وزیر جنگ بوش اولین قربانی شکست انتخاباتی

جان بولتون هم کنار گذاشته می‌شود دنیای اقتصاد - به فاصله چند ساعت پس از پایان شمارش آرای انتخابات هفتم نوامبر و مسجل شدن شکست جمهوریخواهان در هر دو مجلس نمایندگان و مجلس سنای آمریکا، در اقدامی ناگهانی دونالد اچ رامسفلد وزیر دفاع ایالات متحده از مقام خود استعفا کرد و جورج‌بوش نیز به سرعت استعفای او را پذیرفت.به این ترتیب رامسفلد را می‌توان نخستین قربانی انتخابات میان دوره‌ای آمریکا نام نهاد و این اتفاق را سرآغاز یک زلزله سیاسی در کابینه و دولت جورج بوش پسر دانست که در روزهای آینده ابعاد گسترده‌تری پیدا خواهد کرد.از جان بولتون سفیر ایالات‌متحده در سازمان ملل به عنوان فرد بعدی نام برده می‌شود که به دنبال شکست جمهوریخواهان در انتخاب هفتم نوامبر استعفا کرده یا برکنار خواهد شد.

وزیر دفاع ایالات متحده استعفا کرد

رامسفلد نخستین قربانی جمهوریخواهان

رهام وزیری- به فاصله چند ساعت پس از پایان شمارش آرای انتخابات هفتم نوامبر و مسجل شدن شکست جمهوریخواهان در هر دو مجلس نمایندگان و مجلس سنای آمریکا، در اقدامی ناگهانی دونالد اچ رامسفلد وزیر دفاع ایالات متحده از مقام خود استعفا کرد و جورج بوش نیز به سرعت استعفای او را پذیرفت. به این ترتیب رامسفلد را می‌توان نخستین قربانی انتخابات میان دوره‌ای آمریکا نام نهاد و این اتفاق را سرآغاز یک زلزله سیاسی در کابینه و دولت جورج بوش پسر دانست که در روزهای آینده ابعاد گسترده‌تری پیدا خواهد کرد.

دونالد رامسفلد پس از شش سال در حالی مجبور به استعفا شد که به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران گرفتار سرنوشتی شد که خود برای کالین پاول، وزیر خارجه سابق آمریکا رقم زده بود. در حقیقت اختلافات میان رامسفلد و پاول برسر اولویت‌ها و ترجیحات سیاست خارجی آمریکا سرانجام منجر به استعفا کردن پاول شد. از آن زمان بود که قدرت رامسفلد در کابینه جمهوریخواهان مشخص شد و نقش وزارت دفاع در جهت‌گیری‌های سیاست خارجی ایالات متحده بسیار بیشتر از گذشته به چشم می‌آمد.

اوج حضور رامسفلد در عرصه سیاست خارجی آمریکا معماری جنگ افغانستان و جنگ عراق بود. از این زمان به بعد به صورت کاملا غیرمحسوس سیاست خارجی آمریکا از دیپلماسی به سمت سیاست‌های میلیتاریستی چرخش کرد و در حقیقت وزارت خارجه زیرسایه وزارت دفاع مدفون شد. آنگونه که رسانه‌های آمریکایی عنوان می‌کنند رامسفلد مورد اعتمادترین فرد نزد جورج بوش، رییس‌جمهور آمریکا بوده است و این اعتماد در حقیقت سرانجام جمهوریخوهان را به سمت شکست در انتخابات رهنمون شد. جنگ عراق که از آن به عنوان عامل اصلی شکست جمهوریخواهان یاد می‌شد به تمامی، محصول اندیشه دونالد رامسفلد است. اصرارهای رامسفلد مبنی بر وجود سلاح‌های کشتار جمعی در عراق زمینه‌های حمله را آماده کرد. اما پس از آنکه جنگ تمام شد و رژیم صدام حسین سقوط کرد و هیچ نوع سلاح کشتار جمعی نیز یافت نشد، رامسفلد هیچ‌گونه پاسخی برای رسانه‌های جمعی و افکار عمومی آمریکا نداشت و به عقیده برخی اصلا خود را نیازمند پاسخگویی ندانست. از طرف دیگر رامسفلد سعی داشت که واقعیت جنگ عراق را به گونه‌ای دیگر در آمریکا بازتاب دهد. در حالی که او از موفقیت‌ها و دستاوردهای آمریکا در جنگ علیه تروریسم در افغانستان و عراق می‌گفت: آمارهای تلفات آمریکا در این مناطق خود دلیل روشنی بر اثبات عدم توفیق نیروهای آمریکایی به خصوص در عراق بود که باعث می‌شد چهره رامسفلد به عنوان دروغ‌پرداز جنگ عراق هر روز بیش از روز قبل خدشه‌دار شود.

سرانجام دامنه این فشارها در فاصله یک ماه به برگزاری انتخابات افزایش بیشتری پیدا کرد و دونالدرامسفلد از سوی گروه‌ها و دسته‌های مختلف مورد حمله قرار گرفته و به راه استعفا فرا خوانده شد. اما او با قدرت از این کار امتناع کرد و رییس‌جمهور بوش نیز او را یکی از سربازان پیروز آمریکا در جنگ علیه تروریسم خواند!

ارائه فهرست کشته‌شدگان در ماه اکتبر که نشانگر رشد چشمگیر کشته‌های ارتش آمریکا در عراق بود موجب شد که خشم بیشتری علیه رامسفلد برانگیخته شود و سناتورهای دموکرات و نامزدهای انتخاباتی نزدیک به این حزب حملات خود را بر روی او متمرکز کنند. دامنه انتقادات تا آنجا گسترش یافت که حتی روزنامه‌ها و مجلات نزدیک به ارتش آمریکا خواستار استعفای وزیر دفاع شدند. آرمی تایمز یکی از این نشریات بود که با حمله بی‌وقفه به رامسفلد و زیر سوال بردن سیاست‌های وزارت دفاع به‌خصوص در قبال جنگ عراق خواستار کناره‌گیری او شد. آرمی تایمز در سه شماره پی‌در‌پی انتقاداتی را به رامسفلد وارد کرد و او را خود می‌خواند. همچنین این رسانه نوشت که سربازان آمریکایی مستقر در عراق و افغانستان از استعفای وزیر دفاع استقبال خواهند کرد.

سرانجام اتفاق رخ داد و جمهوری‌خواهان پس از ۱۲سال کنگره را از دست دادند، در حالی بخش زیادی از این شکست به دلیل اتخاذ سیاست‌های غلط به وسیله رامسفلد در عراق، اتفاق افتاد. اگرچه جورج بوش در زمان اعلام استعفای رامسفلد گفت که این استعفا و در حقیقت برکناری به دلیل شکست در انتخابات نبوده است. اما کمتر عقل سلیمی می‌تواند این گفته بوش را بپذیرد. بوش گفت که مایل است با دموکرات‌ها همکاری کرده و کمک آنها را بپذیرد. به همین دلیل او در نخستین گام رامسفلد را مجبور به استعفا کرده، چرا که رامسفلد بیش از هر کس دیگر حساسیت جمهوری‌خواهان را برمی‌انگیخت. پس از قبول استعفای رامسفلد، جورج بوش بلافاصله رابرت‌گیتس، معروف به باب گیتس را به عنوان وزیر جدید دفاع معرفی کرد. باب گیتس که قبل‌ها پست حساس آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا(CIA) را برعهده داشت، چهره معتدل‌تری به نسبت رامسفلد به حساب می‌آید و یا دست‌کم دموکرات‌های کنگره نظر منفی نسبت به او ندارند.

اکنون با کنار رفتن رامسفلد از پست وزارت دفاع، این امیدواری نزد تحلیلگران به وجود آمده که سازوکار سیاست خارجی آمریکا پس از چند سال یک بار دیگر بر سر جای خود قرار گیرد. بخشی از کناره‌گیری رامسفلد جدای از انتخابات به موضوع اختلاف نظرهای او با کاندولیزا رایس، وزیر خارجه آمریکا باز می‌گردد. هرچند رایس پس از اعلام استعفای رامسفلد به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت: برای رامسفلد آرزوی موفقیت می‌کنم و سال‌ها دوستی خود با او را فراموش نخواهم کرد.

هر چند سیاست خارجی در آمریکا به گونه‌ای نیست که با تغییر یک فرد و آمدن فرد دیگر کل ماجرا بر هم بریزد، اما اکنون این امیدواری وجود دارد که سیاست خارجی از کانال اصلی خود یعنی وزارت خارجه و شورای امنیت ملی آمریکا به ریاست سیاستمدار کهنه‌کاری به نام جان‌نگرو پونته، به جریان بیفتد.

با استعفای رامسفلد اکنون جنگ عراق به گزینه اول گمانه‌زنی‌ها در حوزه سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده است. بی‌شک سیاست‌های آمریکا در قبال جنگ عراق تغییراتی خواهد داشت به خصوص که این کشور اکنون با نارضایتی گسترده و بی‌سابقه نظامیان حاضر در عراق روبه رو شده است. تاروآسو وزیر خارجه ژاپن در این مورد گفت: ما امیدواریم که این تغییر به سود آمریکا باشد، همچنین عقیده داریم که نقش آمریکا در عراق تغییر پیدا خواهد کرد. خاویر سولانا رییس سیاست خارجی اروپا نیز از کسانی است که عقیده دارد سیاست آمریکا پس از رامسفلد در عراق با تغییراتی همراه خواهد بود.

اما آنگونه که به گوش می‌رسد این پایان زلزله سیاسی در دولت جمهوری‌خواهان نخواهد بود. بلکه داستان برکناری یا استعفای سیاستمداران بوش باز هم ادامه خواهد داشت. از جان بولتون سفیر ایالات‌متحده در سازمان ملل به عنوان فرد بعدی نام برده می‌شود که به دنبال شکست جمهوری‌خواهان در انتخاب هفتم نوامبر استعفا کرده یا برکنار خواهد شد. از بولتون به عنوان یک فرد جنگ‌طلب و موافق سیاست‌های آمریکا در عراق یاد می‌شود و همین مساله می‌تواند آینده خوبی برای او با دموکرات‌ها رقم نزند. به همین دلیل بوش به احتمال زیاد بولتون را به دومین قربانی خود برای ترمیم وجهه جمهوری‌خواهان انتخاب خواهد کرد.

دولت دروغ

اما به هیچ عنوان نباید از نقش رسانه‌های آمریکایی در افزایش موج منفی علیه رامسفلد به سادگی گذشت. باب وودوارد خبرنگاری که سی‌و سه سال پیش ماجرای واترگیت را برای نیکسون به وجود آورد، این بار نیز کابوس جمهوری‌خواهان را رقم زد. باب وودوارد در جدیدترین کتاب خود با عنوان «دولت دروغ» که یک ماه پیش از انتخابات به بازار آمد، به دولت جورج بوش و به خصوص جنگ عراق حمله کرد. وودوارد عمده حمله خود را در این کتاب بر روی شخص وزیر دفاع، رامسفلد، متمرکز کرد. او در بخش‌هایی از کتاب برای رامسفلد نقشی همانند رابرت مک نامارا، معمار جنگ ویتنام قایل شد و همین مساله به بدبینی جامعه آمریکا نسبت به رامسفلد کمک فراوانی کرد. وودوارد در دولت دروغ گفته‌های رهبران آمریکا مبنی بر کنترل اوضاع در عراق را به باد سخره گرفت و گفت بوش در حالی می‌گوید در عراق همه چیز تحت کنترل است که روزانه نزدیک به یکصد حمله علیه نظامیان آمریکایی صورت می‌گیرد. اوج هنر باب وودوارد همسان‌سازی مداوم جنگ عراق با جنگ ویتنام است. وودوارد در این کتاب هشدار داده است که آمریکا در حال ورود به گرداب دیگری همانند ویتنام است و مسوول مستقیم این موضوع را هم رامسفلد معرفی کرد. جنگ ویتنام کابوس آمریکایی‌ها است و وودوارد از همین نقطه ضعف برای ضربه‌زدن به دولت جمهوری‌خواهان استفاده کرد. پس از سی‌وسه‌ سال او هنوز از جمهور‌خواهان قربانی می‌گیرد.