رسیدن به جامعهای توسعه یافته و مرفه هستیم یکی از کلیدهای اصلی آن، کنار گذاشتن روحیه خودرایی و خودمحوری و ساختن سازمانهایی دائمی با عمر بینهایت است که هر روزه به دست این و آن تخریب نشوند.
ارسال نظر