گورستان‌های جدید برای تهران

غزال صادقی- دفتر دکتر محمود رضائیان، «در آخر دنیا» است و او تنها مدیری است که هر روز «در آخر دنیا» مدیریت می‌کند.

مدیرعامل کنونی بهشت‌زهرای تهران بیش از ۲۵سال سابقه کارهای مدیریتی دارد و از پست معاون اداری مالی، معاون بازرگانی، قائم‌مقامی سازمان بهشت‌زهرای تهران از ۱۱سال پیش به این طرف، در پست مدیرعاملی این سازمان مشغول به کار است، او که در رشته مدیریت و برنامه‌ریزی شهری مدرک دکترا گرفته، معتقد است اگر کسی عاشق نباشد نمی‌تواند «در آخر دنیا» فعالیت کند. وی با اینکه در راس هرم این سازمان ایستاده، روابط بسیار نزدیک و دوستانه‌ای با کارکنان سازمان متبوع خود دارد.از نظر او کسانی که در این محیط مشغول به کار هستند رویکرد متفاوتی نسبت به زندگی خود پیدا می‌کنند. اما به‌دلیل اینکه در جامعه کار فرهنگی مناسب در مورد آن انجام نشده، مردم به غلط تصور می‌کنند کسانی که این مشاغل سخت را دارند افرادی قسی‌القلب هستند در حالی که خود آنها در خیلی از موارد همپای خانواده‌های داغ‌دار اشک می‌ریزند و با آنها همدردی می‌کنند.

گفت‌وگوی پیش‌رو، در مورد وضعیت تازه تنها گورستان تهران است. شما در سال ۷۹ در یک مصاحبه مطبوعاتی پیش‌بینی کردید که ممکن است در ۷ سال آینده گنجایش بهشت‌زهرا تکمیل شود. از این فرصت یک‌سال باقی است آیا در سال ۸۶ ظرفیت بهشت‌زهرا تکمیل خواهد شد؟

زمین بهشت‌زهرا در سال ۱۳۴۵ خریداری شد و در سال ۱۳۴۹، نخستین جسد در این گورستان به خاک سپرده شد. آن روزها، پیش‌بینی این بود که بهشت‌زهرا پاسخگوی ۳۰ سال ‌آینده تهران باشد، اما در اواسط کار، جنگ بر کشور تحمیل شد و پیش از موعد مقرر، ظرفیت بهشت‌زهرا تکمیل شد و ما در بین راه مجبور شدیم این مکان را گسترش دهیم. یعنی گورستانی که در سال ۱۳۴۹ تاسیس شد ۳۱۴ هکتار وسعت داشت. اما بعدها زمینی خریداری شد که وسعت گورستان تهران را از ۳۱۴ هکتار به ۴۲۹ هکتار افزایش داد و این را پیش‌بینی کردیم که این میزان جوابگوی ۷ تا ۹ سال آینده باشد مشروط بر اینکه اتفاق خاصی باعث روند افزایش مرگ‌و‌میر نشود. اما با توجه به اینکه جمعیت تهران رو به افزایش است و با افزایش مرگ و میر نسبت به سال‌های گذشته، پیش‌بینی می‌شود که تا قبل از آن موعد، این مکان تکمیل شود البته این میزان را که ما افزایش داده‌ایم فعلا پاسخگوی جمعیت شهر تهران هست.

سازمان بهشت‌زهرا بعد از تکمیل این مکان چه خواهد کرد؟

مسوولان بهشت‌زهرا با اینکه هنوز ظرفیت این مکان تکمیل نشده است تدابیری را اندیشیده‌اند و منتظر این نمانده‌اند که پس از تکمیل شدن این گورستان به دنبال مکان‌یابی قسمت‌های دیگر باشند. در همین منطقه پیش‌بینی‌هایی صورت گرفته است تا وسعت بهشت زهرا ۱۶۰ هکتار افزایش پیدا کند. البته مشکلاتی هم در این منطقه داریم که باید حل شود، اما لازمه آن هم این است که دیگر به شکل گذشته به این گورستان نگاه نکنیم، گورستان تهران، نیاز به یک نگرشی جدید دارد. به ْآن صورت که ما باید چند نقطه شهر تهران را مکان‌یابی کنیم و نسبت به ایجاد گورستان با یک شرایط جدید اقدام کنیم. مطالعات اولیه آن انجام شده و قراردادهای آن نیز بسته شده و مصوبه ایجاد گورستان در غرب تهران از شورای شهر گرفته شده است.

به دلیل گسترش شهر تهران و مشخص نبودن حریم این شهر چگونه مکان‌های مناسبی برای ایجاد گورستان پیدا کنید؟

به خاطر رشد بی‌رویه جمعیت تهران حد و مرز و حریم تهران مشخص نیست، حتی شهرهای اطراف تهران زمانی جزو تهران بودند و حومه آن محسوب می‌شدند، اما اکنون گسترش یافته و به صورت مستقل تبدیل به یک شهر شدند، مثل باقرشهر، کهریزک، گرم‌دره که زمانی جزو حریم تهران بودند ولی بعدا مستقل شدند. بنابراین طبیعی است که مشکلات زیادی وجود دارد. اما جدا شدن برخی منطقه‌ها از شهر تهران فرصت‌های جدید ایجاد کرده‌ است.

مشکل سازمان بهشت‌زهرا با شهر جدید گرم‌دره چه بود و زمینی که قرار بود در اختیار این سازمان قرار گیرد چه شد؟

براساس وظایفی که به ما محول شد برای زمین‌یابی اقدام کردیم و دو نقطه را به عنوان اولویت مطرح کردیم و شورای شهر هم آن را تصویب کرد. بعد مراحل قانونی، برای تکمیل آن آغاز شد، ولی با وجود اینکه در آن منطقه ۲ سال کار کارشناسی انجام داده بودیم و زحمت کشیدیم بی‌نتیجه ماند و مصادف شد با اینکه شهر جدیدی در گرم‌دره به وجود آمد و زمانی که ما آگهی دادیم. شهردار این منطقه اعلام کرد جایی که شما برای تملک آن اقدام کرده‌اید جزو محدوده شهر ما محسوب می‌شود و شما برای اینکه این زمین‌ها را در اختیار بگیرید باید از شورای شهر گرم‌دره مجوز بگیرید و قاعدتا درست هم می‌گفتند چون زمانی که یک شهر به وجود می‌آید همه مسائل متعدد آن شهر باید از مجراهای قانونی آن عبور کند و به هر حال آن را با وزارت کشور در میان گذاشتید و جلساتی با استانداری تهران داشتیم و با توجه به اینکه قبلا در آنجا مصوب شده و باید در تصمیمات کشور به آن توجه شود یا اصلا به آن توجه نشده و یا اینکه فکر کردند باید نقطه دیگری را جایگزین آن کنند، ما نیز بیکار ننشستیم و اعتقاد داریم که در زمانی نه چندان دور با مشکلی روبه‌رو هستیم به نام کمبود جا برای دفن اموات به این دلیل اصرار داریم هرچه سریع‌تر مسوولان زمینی که مورد نیاز شهر ما است در اختیار ما بگذارند و با یک رویکرد جدید که می‌دانیم مردم ما چه احتیاجی برای گورستان خود دارند آن را ایجاد کنیم که شاید اولین آن در شمال شرق تهران باشد. ایجاد گورستان جدید در این نقطه شاید با مشکلاتی همراه باشد، اما نه به اندازه غرب تهران، اما این مسائل اجتناب‌ناپذیر است تهران ناچار است به این سمت برود تا بتوانیم ازدحام جمعیت و راه‌بندان اطراف بهشت‌زهرا که در روزهای پنج‌شنبه و جمعه هر هفته با آن روبه‌رو هستیم را حل کنیم. اگر ما با این طرح جدید نسبت به ایجاد گورستان شهرمان اقدام کنیم من مطمئن هستم که جاذبه‌ای را ایجاد خواهیم کرد که مردم به این رویکرد جدید رضایت دهند و دیگر مردم نگران این نخواهند بود که در شرق یا غرب کار انجام شود و اگر این کار صورت بگیرد تا حدی این رویکرد طبقاتی شمال، جنوب، غرب و یا شرق تهران تحلیل پیدا می‌کند. ما در حال حاضر با این معضل دست به گریبان هستیم و از تمام مسوولان کشور انتظار داریم همکاری و برنامه‌ریزی کنند.

برای راه‌اندازی قبرستان‌های جدید چه مشکلات عمده‌ای در سر راه شما وجود دارد؟

در هر نقطه از تهران ایجاد گورستان کنیم. هدف این است که ابتدا ما پارک بسیار زیبایی ایجاد کنیم و در دل پارک گورستان ایجاد کنیم نه اینکه اول گورستان ایجاد کنیم.

آن رابه یک محل زیبا مثل پارک تبدیل کنیم. من شخصا اعتقاد دارم که به مردم شهرمان با این رویکرد خدمات ارائه دهیم و خدمات ویژه‌ای را ارائه کنیم.

شما در تهران روزانه چند دفن دارید؟

در کلان شهری مثل تهران ما روزانه بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ متوفی را به صورت شناور داریم که باید دفن کنیم، باید برای این میزان زمینی را در اختیار داشته باشیم که با مشکل روبه‌رو نشویم و در نهایت باید آینده‌نگری کرد که مردم در آینده با مشکلات بیشتر روبه‌رو نشوند.

اثرات مثبت تقسیم تهران برای ایجاد گورستان چیست؟

بار ترافیکی کلانشهر تهران به چند نقطه تقسیم می‌شود و ما آلودگی، ترافیک، مصرف سوخت و همچنین جنگ روانی برای مردم نخواهیم داشت یعنی اگر بیاییم و این نقاط را تقسیم کنیم بار ترافیک را در این چند نقطه تقسیم کرده‌‌ایم و اگر خوشبینانه به این قضیه نگاه کنیم ما پنج‌نقطه را در تهران خواهیم داشت.

برای شروع یک یا ۲ نقطه را در نظر گرفته‌‌ایم و فضا‌سازی را در این نقاط شروع می‌کنیم و با این کار ذهن مردم را به صورتی مثبت پیش می‌بریم که کسی ادعا نکند که چرا فقط مردگان تهران در یک نقطه از این شهر دفن می‌شوند به طوری که در شمال‌شرق و غرب همچنین در غرب و شرق گورستان داشته باشیم و درقسمت و مرکز و جنوب تهران همین بهشت‌زهرا پاسخگو خواهد بود و اگر ما شرایط طبیعی را در نظر بگیریم و ۵ نقطه در تهران مثل بهشت‌زهرا، داشته باشیم تا ۵۰‌سال آینده هیچ مشکلی نخواهیم داشت.

چه امکاناتی برای احداث گورستان‌های جدید تهران در نظر خواهید گرفت؟

ما باید فضاهای ایده‌آلی را برای مردم ایجاد کنیم. به طور مثال در کنار گورستان باغ پرندگان و شهربازی برای بچه‌ها ایجاد کنیم همچنین سالن‌های سوگواری و پارکینگ. ما امکان ایجاد همه اینها را داریم منتهی تا زمانی که فرصت داریم یعنی اگر این مکان‌ها و امکانات کافی برای ایجاد آنها را همین امروز در اختیار ما بگذارند خیلی بهتر از آن است که حتی فردا این امکانات را مهیا کنند چه برسد به آنکه تازه این طرح‌ها را مطرح و یا تصویب کنند. خیلی تاکید داریم که این با اینکه شهرداری ما را حمایت می‌کند و شورای شهر نیز این کار را به ما تکلیف کرده است،اما مشکل، زمینی است که برای این منظور باید به ما اختصاص داده شود حال چه از بخش خصوصی یا دولتی که اگر از بخش دولتی حمایت شویم که خیلی بهتر است، چرا که این امکانات و تسهیلات را با سرعت بیشتری فراهم خواهیم کرد و حتی اگر خصوصی باشد آنجا را تملک می‌کنیم مشروط بر اینکه در اختیار بگذارند و مانعی مانند گرم‌دره در سر راه ما نباشد.

با توجه به کمبود فضایی که برای دفن داریم ایرادی دارد که قبرها را به شیوه کشورهای اروپایی مانند ایتالیا به صورت عمودی بسازیم؟

ما اصل را نمی‌توانیم فراموش کنیم، ما یک تکلیف شرعی داریم که باید قبورمان به چه صورتی باشد از نظر اندازه، اینکه رو به قبله باشد و یا حتی به پهلوی راست بخوابانیم، اینها مسائل شرعی است که ما نمی‌توانیم در آ‌ن دخل و تصرفی انجام دهیم. اظهارنظر در این مورد بر عهده مراجع تقلید است و آنها هستند که اگر روزی قرار به تغییر آن باشد باید نظریه بدهند چون این قوانین برای امروز نیست و قوانینی است که پیشینه آن ۱۴۰۰ سال است.

برنامه‌های آینده سازمان را توضیح دهید؟

بحث سامان‌دهی قطعات شهیدان است که باید سامان‌دهی شود و جایی را که ما به عنوان الگو شروع کردیم قطعه شهیدان گمنام است که می‌خواهیم سنگ‌های آنجا را یکدست بکنیم سامان‌دهی انجام دهیم و فضای سبز ایجاد کنیم و قطعه‌های بعدی شهدا را هم در همین راستا سروسامان دهیم و باید با یک رویکرد جدید بحث قبرستان‌ها را پیگیری کنیم باید قبرستان‌های جدید را تاسیس کنیم، به‌طوری که برای مردم جاذبه داشته باشد و همچنین بار ترافیکی را که در روزهای آخر هفته به وجود می‌آید کمتر کنیم که مبادا این سنت شب جمعه و دیدار از اموات از میان برود.

شما برای جبران این کمبود فضا چرا قطعه‌های عمومی را که به صورت رایگان در اختیار مردم می‌گذارید چند طبقه نمی‌کنید؟

به علت مشکل مالی ما همه جا فکر مردم را کرده‌ایم. این که ما قبوری را به صورت رایگان در اختیار مردم قرار می‌دهیم چون به طور مثال اگر یک قبر دو طبقه را در اختیار دو خانواده متفاوت بگذاریم به خاطر آداب و رسومی که داریم و به علت احترامی که برای از دست رفتگان خود قائل هستیم شاید هر کس بخواهد یک سنگ قبر روی آن قرار دهد و یا برای سر زدن به متوفای خود و گرفتن مراسم ایجاد اختلاف و تداخل شود، پس ما برای اینکه مشکلاتی از این دست ایجاد نشود قطعه عمومی را یک طبقه ساخته‌ایم.

میان قطعه عمومی و خصوصی چه تفاوتی وجود دارد و آیا این موضوع باعث ایجاد اختلاف طبقاتی حتی میان مردگان نمی‌شود؟

نه، ما یک قطعه عمومی داریم که به صورت رایگان در اختیار مردم قرار می‌دهیم و یک قطعه خصوصی که یک طبقه آن متوفی را دفن می‌کنند و طبقه دوم آن را نیز به اعضای خانواده می‌دهیم و وقتی که قطعه عمومی پر شد قطعه خصوصی که با آن فاصله دارد را دقیقا کنار قطعه عمومی ایجاد می‌کنیم و بر عکس. یعنی به طور مثال ۶ ماه قبل قطعه عمومی بغل آن بوده حالا قطعه خصوصی کنار آن قرار می‌گیرد یعنی بعد از چند سال می‌بینیم که قطعه عمومی و خصوصی در کنار یکدیگرند و این که گفته می‌شد اختلاف طبقاتی وجود دارد و کسانی که بضاعت مالی کافی ندارند در انتهای بهشت زهرا دفن می‌شوند اصلا وجود ندارد.

چند درصد از متوفی‌های تهرانی در قطعه‌های عمومی دفن می‌شوند؟

به صورت دقیق و با آمار اعلام می‌کنم، ۵۰درصد از متوفی‌های تهرانی در قطعه‌های عمومی دفن می‌شوند و فقط مبلغ ۲۰۰هزار تومان را که پول آمبولانس و مراحل شست‌وشو است را از آنها دریافت می‌کنیم که در مواردی ۶۰درصد از آن را هم تخفیف می‌دهیم و از حدود ۵۰هزار نفر متوفی در سال، ۱۳هزار نفر به شهرستان منتقل و حدود ۲۰هزار میت در قطعه‌های عمومی دفن می‌شوند که از کسانی که به ما مراجعه می‌کنند و قطعه‌های عمومی را درخواست می‌کند هیچ نامه و تائیدیه‌ای نمی‌خواهیم و به حرف خود آنها مبنی بر نداشتن بضاعت کافی اکتفا می‌کنیم.

برای جبران کردن این مبلغ که سازمان برای قطعه‌های عمومی متحمل می‌شود از کدام منبع درآمدتان استفاده می‌کنید؟

ما یکسری مراجعه کننده داریم که تمایل دارند در قطعه‌های قدیمی دفن شوند، برای آن قسمت مبلغ بالاتری پرداخت می‌کنند و یا در بعضی موارد ما فروش مقبره داریم که مثلا ۱۰مقبره که شاید تا سقف ۵۰میلیون تومان هم فروش برود ما می‌توانیم هزینه بسیاری از متوفی‌هایی که به صورت مجانی دفن می‌شوند را بپردازیم و همچنین از منابع درآمدی مانند گل، اکو، ترمه و ... نیز استفاده می‌کنیم، ولی در هر حال حتما باید یکسری قبور را بفروشیم تا بتوانیم هزینه‌های قسمت‌های دیگر را تامین کنیم.

مازاد مبلغی که پس از هزینه در قطعه‌های عمومی به دست می‌آورید را در چه قسمت‌هایی هزینه می‌‌کنید؟

هرچه اضافه بود، طرح‌های عمرانی ایجاد می‌کنیم به طور مثال ساختن آب نما، فضای سبز و یا اینکه ما در یک برنامه ۴۰دستگاه بنز آمبولانس می‌خریم که بتوانیم متوفی‌های شهر تهران را با آن جابه‌جا کنیم که کل هزینه آن را خودمان پرداخت کرده‌ایم.

آیا شرایط فروش قسطی و پیش‌فروش هم دارید؟

شرایط فروش قسطی در حال حاضر فراهم نیست، اما در گذشته چنین شرایطی داشته‌ایم. اما به اعتقاد من فروش قسطی، تجربه جالبی نبود، به این دلیل که بین پرداخت اقساط فاصله می‌افتاد و ممکن بود ۱۵سال طول بکشد تا اقساط پرداخت شود.

در حال حاضر به دلیل کمبود فضا، پیش‌فروش نداریم، چون با توجه به کمبود فضا اگر قرار باشد چنین اتفاقی رخ دهد ممکن است تمامی قبرها خریداری شوند و قبری برای چند سال آینده نباشد.

من در حال حاضر چون در این مکان مشغول به کار هستم به خوبی می‌دانم که کمبود فضا برای دفن اموات داریم و من از این قضیه احساس خفگی می‌کنم ما هم در زندگی مشکل مسکن داریم و هم در زمان مردن مشکل مسکن (قبر) داریم.

پس باید آینده‌نگری کنیم و این احتمال را بدهیم که برای دفن مردم تهران در دو یا پنج‌سال آینده با مشکل روبه‌رو نشویم و آن زمان حتما از من خواهید پرسید که چرا با توجه به کمبود فضا قبرها را پیش‌فروش کرده‌ایم، ولی اگر طرح توسعه ما درست پیش برود و فضای کافی در اختیار داشته باشیم امکان دارد چنین کاری را نیز انجام دهیم.

گران‌ترین و ارزان‌ترین قبری که تا کنون فروخته‌اید چه مبلغی بوده است؟

مقبره‌های خانوادگی بوده است به مبلغ ۵۵میلیون تومان، ارزان‌ترین هم برای قطعه‌های عمومی بوده که گاه به صورت کاملا مجانی دفن شده‌اند و حتی آن مبلغ خدمات را که ۵۰درصد کل هزینه است را پرداخت نکرده‌اند و تا به امروز هم اتفاق نیفتاده که متوفی‌ای که پول ندارد روی زمین مانده باشد.

متوسط زمانی که شما برای دفن مجدد بر روی قبور قدیمی در نظر می‌گیرید چه میزان است؟

۳۰سال.

پس با توجه به اینکه در سال ۴۹ اولین دفن را داشته‌اید و مدت زمان شرعی آن پایان یافته است آیا می‌توانید در این قطعه‌ها دفن مجدد داشته باشید؟

ما از قبری که برای ۳۰سال گذشته باشد می‌توانیم استفاده مجدد بکنیم، اما این به این معنا نیست که ما بخواهیم کل قطعه را پاکسازی کنیم و آن را در اختیار مردم قرار دهیم زیرا ممکن است در کنار قبری که ۳۰سال از دفن آن می‌گذرد قبری باشد که خالی باشد و یا قبری باشد که در طبقه دوم آن به تازگی کسی را دفن کرده باشند پس برای استفاده مجدد از قبر، آن را فقط به اعضای خانواده می‌دهیم و با اینکه شرعا ایرادی ندارد اما ترجیحا آن را به یکی از اعضای خانواده متوفی واگذار می‌کنیم و چون بعد از گذشت ۳۰سال باز کردن در قبر هتک‌حرمت محسوب نمی‌شود این کار صورت می‌گیرد، اما با توجه به عمر کوتاه حدود ۳۵سال بهشت‌زهرا این موارد را به ندرت داریم و اگر این زمان به ۵۰سال برسد این اتفاق بیشتر خواهد افتاد.

جریان واگذاری پر حرف و حدیث بعضی قبرها چیست؟

رانت‌خواری نداریم، اما پارتی‌بازی را در مواردی داشته‌ایم و با توجه به فرهنگ غلطی که در جامعه جا افتاده است هر کس که به هر ارگان یا سازمانی که مراجعه می‌کند به دنبال یک آشنا می‌گردد در اینجا نیز این قانون تا حدی حاکم است.

من خودم شخصا ۱۸سال در شهرداری کار کردم، اما درست زمانی که وارد بهشت زهرا شدم پس از ۲ماه تمام دوستان و آشنایان با من تماس گرفتند زیرا در آن شرایط مردم کمک و راهنمایی می‌خواهند و وقتی به اینجا می‌آیند من شخصا آنها را راهنمایی می‌کنم من تمام واقعیت‌ها را به آنها توضیح می‌دهم که مثلا قبر خصوصی چیست و تفاوت آن به طور مثال با قبر عمومی و یا قدیمی چیست، موارد پارتی‌بازی ما در این سازمان فقط در حد راهنمایی است نه بیشتر.

چه مزایای خاصی را برای کارمندان این سازمان قائل هستند، با توجه به اینکه این کار جزو مشاغل سخت و زیان‌آور محسوب می‌شود؟

کار در گورستان جزو مشاغل سخت محسوب می‌شود اما کارمندان این سازمان هیچ تفاوتی با کارمندان نهادهای دیگر ندارند، اما در مورد کارگران استثنا قائل هستند مثلا برای کسانی که دارای شغل زیان‌آور هستند با ۲۰سال خدمت بازنشسته می‌شوند.

و به هر حال ما امکاناتی که خودمان در اختیار داریم را برای آنها مهیا می‌کنیم یکی از مزایایی که ما برای آنها در نظر گرفتیم مبلغی است که به عنوان سختی کار پرداخت می‌‌کنیم، مثلا کسی که در غسالخانه کار می‌کند فقط باید در طول روز ۴ساعت کار کند و حقوق کامل بگیرد، ولی آنها ۸ساعت کار می‌کنند و حقوق ۱۶ساعت را دریافت می‌‌کنند و ۴ساعت دوم دو برابر حقوق دریافت می‌کنند و معمولا به آنها ۲۴۰ساعت و شاید هم بیشتر اضافه کار می‌دهیم و باید هم این کار را انجام دهیم، چون کارشان بسیار سخت است و با توجه به محدودیت‌هایی که داشتیم باز هم سعی کرده‌ایم که آنها رابا پرداخت حقوق بیشتر، جلسات روان‌شناختی و مشاوره، واکسیناسیون برای سلامت آنها و همچنین ایجاد شرایط و امکانات تفریحی در تابستان هر سال و فراهم کردن مسکن مناسب و پرداخت وام و غیره سعی کرده‌ایم که شرایط کار را برای آنها تسهیل کنیم و تمام سعی ما در مدیریت این مکان این است که این اشخاص را از لحاظ روحی تامین کنیم تا بتوانند در این شرایط سخت به مردم سرویس دهند.

در این سازمان آیا مواردی از دزدی جسد و نبش قبر داشته‌اید؟‌

در طی این ۲۰سال خدمت من یکبار این اتفاق افتاد که شخصی در نیمه‌های شب وارد یکی از مقبره‌های خانوادگی شده بود و قبر پدر خود را کنده بود که البته بچه‌های نگهبانی ما او را گرفتند و تحویل مقامات قضایی دادند زیرا هم کار خلاف شرع که نبش قبر است را انجام داده بود و هم از اثر انگشت پدر خودش میکروفیلم تهیه کرده بود و خود این آقا نیز دارای تحصیلات دکترا در رشته کامپیوتر بود، این مورد در تمام این سال‌ها نادر بود، اما نبش قبر اگر به صورت قانونی باشد ما خودمان آن را انجام می‌دهیم، به طور مثال در مواردی که ادعا می‌کنند متوفی کشته شده است و با توجه به حکمی که قاضی می‌دهد ما نبش قبر می‌کنیم و آن را تحویل پزشکی قانونی می‌دهیم و یا شخصی که آمده و تصادف کرده و ما به صورت مجهول‌الهویه او را دفن کرده‌ایم و پس از مدتی اعضای خانواده به وسیله پرونده‌ای که در پزشکی قانونی بوده او را پیدا کرده‌اند و می‌خواهند او را به شهرستان محل زندگی خود ببرند که این حکم را هم باید از حاکم شرع بگیرند و هم قاضی که ما به استناد اینها نبش قبر می‌کنیم اما دزدی هم داریم که البته به خاطر نظارت‌های دقیق ما کمتر شده است، مانند دزدی از سنگ قبر، قرنیزهای دور سنگ لیژآب، تابلوهای مزار شهدا و یا حتی تاج‌های گلی که برای روی مزار می‌آورند. در گذشته سنگ قبرها را از بیرون می‌آوردند و چون از بیرون می‌آمدند محکم وصل نمی‌کردند و بعد با مراجعه مجدد این سنگ‌ها را برمی‌داشتند و می‌بردند و پس از تراشکاری و صیقل دادن مجدد آن را به افراد جدید می‌فروختند که پس از آنکه ما متوجه این موارد شدیم قرار شد سنگ قبر را از داخل این سازمان تهیه کنند.

در بهشت‌زهرا به جز، قطعه‌های عمومی و خصوصی چه قطعه‌های خاصی داریم؟

قطعه شهدا، هنرمندان و نام‌آوران، قطعه شهدا که مشخص است اما در مورد قطعه هنرمندان باید وزارت ارشاد مجوز دفن در این قسمت را صادر کند و در ارتباط با قطعه نام‌آوران که اشخاصی در آن دفن هستند که برای این مرز و بوم افتخار آفریده‌اند، کمیته المپیک مجوز صادر می‌کند. ما در قطعه نام‌آوران آقای فعلی را داریم که یکی از کشتی‌گیران است و در قطعه هنرمندان شخصی مانند آقای کیومرث صابری فومنی «گل‌آقا» در این قطعه دفن هستند.

سخت‌ترین روز کاری که در این سازمان داشتید چه بوده است؟

شاید سخت‌ترین روز کاری که من داشتم در ارتباط با اتفاق دلخراش پارک شهر بود زمانی که این بچه‌ها را آوردند برای من و همکارانم بسیار تلخ و زجرآور بود، چون از طرفی من می‌خواستم این امور را سروسامان بدهم و شرایط را طوری مهیا کنم که اینها کنار یکدیگر باشند و از طرف دیگر دیدن رنج پدر و مادران آنها برای ما بسیار سخت بود و مورد بعدی هم مسجد ارگ بود و فضای بسیار زیادی را برای اینکه برای آنها مراسم ترحیم بگیریم در نظر گرفتیم، اما در روزهای جنگ هر روز به همین صورت بود.

در اوایل جنگ ما روزهایی داشتیم که مثلا ۵۰شهید را می‌آوردند و آن روزها فقط مردم بودند که شهدا را می‌آورند و برای تشییع آنها چند هزار نفر از مردم می‌آمدند و آخرین و تلخ‌ترین حادثه نیز سقوط هواپیمای C-۱۳۰ بود که بچه‌های خبرنگار بودند.

شیرین‌ترین خاطره‌ای که دارید چیست؟

زیباترین خاطره من از این مکان در اوج جنگ یک روز پنج‌شنبه می‌خواستم به طرف منزل حرکت کنم، در جلوی در، یک مادر شهید را دیدم که یک گلدان به دست داشت و در کنار در ایستاده بود و منتظر یک ماشین بود که او را به قطعه شهدا ببرد من او را سوار کردم.

پس از اینکه سر قبر شهید رسیدیم ایستادیم و برایش فاتحه خواندیم، بعد به‌طور اتفاقی به عکس آن پسر شهید نگاه کردم و بعد مجذوب آن عکس شدم که خیلی عکس زیبایی بود من تا شب در قطعه شهدا ماندم و صبح روز بعد با خانواده به آنجا مراجعه کردم دوباره مادر شهید را سر قبر شهید خود دیدم ،اما به خاطر ظاهر پیر و شکسته آن مادر، نمی‌دانستم که واقعا مادر شهید است یا نسبت دیگری با او دارد؟ این سوال در ذهن من ماند تا اینکه شب خوابیدم و در خواب خود شهید را دیدم که به خواب من آمد و گفت آقای رضائیان این خانم مادرم بود.