برخی تحلیلگران با اشاره به توان بالای نظامی ایران و عدم آمادگی کافی آمریکا در مقابله با آن، به واشنگتن و هم‌پیمانان آن پیشنهاد می‌کنند که آمادگی خود را افزایش دهند. بنیاد هریتیج (Heritage) در تحلیلی نوشت: برای داشتن هر گونه شانسی در جهت توقف برنامه هسته‌ای ایران، آمریکا باید نشان دهد که می‌تواند با توقف بالقوه صادرات نفت خلیج‌فارس مقابله کند. در حال حاضر، آمریکا و هم پیمانان آن برای مقابله با سلاح نفتی ایران آمادگی کافی ندارند. تحلیل بنیاد هریتیج:

آمریکا و هم پیمانان آن برای مقابله با اهرم نفتی ایران آمادگی کافی ندارند

برخی تحلیلگران با اعتراف به توان بالای نظامی ایران و عدم آمادگی کافی آمریکا در مقابله با آن، به واشنگتن و هم پیمانان آن پیشنهاد می‌کنند که آمادگی خود را افزایش دهند.

به گزارش خبرگزاری مهر، بنیاد هریتیج (Heritage) در تحلیلی نوشت: کاهش بهای نفت خیال مصرف‌کنندگان آمریکایی را راحت کرده، اما بهای پایین نفت نباید به رضایتمندی در مورد امنیت انرژی در آمریکا منجر شود. افزایش درخواست نفت، به ویژه از سوی چین و هند و کاهش ظرفیت تولید نفت آسیب‌پذیری بازار جهانی نفت را افزایش داده است. حوادث طبیعی (توفان کاترینا)، بی‌ثباتی سیاسی در کشورهای تولید‌کننده نفت (نیجریه)، آشوب‌ها (عراق) و یا یک جنگ منطقه‌ای (جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳) می‌تواند یک بحران را در تهیه نفت به وجود بیاورد.

«آریل کوهن» (Ariel Kohen)، «جیمز فیلیپس» (James Phillips) و «ویلیام شیرانو» (William Schirano) نویسندگان این تحلیل با توجه به منابع عظیم نفتی و توانایی نظامی ایران خاطرنشان می‌کنند که جمهوری اسلامی یکی از آسیب‌رسان‌ترین تهدیدها برای امنیت انرژی به شمار می‌رود. به علت ساختار نظامی اخیر آن، ایران هم‌اکنون توانایی بسیاری بیشتری برای توقف جریان صادرات نفت خلیج‌فارس بیش از جنگ ایران و عراق دارد. تسلیحات ایران هم‌اکنون شامل مین‌های رده بالا، موشک‌های ضد ناو، زیردریایی و هواپیماهای تهیه شده از چین، روسیه و کره‌شمالی است که دفاع از خلیج‌فارس را کار بسیار سخت‌تری برای ارتش آمریکا خواهند کرد. اگر بحران در حال جریان در مورد برنامه هسته‌ای ایران به این امر منجر شود که ایران بار دیگر در جریان نفت خلیج‌فارس مداخله کند، قطع جریان نفت در نتیجه آن به اقتصاد جهانی آسیب وارد می‌کند. بهای نفت می‌تواند به راحتی از سطوح کنونی دوبرابر شود. در ادامه این مطلب آمده است: درحالی که دولت بوش راهبردی را برای افزایش فشارهای بین‌المللی بر ایران در جهت توقف برنامه هسته‌ای خود شکل می‌دهد، درک اهمیت اهرم «سلاح نفتی ایران» مهم است. برای داشتن هر گونه شانسی در جهت توقف برنامه هسته‌ای ایران، آمریکا باید نشان دهد که می‌تواند با توقف بالقوه صادرات نفت خلیج‌فارس مقابله کند.

هریتیج می‌افزاید: با نگاهی به تاریخ می‌توان دریافت که ایران به دنبال ایجاد یک هژمونی در خلیج‌فارس بوده است. این هدف یک اولویت بالاتر پس از انقلاب سال ۱۹۷۹ شد که ایران را در نابرابری با کشورهای همسایه قرار داد و با سرنگونی رژیم صدام، دستیابی به این هدف برای آن نزدیک‌تر شد. هم‌اکنون آمریکا مانع اصلی برای تمایلات ایران در خلیج‌فارس است. ایران از درگیری مستقیم با نظامیان آمریکایی در منطقه دوری کرده، اما خواسته است تا این نظامیان را به طور غیرمستقیم به چالش بکشد. نویسندگان این مقاله تصریح می‌کنند: در پاسخ به ایران برخی گزینه اقدام نظامی را به آمریکا پیشنهاد می‌کنند. اگر چه برخی این گزینه را رد خواهند کرد، اما مهم است که دولت بوش نتایج بالقوه این اقدام را در نظر بگیرد، هرچند منافع بالقوه آن به خطرات آن می‌چربد. در بین نتایج این اقدام، یکی از آسیب‌رسان‌ترین نتایج این است که ایران صادرات نفت از خلیج‌فارس را به ویژه نفتکش‌هایی که از تنگه هرمز عبور می‌کنند، تحت تاثیر قرار خواهد داد. تهدید سلاح نفتی موجبات نگرانی را در تابستان گذشته فراهم کرد که طی آن بهای نفت تا نزدیک به ۸۰‌دلار افزایش یافت. اما این در حالی است که دولت آمریکا تهدیدهای انرژی ایران را کم‌اهمیت تلقی کرده است.

در ادامه این تحلیل آمده است: تمایل ایران برای توقف انتقال نفت در خلیج‌فارس برای اعمال فشار اقتصادی بر عراق در جریان جنگ ۸ ساله علامت قرمزی به طراحان نظامی آمریکا است. اگر چه بهای نفت پس از ۱۹۸۱ به سرعت کاهش یافت، اما یادآوری این مساله که نیازهای امروز به انرژی نسبت به دهه ۱۹۸۰بسیار متفاوت شده، مساله مهمی است. تولید نفت در سطوح قبلی قرار دارد، اما درخواست‌های جهانی به ویژه از سوی آمریکا، چین و هند طی ۱۵ سال گذشته افزایش یافته است. در بخش دیگری از این تحلیل با عنوان «بازدارندگی آمریکا چگونه خواهد بود؟» ادعا شده است: در هر بحرانی، نیروهای نظامی آمریکا در خلیج‌فارس به سرعت برتری خود را نسبت به نیروهای هوایی، زمینی و دریایی ایران نشان خواهند داد، اما موشک‌های متحرک، مین‌ها و تسلیحات ایران تهدیدهای بیشتری را تحمیل خواهد کرد که خنثی کردن آنها بسیار سخت‌تر خواهد شد. نویسندگان این مطلب ابراز عقیده می‌کنند: در زمینه گفت‌وگو با ایران بر سر برنامه هسته‌ای آن، تهران مسلما به سلاح نفتی خود به عنوان اهرم اساسی در جهت پایان دادن به این برنامه نگاه می‌کند. برای موفقیت در توقف برنامه هسته‌ای ایران، دولت بوش باید اهرم خود را در این زمینه افزایش دهد. در حال حاضر، آمریکا و هم پیمانان آن برای مقابله با سلاح نفتی ایران آمادگی کافی ندارند. با تمرکز و آمادگی درست، آنها می‌توانند این وضعیت را تغییر دهند.