خطر خوب می‌داند که سزار از او خطرناک‌تر است!

علیرضا تهرانی- شاید در ۲۶ آوریل ۱۵۶۴، اسقف کلیسای بخش استرتفورد انگلستان هیچ‌گاه نمی‌دانست در حال غسل تعمید نوزادی است که هرگز نمی‌میرد، حتی اگر جسدش قرن‌ها در خاک مدفون شده باشد... .آری، شکسپیر زنده است، روحش در کالبد زمان جریان دارد، صدای نفس‌هایش همچنان در سالن‌های تاریک تئاتر به گوش می‌رسد، نفسی که همواره بوی زمان حال می‌دهد... دکتر مسعود دلخواه اجرایی متفاوت از متن شکسپیر را به صحنه تالار مولوی برده است. اجرای جولیوس سزار بهانه‌ای شد تا با او به گفت‌وگو بنشینیم.

سزار با تمام قدرت‌طلبی، خشونت و خودستایی برای مردم رم محبوب است، اما سناتورها او را تهدیدی برای بقای جمهوری کشورشان می‌دانند. ممکن است در آغاز توضیحی درباره شخصیت سزار بدهید؟

در واقع سزار آدم بدی نیست، نه در نمایشنامه شکسپیر و نه در اجرای ما. او کسی است که برای کشورش افتخارات زیادی کسب کرده، مردم عاشقانه دوستش دارند و برای سناتورها هم عزیز است. اما سناتورهای به ظاهر توطئه‌گر و آزادی‌خواه، جمهوری رم را در خطر می‌بینند. به‌خصوص که به سزار تاج پادشاهی تقدیم می‌گردد. آنها احساس می‌کنند جمهوری به سلطنت تبدیل خواهد شد و تنها راه برون رفت از این معضل را از بین بردن سزار می‌دانند تا حکومت پادشاهی باز نگردد. وقتی بوروتوس، سزار را می‌کشد، از روی علاقه این کار را انجام نمی‌دهد.

او پس از خنجر زدن به سزار می‌گوید: «من سزار را دوست داشتم،» اما رم را بیشتر دوست داشتم. سزار اصلا دیکتاتوری تک قطبی نیست. او موسیقی را دوست دارد و به مردم علاقه‌مند است. ولی به دلیل خودخواهی و موقعیتی که پیدا کرده در حال تبدیل شدن به یک دیکتاتور مطلق است که مسبب سست شدن پایه‌های جمهوری می‌گردد. به همین دلیل سناتورها وجود او را برای بقای جمهوری مضر و مرگ او را ضروری می‌بینند.

وقتی نمایش را می‌دیدم به این نکته فکر می‌کردم که ای کاش تماشاچی قبل از دیدن اجرا متن را خوانده باشد. مهم‌ترین اتفاقی که در این نمایش روی داده است، آداپته و بازخوانی نمایشنامه است. دلیل این بازخوانی چه بود و در جست‌وجوی چه ویژگی‌هایی از متن شکسپیر بودید؟

من فکر می‌کنم، آداپته و بازخوانی متن، مهم‌ترین ویژگی این کار است. وقتی بازخوانی نمایشنامه‌ای را اجرا می‌کنیم، خیلی بهتر است که تماشاچی قبل از دیدن اجرا، متن را خوانده باشد تا با تغییرات آشنا شود. اما این مساله مانع نمی‌شود کسی که متن را نخوانده، از اجرا سر در نیاورد و حتی بچه‌های دبیرستان هم می‌توانند با این نمایش ارتباط برقرار کنند. علت اینکه ما عینا متن اصلی را اجرا نکردیم، دلایل زیادی داشت. آثار شکسپیر آنقدر عمیق و متعلق به زمان حال است که وقتی وارد آن می‌شوی انگار وارد اقیانوسی بیکران شده‌ای که می‌توانی چیزی را که به زبان خودت مربوط می‌شود، از آن برداشت کنی. البته این بازخوانی‌ها راه‌حل زیادی را در خلاقیت اجرایی باز می‌کند.

در پی این نبودم که اجرایی شبیه اجراهای دیگر از این‌ اثر داشته باشم. ۱۲ سال پیش این متن را در آمریکا اجرا کردم ولی قصدم این نبود که عین همان اجرا را روی صحنه ببرم، گرچه بسیاری از ایده‌های قبلی نیز در این اجرا وجود دارد. در نتیجه در مرحله اول هدف ما رسیدن به یک اجرای خلاق و بکر بود و ریسکی در رویکرد به آثار شکسپیر که خوشبختانه موفق هم بودیم. ما در این کار از همان مضمونی استفاده کردیم که در متن وجود داشت. مضمون آثار شکسپیر آنقدر عمیق هست که نیاز نیست، چیزی به آن اضافه شود و سعی شد با شیوه‌ای ساختارشکنانه و پست‌مدرن آن را به روی صحنه ببریم.

این ساختارشکنی رسما در کار دیده می‌شود، یکی از مصداق‌هایش هم عدم وجود زمان است. آیا به دلیل رسیدن به فضای پست‌مدرنی که اشاره کردید مفهوم زمان در این اجرا وجود ندارد؟

این در واقع یکی از ویژگی‌های آثار پست‌مدرن است. زمان‌ها در هم تداخل می‌کنند و گذشته و حال و آینده در کنار هم اتفاق می‌افتند. دقیقا از این مساله استفاده کردیم، در نتیجه شما برخی جاها آینده را قبل از زمان حال می‌بینید و این صحنه جایی دیگر تکرار می‌شود. در این نمایش، تماشاگر متوجه نمی‌شود که اتفاقات در یک شب یا یک روز یا یک ماه به وقوع می‌پیوندد. این رخداد باعث می‌شود، کار به نوعی نمایش شاعرانه هم نزدیک شود. بیننده در حین اجرا با یکسری تابلو‌های نمایش روبه‌رو می‌شود که این تابلوها با یکدیگر ارتباط دارند و برهم تنیده شده‌اند و به نوعی به پازلی شبیه هستند که تماشاگر در طول نمایش به مفهوم آنها پی می‌برد.

این مساله برای مخاطبان چالش‌برانگیز است و تعلیق ایجاد می‌کند. سعی کردیم با زیبایی تصاویر نمایش باعث شویم که کار خسته‌کننده نشود.

مساله بعدی صحنه نمایش است. همان‌طور که در متن به یک خلاصه‌گویی رسیده‌اید در دکور، صحنه‌های عظیم و پرشکوه متن کلاسیک شکسپیر به المان‌ها و فضایی غیررئالیستی تبدیل شده‌اند، این مساله در موسیقی هم وجود دارد. به دنبال چه کاربردی از دکور و موسیقی در نمایشتان بودید؟

در بیشتر کار‌های من طراحی صحنه کاملا ساده و کاربردی است. خوشبختانه آقای ناصح کامکاری هم به عنوان طراح صحنه همین دیدگاه را داشت. در صحنه به جز دو سه المان ساده، از رداها نیز در ایجاد دکور استفاده کردیم. آنها در حین اجرا به پرده‌هایی تبدیل می‌شوند که آدم‌های مختلف از پشتشان عبور می‌کنند یا در جایی با قرار گرفتن رداها بر سر بازیگران این‌گونه برداشت می‌شود که آنها سایه‌هایی از آدمیان هستند که دیده می‌شوند. بنابراین کل شیوه کارگردانی می‌طلبید که دکور در حداقل وجود داشته باشد و کاملا مورد استفاده قرار گیرد. درباره موسیقی، آقای سینا آذین به همراه همکارشان خانم الناز افشاریان در تمام تمرینات نمایش حضور داشتند، آنها کاملا آزادانه اتود می‌زدند و من مناسب‌ترین اتود را برای موسیقی صحنه مربوطه استفاده می‌کردم. در نتیجه موسیقی به دلیل اینکه در لحظه خلق شده است، بسیار خلاق جلوه می‌کند.

خوشبختانه آن‌طور که پیدا است نمایش جولیوس سزار با استقبال خوبی مواجه شده است. با توجه به اینکه از شیوه‌های مرسوم جذب مخاطب استفاده نکرده‌اید، دلیل این امر را در چه می‌بینید؟

شاید بهتر باشد، پاسخ این سوال را از تماشاگران جویا شوید. اما به هرحال اعتماد به نفسی به گروه و کارمان وجود داشت. تبلیغاتمان تا به امروز خیلی ضعیف بوده، تراکت پخش نکرده‌ایم، روابط عمومی جاهایی که باید برای کار تبلیغات می‌کرد، هیچ‌گونه همکاری در این زمینه نداشت و در روز‌نامه‌ها هم در حد چند خبر، تماشاچی را از اجرای این نمایش آگاه کرده‌اند. من فکر می‌کنم تنها اتفاقی که روی داده، دعوت تماشاگر از تماشاگر، برای دیدن این کار بوده است. به طوری که حتی یک شب ظرفیت سالن به حدی پر بود که نتوانستیم پذیرای همه باشیم. این استقبال برای مدیریت تالار مولوی هم جالب و جذاب بود. در طی این چند روز اجرا از شهرستان‌هایی مثل اصفهان، رشت و دو سه شهر دیگر تماس‌هایی داشتیم که قرار است از شهرستان خود به دیدن این نمایش بیایند. به هرحال اعتماد به نفس به کار و اینکه گروه می‌خواست یک کار خلاق انجام دهد، باعث شد با توجه به اجرای نمایش در تالار مولوی به هدفمان برسیم.

نمایش «جولیوس سزار» به دلیل جشنواره تئاتر رضوی اجرای خود را از ۱۰ آذر از سر می‌گیرد و صدای نفس‌های شکسپیر را می‌توانید همه روزه ساعت ۱۹ در تالار مولوی واقع در خیابان ۱۶ آذر بشنوید.