کیمیایی به نام هوای پاک

مترجم:‌ شادی آذری

اقتصاد جهان چگونه می‌تواند معضل تغییرات جوی را به چالش بکشد و دولت‌ها چگونه می‌توانند به آن یاری رسانند. سروصداهای کنونی بر سر موضوع تغییرات جوی همه به گوش بسیار آشنا می‌رسند. آلمان، میزبان اجلاس امسال گروه هشت، سعی می‌کند جهان را به توافق برسر اقداماتی ترغیب کند که پس از سال ۲۰۱۲ لازم‌الاجرا شناخته شده است. در این سال پروتکل کیوتو در مورد کاهش گاز‌های گلخانه‌ای به اجرا گذارده خواهد شد.

اما آمریکا به اهداف دشواری که اروپاییان می‌خواهند مورد توافق واقع شده و به امضا برسد علاقه‌ای ندارد و پیشنهاد می‌کند مذاکرات جداگانه‌ای بین بزرگ‌ترین تولیدکنندگان گاز‌های گلخانه‌ای برگزار شود. اما حامیان و مدافعان محیط‌زیست این کشور را متهم کرده‌اند که سعی می‌کند موضوع را کم‌اهمیت جلوه دهد.

شرایط بسیار شبیه به همان وضعیتی است که در سال ۲۰۰۱ منجر به عقب‌نشینی آمریکا از پذیرش توافق کیوتو شد.

اما این نتیجه‌گیری که نسبت به آن زمان چیزی تغییر نکرده هم نادرست است.

رفتارها طی شش سال گذشته تغییر بسیار کرده است و مهم‌ترین تغییرات در میان فعالان اقتصادی مشهود است.

تا همین اواخر فعالیت‌های اقتصادی از این ایده که وضعیت جوی کره‌زمین در حال تغییر است چشم‌پوشی می‌کرد. عقیده بر این بود که صنعت منجر به تخریب کره زمین شده است و بنابراین می‌بایست تاوان تبعات آن را بپردازد. به دلیل آنکه شرکت‌ها نمی‌توانستند خسارت آنچه را که فرض شده بود آنها انجام داده‌اند، بپردازند، ترجیح دادند این بحث را مطرح کنند که چنین چیزی اصلا روی نداده است. اما دیگر این‌طور نیست. این روز‌ها فعالان اقتصادی در رقابتی تنگاتنگ سعی دارند ثابت کنند که فعالیت‌هایشان از دیگران سبزتر یا به اصطلاح پاک‌تر است. علت آن تاحدودی مربوط می‌شود به اینکه سیاست مرتبط با تغییرات جوی در آمریکا با سرعت بسیار زیاد متحول شده است. پنج لایحه در کنگره این کشور کنترل‌های دولت فدرال را در این مورد تشریح می‌کند. اغلب نامزد‌های انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ از این پنج لایحه دفاع می‌کنند. کالیفرنیا هم‌‌اکنون اهدافی را برای کاهش گاز دی‌اکسیدکربن دنبال می‌کند و سایر ایالت‌ها هم طبق برنامه‌ریزی‌ها قصد تبعیت از آن را دارند بسیاری از مدیران کل شرکت‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که کنترل‌های دولت فدرال می‌بایست بهتر از تنها وضع قوانین ایالتی باشد و اگر قوانین فدرال به اجرا گذارده شوند، شرکت‌ها می‌بایست از آنها حمایت کنند و در طراحی اهداف آنها مشارکت داشته باشند. درواقع هر چه نیاز به این اقدامات بیشتر احساس شود، دنیای ما سبزتر خواهد شد.

نسیم تغییرات

اما شرکت‌ها تنها از ترس قوانین مجبور به پاکسازی فعالیت‌هایشان نشده‌اند. انرژی پاک‌تر به معنای استفاده از تکنولوژی‌های نوین و درآمدهای بیشتر است. فعالان اقتصادی که نگران هستند مبادا با مشکلات مربوط به تولید کربن در آینده مواجه شوند باید بیشتر به عقاید ال‌گور معاون رییس جمهور سابق آمریکا توجه کنند یعنی باید در تکنولوژی‌هایی سرمایه‌گذاری کنند که انرژی پاکیزه‌تری تولید می‌کنند.

هم‌اکنون چشم‌اندازی تازه در سرمایه‌گذاری‌ ایجاد شده است. در سال ۲۰۰۳ یعنی آخرین سالی که ارقام مربوط به آن در دسترس است، صنعت تولید نیروی برق آمریکا که گفته می‌شود آلوده‌کننده‌ترین فعالیت جهان است، نسبت به صنعت تولید غذای حیوانات خانگی سهم کمتری را به تحقیقات و توسعه خود اختصاص داد. اما براساس آخرین گزارش که در هفته اخیر منتشر شد، این روند در حال تغییر است.

براساس آمار منتشره توسط یک شرکت تحقیقاتی به نام نیوانرژی فایننس، سرمایه‌گذاری جهانی در تولید انرژی‌های قابل جایگزینی، بیوفیلو‌ها و تکنولوژی‌های کم‌کربن از ۲۸میلیارد دلار در سال ۲۰۰۴ به ۷۱میلیارد دلار در سال ۲۰۰۶ افزایش یافت. ارزش سهام شرکت‌های مجهز به انرژی‌های پاک، صعودی ناگهانی داشته است.

سرمایه‌داران بزرگ منطقه سیلیکون ولی آمریکا، همه سرمایه‌های خود را به این موضوع معطوف کرده‌اند و متقاعد شده‌اند که می‌توانند تجارت تکنولوژی‌های نوین را رونق دهند، قیمت‌ها را کاهش دهند و درست همان‌طور که انقلابی در تجارت نرم‌افزار به وجود آورند می‌توانند در این بخش هم تحولی عظیم را به وجود آورند. شرکت‌های فنی، خودروسازان، تولیدکنندگان برق، نگران از آنکه از قافله عقب بمانند، سرمایه‌گذاری‌های خود را در انرژی‌های قابل جایگزینی و بیوفیل‌ها افزایش می‌دهند.

اگر جنرال‌الکتریک و بریتیش پترولیوم پول خود را صرف تکنولوژی‌های پاک‌تر کنند، هزینه‌ها کاهش خواهد یافت. قیمت هر وات از انرژی خورشیدی از حدود ۲۰دلار در دهه ۷۰ میلادی به ۷۰/۲دلار در سال ۲۰۰۴ رسید. (اگرچه که کمبود سیلیکون به دلیل افزایش تقاضایی که در پی یارانه‌های سرسام‌آور آلمان به وجود آمد، از سال ۲۰۰۴ به بعد باعث افزایش این قیمت شد). قیمت انرژی بادی از هر کیلو وات ساعت ۲دلار در دهه ۷۰ میلادی هم‌اکنون به ۵ تا ۸ سنت رسیده است. در حالی که این رقم برای انرژی ذغال‌سوز ۲ تا ۴ سنت است.

سرمایه‌گذاری‌‌های بیشتر منجر به کاهش بیشتر این قیمت‌ها خواهند شد. هرچه این فاصله کمتر شود هزینه‌های تبدیل انرژی‌های کثیف به انرژی‌های پاک بیشترکاهش می‌یابد.

با وجود همه اینها علاقه شدید فعالان اقتصادی به انرژی‌های پاک اقدامی سبز اما شکننده در چشم‌ اندازه تاریک به نظر می‌رسد. اتفاقات زیادی ممکن است روی دهد که آن را با لطمه مواجه سازد. به عنوان مثال کاهش دائمی قیمت نفت می‌تواند سرمایه‌گذاری در تکنولوژی‌های پاک‌تر اما گران‌قیمت‌تر را تحت تاثیر قرار دهد. اما خطر بزرگ‌تری که این اقدامات را تهدید می‌کند، سیاسی است. بخش‌های مختلف اقتصادی به این دلیل اقدام به جایگزینی سوخت‌های فسیلی کرده‌اند که می‌‌دانند انتشار گاز کربن در آینده با محدودیت‌های قانونی مواجه خواهد شد. اگر دولت‌ها برای کاهش انتشار این گاز وارد عمل نشوند، این سرمایه‌گذاری‌ها در نهایت با شکست مواجه خواهند شد.

یک حقیقت قابل اطمینان

بهترین راهکار برای دولت‌ها در جهت تشویق سرمایه‌گذاری در انرژی‌های پاک تخصیص جریمه برای آلایندگی است. این کار از طریق قیمت‌گذاری بر انتشار گاز دی‌اکسید کربن ممکن است. براساس اعلام هیات بین‌الدولی تغییرات جوی، قرار است این سازمان تحت نظارت سازمان ملل اجماعی را در این زمینه ترتیب دهد تا قیمت هر تن دی‌اکسید کربن تا سال ۲۰۲۰ بین ۲۰ تا ۵۰دلار تعیین شود. قیمت ۵۰دلاری قیمت بنزین را در آمریکا تا حدود ۱۵درصد و قیمت انرژی برق را تا ۳۵درصد افزایش خواهد داد.

قیمت کربن می‌تواند از طریق مالیات و یا از طریق یک نظام نظارت بر سرمایه و تجارت اخذ شود. روش دوم می‌تواند چیزی مشابه روشی باشد که اروپا پس از امضای موافقتنامه کیوتو تدوین کرد. اما روش اخذ مالیات برای کربن ارجحیت دارد. چون در این صورت شرکت‌ها قادر خواهند بود در برنامه‌های سرمایه‌گذاری خود قیمتی ثابت را برای آن لحاظ کنند. اما هم فعالان اقتصادی و هم سیاستمداران به طرز عجیبی نسبت به کلمه «مالیات» حساسند.

نظام نظارت بر سرمایه و تجارت عملی‌تر می‌نماید اما در این صورت قیمت باید در حدی تعیین شود که بر تصمیمات بازرگانی و تجاری تاثیر گذارد. البته روش اروپا چنین تاثیری را نمی‌گذارد.

چون قیمت آنقدر در نوسان و متغیر و در بیشتر اوقات آنقدر کم است که نمی‌تواند در الگوهای سرمایه‌گذاری چندان تغییری ایجاد کند.

اما اروپا نظام خود را چنان سختگیرانه کرده است که قیمت کربن روبه افزایش است و کم کم تفاوت‌هایی را نسبت به گذشته ایجاد می‌کند. ولی واقعیت این است که اروپا به تنهایی نمی‌تواند سیاره ما را نجات دهد.

عملکرد آمریکا در این مقطع زمانی از اهمیت بسزایی برخوردار است. نه فقط به این علت که آمریکا بزرگترین آلوده کننده جهان است، بلکه به خاطر آنکه بدون مشارکت آمریکا در این اقدامات دو کشور دیگری که در آینده به بزرگترین آلوده کنندگان جهان تبدیل خواهند شد. یعنی چین و هندوستان هم اقدامی نخواهند کرد.

بهترین خبر در زمینه مبارزه با تغییرات جوی این است که بخش‌های اقتصادی به طور جدی شروع به سرمایه‌گذاری در انرژی‌های پاک کرده‌اند. ولی این سرمایه‌گذاری‌ها تنها در صورتی ثمر بخش خواهد بود که دولت‌ها خود را برای تعیین قیمت کربن آماده سازند. هزینه‌های این اقدام چندان زیاد نیست امام هزینه‌های انجام ندادن آن بسیار زیاد خواهد بود.