یادداشت
نان، تشکلها و دانشگاه جامع
نیم قرن پیش که بیشتر خانوادههای ایرانی نان مورد نیاز خود را در تنورهای خانگی میپختند و برای ماهها ذخیره میکردند تا نوبت پخت دیگر آید، سخن گفتن از تربیت کارگران ماهر یا کاردان فنی در این رشته بی معنی بود، اما امروز که در گذر این دوران نانواییها به واحدهایی کوچک در لابهلای فعالیتهای اقتصادی کشور تبدیل شدهاند، خبر آمادگی دانشگاه جامع برای راهاندازی دوره کاردانی فنی نان دیگر بی معنی نیست، بلکه حکایت از یک ضرورت دارد که از درک واقعیتهای موجود در متن اقتصاد بخش نان سرچشمه میگیرد.
مسعود سیفیاعلاء
نیم قرن پیش که بیشتر خانوادههای ایرانی نان مورد نیاز خود را در تنورهای خانگی میپختند و برای ماهها ذخیره میکردند تا نوبت پخت دیگر آید، سخن گفتن از تربیت کارگران ماهر یا کاردان فنی در این رشته بی معنی بود، اما امروز که در گذر این دوران نانواییها به واحدهایی کوچک در لابهلای فعالیتهای اقتصادی کشور تبدیل شدهاند، خبر آمادگی دانشگاه جامع برای راهاندازی دوره کاردانی فنی نان دیگر بی معنی نیست، بلکه حکایت از یک ضرورت دارد که از درک واقعیتهای موجود در متن اقتصاد بخش نان سرچشمه میگیرد. طرفه آن که اقتصاد نان امروز در ایران هویتی رسمی ندارد، گرچه سالانه بیش از ۱۵میلیون تن گندم داخلی و وارداتی با قیمت تمام شده هر تن حدود ۱۵۰دلار به مصارف انسانی و صنعتی میرسد و سالانه بیش از ۲۷۰۰میلیارد تومان یارانه نیز در این بخش به مجموع گردش مالی بخش نان افزوده میشود، اما هنوز معلوم نیست واحدهای نانوایی در ایران باید با هویت ابتدایی در حد فعالیتهای تولیدی خانگی معرفی شوند یا باید این زنجیره بسیار گسترده در کشور در قالب یک صنف صنعتی و تولیدی ارزیابی شود.در واقع مشکل هم از همینجا نشات میگیرد. در حالی که مجامع امور صنفی و تولیدی از دیدگاه وزارت بازرگانی و وزارت صنایع و معادن تعریف خاص خود را دارند، معلوم نیست که نانواییها چه جایگاهی در این تعریف دارند. هر کدام از این وزارتخانهها به اضافه مسوولیتی که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در این میان دارد، تعریفی از نانواییها ارائه میدهند که در نهایت به چندگانگی منجر میشود. نکته اینجا است که در این میان نقش اتحادیههای صنفی که در اقتصاد مدرن تعریفی غیر از تعاریف سنتی دارند، در نظارت بر نانواییها و هدایت آنها به احراز یک هویت رسمی و قابلانطباق با شرایط کنونی فعالیتهای اقتصادی کاملا مغفول مانده است و معلوم نیست که اتحادیهها در بخش نان اعم از نان سنتی و نان صنعتی فیالواقع چه کارهاند. این در حالی است که خبرهای مندرج در این روزنامه حکایت از تلاش اتحادیههای مرتبط با نان برای تربیت کادرهای فنی برای نظارت اصولی و علمی بر نانواییها دارد، تلاشی که در ظاهر به لحاظ خلاء تعامل بین وزارتخانههای بازرگانی، صنایع و معادن و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تاکنون ناکام مانده است.
خبر آمادگی دانشگاه جامع برای راهاندازی رشته کاردانی فنی نان که چند روز پیش در این روزنامه منعکس شد، در همین چارچوب قابل ارزیابی است. خبر فوق حاکی از آن بود که دانشگاه جامع علمی- کاربردی دوره آموزشی کاردانی فنی نان را مصوب کرده و امکانات راهاندازی آن را در دانشکده غلات، آرد و نان فراهم آورده است، اما به لحاظ اینکه مسوولیت ذاتی فارغالتحصیلان این رشته هماکنون در اختیار ماموران سه وزارتخانه یاد شده است، لازم است با واگذاری این اختیارات به تحصیلکردههای این رشته، فرصت اشتغال آنها فراهم شود وگرنه بدون وجود فرصت اشتغال، تربیت کادر فنی چه فایدهای خواهد داشت؟این نکته نشان میدهد اتحادیههای صنفی به ویژه در بخش نان پیش روتر از دولت حرکت میکنند. این که مسوولان این اتحادیهها به همراهی دانشگاه جامع علمی- کاربردی به ضرورت آموزشهای فنی در بخش نان واقف شدهاند، نشانه چیست؟ آیا این بدان معنا نیست که تشکلها ذاتا ماهیتی مترقی دارندو در صورت تصدی بخشی از مسوولیتهایی که دولت برای خود تعریف کرده است، موفقتر عمل خواهند کرد؟اما نکته مهمتر در این میان نقش مترقیانه دانشگاه جامع علمی - کاربردی در همراهی با تشکلها و اتحادیههای صنفی است که قابل تقدیر است. گر چه این دانشگاه در چند سال اخیر، به ویژه به همت دکتر حسین بلندی گامهای ارزنده در همراهی با صنوف مختلف برای تربیت کادرهای فنی و نهادینه کردن آموزش در سلسله فعالیتهای اقتصادی و تولیدی برداشته و نسل تازهای از کارآفرینان را تربیت کرده است، اما به نظر میرسد راهاندازی رشته تحصیلی کاردانی نان گام بسیار بلندتری تلقی شود، زیرا که اقتصاد بخش نان واقعا به تعریف تازهای نیاز داردکه انتظار میرود دانشآموختگان این رشته موفق به ارائه آن باشند.
ارسال نظر